مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

نکات مهمّی که در استیضاح نامه ی دکتر احمدی نژاد به اوباما نهفته :

بسم ربّ الشهداء

نکات مهمّی که در استیضاح نامه ی دکتر احمدی نژاد به اوباما نهفته :


نامه ی هوشمندانه ی دکتر احمدی نژاد از چند جهت قابل بررسی است :


۱- هنگامه ای که جریان های بادکنکی سیاسی مدعی اصلاحات و اصولگرائی در بیم و هراس آمدن یا نیامدن دکتر احمدی نژاد هستند و حرکت بیدارگرانه در بازخوانی خط امام و انقلاب توسط ایشان را با شائبه ی انتخاباتی حقیر جلوه می دهند ، این نامه گوشزدی به تمام اسیران قدرت بود تا بفهماند که  فلسفه ی بودنمان در گروی دفاع از حقوق ملّت ایران است .


۲- دکتر احمدی نژاد پس از یادآوری شعارهای بی عمل اوباما به وی با اشاره به یغمای ۲ میلیارد دلار اموال کشورمان بدون هیچ اشاره ای به برجام و مذاکرات مقدماتی آن ، اصلاً آنرا در مناقشه ی دو کشور دخیل نمی داند ، گویا اصلاً مشروعیّتی برای توافقی ناقص و تحمیلی که ضمانت اجرائی هم ندارد قائل نیست  و رئیس جمهور دوره ی طلائی ایران در این نامه به نمایندگی از ملّتش با این بی اعتنائی بر کاغذ پاره بودن و بی اثری برجام تأکید دارد که برای احقاق حق ملّت ایران راه پیچیده و مبهم برجام لازم نبود .


۳- مدعیان تعامل با جهان برای احقاق حقوق ملّت ایران ، که در حسرت دقائقی گفتگوی تلفنی با اوباما هستند ٬ هیچگاه به خود جرأت نوشتن چنین نامه ای نداده اند چراکه خود را در سطح کدخدا نمی بینند تا به ساحتش چنین جسارتی کنند و دکتر احمدی نژاد بار دیگر نشان داد که آنچه برایش مهم است عزّت ایرانیان و استیضاح جهانخواران برای احقاق حقوق ملّت ها می باشد و سیاسیون با تمام تلاششان برای محو دکتر احمدی نژاد باز در ماجرای نامه ی اخیر معلوم شد سال ها از تیز بینی وی عقب هستند .


۴-دکتر احمدی نژاد به مردم جهان گوشزد می کند که علی رغم ادعای دیپلمات های الکی خندان و اظهارات ریائی اوباما و کری و حتّی اظهارات طرف های ایرانی مبنی بر اینکه حقوق ایران ضمن برجام برآورده شده ، هرگز اینگونه نبوده و این نامه به عنوان سندی گویا در تاریخ ایران و جهان ثبت گردید که نه تنها حقوق ما در گفتگوی ذلیلانه با آمریکا برآورده نشده بلکه حقوق هایی هم از ایرانیان و زیر نظر اوبامای ظاهر الصّلاح سلب شده است .


۵-منطق دکتر احمدی نژاد بسان سابقون اصیل انقلاب منطقی عزتمندانه و مستحضر به پشتوانه ی ملّتی با سابقه فرهنگی غنی می باشد ، بنابر این چون دیگران هیچگاه ذرّه ای رعشه در قلم و کلامش دیده نمی شود تا مرعوبانه رئیس عهد شکن کاخ سفید را « مؤدب » بداند بلکه با کمال احترام به طرف مقابل ولی در جایگاه اقتدار ، رئیس کاخ سفید را نصیحت می کند و سرانجام نیز به وی و دولت پنهان گرداننده اش هشدار می دهد:
« گرچه بر این باورم که در هر صورت ملت ایران، کلیه حقوق پایمال شده خود را بازپس خواهد گرفت . »

زیرا دکتر احمدی نژاد مانند شهید مظلوم آیت الله بهشتی قائل است که : با آمریکا می توان گفتگو کرد ولی از طرف یک ملّت بزرگ و با عزّت که جایگاه بلند کشور و انقلاب را بداند و مرعوب هیمنه ی مادّی آنها نشود .


۶- آنچه که اوباما را برای دکتر احمدی نژاد و حتّی رهبری ترحّم آمیز کرده تعلّق وی به طبقه ای مظلوم در آمریکا می باشد که نمی توان تأثیر سیاه پوستی اش در ترتیب اثر دادن رهبری به نامه های وی و یا در چنین نامه نگاری هایی را نادیده گرفت ، بنابر این دکتر احمدی نژاد از اوباما که در مقطعی دولت پنهان کاخ سفید را واداشت تا برای فریب تغییر خواهان چهره اش کنند می خواهد به اصل خود بازگردد و در این مدّت محدود دورانش اگر صداقتی در ضمیر پنهانش برای تغییرات موعودش نهفته بروز دهد و نام خود را از جرگه ی بدنامان به قبیله ی خوش نامان تغییر دهد .


۷- برخی به کنایه بی پاسخی نامه های قبل ایشان را به رخ می کشند ، به ایشان باید گفت که نامه هایی که از سر تکلیف انسانی و دعوت به خیر مستکبران نوشته شده است هیچگاه با پاسخ مستکبران ارزیابی نمی شود ، که ما نامه ای برتر از نامه های پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به سران قدرت های زمانش نداریم که برخی حتّی نامه را امحا کردند ، نامه ی حضرت امام خمینی به گورباچف هم پاسخی در خور نداشت بلکه رئیس لب بام دولت کمونیستی ، جسورانه در لفافه از امام خواست تا در امور دیگران مداخله نکنند! ولی هیچگاه ارزش نامه ای منبعث از روح توحیدی و عزتمندانه ی یک مسلمان با  عکس العمل مستکبران ارزیابی نمی شود .

✔️ متأسفانه برخی کودکانه از دیدگاهی مغرورانه که تنها خود را پایدار در اصول انقلاب می دانند با تحلیل هایی  « صد من یه غازی » به رسوائی فکری خود بیشتر دامن می زنند و به این نکات بلند اندیشانه ی نامه ی دکتر احمدی نژاد توجه نمی کنند ، ولی روشن بینان و آزادگان جهان به خوبی این سطور را در ذهن تاریخ ضبط خواهند کرد و نسل آینده خواهند دید که در جشن انگاری خفت ایرانیان چه کسی برای احقاق حقوق ایشان سر از پا نمی شناخت .

مسعود شفیعی کیا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.