بسم ربّ الشهداء
این لولو نیست ؛ این ترامپ است !
یکی از مهمترین موانع تصمیم گیری درست ٬ عدم درک صحیح و تصور غلط داشتن از موضوعات و پدیده هاست ٬ انتخابات اخیر آمریکا و نقش رسانه ها درباره دگرگون نمایی منتخب ایالات متحده همینگونه بوده است ٬ القای جنگ طلبی و دشمنی وی با ایران به قدری در رسانه های جهانی و زنجیره ای داخلی کارساز بوده که منجر به رجز خوانی دو تن از مقامات نظامی کشور برای ترامپ شد ٬ جناب باقری فرمانده کلّ نیروهای مسلح و دیگری دهقان وزیر دفاع روحانی از کسانی بودند که در مجامع عمومی اعلام آمادگی برای جنگ فرضی با ترامپ کردند ٬ که این گویای عدم رصد دقیق مشاوران و تصمیم سازان ایشان در این باره می باشد .
ما ترامپ را مصلح و قهرمان نمی بینیم ولی ترامپ یک اعتراض آمریکایی به سیاست های خاورمیانه ای کاخ سفید است ٬ ترامپ که در بستر اقتصادی ایالات متحده توانسته به اموال بسیاری دست پیدا کند از آن دست سرمایه سالاران زیرکی است که به درستی فروپاشی اقتصادی و سیاسی آمریکا را لمس کرده و بنابراین در جهت بازگرداندن رویای آمریکای دهه های قبل می باشد ٬ پس از سیاست میلیتاری و جهان گشایی اسلاف خود دست کشیده و به دنبال معامله با همه دولت هایی است که کاخ سفید متخاصم آنان بوده است مثل دعوتش از رئیس جمهور ضد آمریکایی فیلیپین .
❌ و چنانچه خود به صراحت به نقل از صدای امریکا گفت :
بسم ربّ الشهداء
هیلاری ٬ ترامپ ؛ استفراغ دموکراسی یا پیش لرزه فروپاشی ؟!
✔️ نمایش زشت و مملو از پلیدی و رکیک گویی انتخابات اخیر آمریکا ٬ نمود تمام عیار زشتی لیبرال دموکراسی است که بیش از همه هشداری است به کسانی که جمهوری اسلامی را هم استحاله در مکتب شیطانی لیبرال دموکراسی می خواهند .
گذشته از این موضوع ٬ پدیده ی ترامپ که چه در داخل و چه توسط دموکرات ها سعی دارند نامزد بدتر نمایشش دهند گویای پیش لرزه های اجتماعی آمریکا می باشد .
✔️ صرف نظر از احتمالاتی که در تبانی دموکرات ها با جمهوری خواهان مطرح است و یا دیگر احتمالات در این زمینه ٬ ولی نمی توان همه ی اتفاقات این انتخابات را مدیریّت شده فرض کرد .
چون ترامپ با همان سبک و سیاق آمریکایی در چند ماه رقابت به ساختار شکنی بی سابقه در سطح نیروی درون ساختار تبدیل شده که اغلبِ نقطه ضعف های آمریکا و فساد نهفته را رونمایی می کند .
دعوای هیلاری ترامپ پیرامون مسائل جهان و منطقه در نوع خود بی نظیر است که برای نخستین بار دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات برخلاف گذشته که در تاکتیک ها اختلاف داشتند ٬ حال در استراتژی ها دامنه اختلافشان گسترده شده که این قابل چشم پوشی نیست .
و حال ترامپ به عنوان نماینده ی بخش قابل توجهی از آمریکایی ها که به تمام نظام کاخ سفید منتقدند ٬ و دوش به دوش دموکرات ها در نظر سنجی ها پیش می روند تبدیل شده ٬ پس این یک انتخابات عادی نیست .
به نوعی می توان آنرا تِرَک در مترسک جمهوری واشنگتن و پیش لرزه ی فروپاشی نظام سیاسی اجتماعی آمریکا فرض کرد که در صورت پیروزی یا عدم توفیق ترامپ هم ٬ پس از این انتخابات آمریکا به سوی آگاهی خواهد رفت و بیداری آمریکا نیز تسریع خواهد شد .
البته ما ترامپ را انگیزاننده ی این حرکت و بیداری نمی دانیم و چه بسا اتاق های فکر حاکمیّتِ پنهان آمریکا با توجه به نظر سنجی ها و استمزاجی که از مردم داشته اند برای در صحنه نگهداشتن مردم به ترامپ ساختار شکن روی آورده اند چنانچه در دور قبل به اوبامای مدعی تغییرات روی آوردند .
ولی آنچه محرز است هیلاری با توجه به پلن B آمریکا در منطقه با تهدید جدّی ایران و پرواز ممنوع اعلام کردن سوریه قصد اقدامات سخت دارد ولی ترامپ برعکس آنچه نمایانده می شود مخالف این جنگ افروزی دموکرات ها بلکه مدعی همگرایی با اسد و روسیه خود را نشان می دهد و این مواضع بر پیچیدگی این انتخابات بیشتر افزوده .
ولی
مواضع کلینتون که در ویکی لیکس افشا شده که گفته بود : « ما برای تأمین
امنیّت اسرائیل باید سوریه را متلاشی کنیم . » و سخن معروفش در بهار عربی
که به دنبال مدیریت بیداری ها از طرح و نقشه ای بلند مدّت برای کشورهای
اسلامی می گفت ٬ گویای خباثت هدفمند دموکرات هاست که ترامپ در این باره
حداقل خواستار درون گرایی و اصلاحات درونی آمریکاست .
مثلا در مناظره سوّم این دو بازیگر
کلینتون در نزاع لفظی با ترامپ درباره دخالت روسیه در آمریکا او را دستنشانده و آلت دست پوتین توصیف کرد. و ترامپ پاسخ داد : کلینتون از پوتین خوشش نمیآید چون در هر قدمی هوشمندانهتر از او عمل کرده است.
این موضع کسیکه رئیس جمهور احتمالی آمریکاست درباره پوتین که سال ها چالش و رقیب مقهور کاخ سفید بوده معنایش به تنگ آمدن قافیه ی سیاسیون آمریکاست که فروپاشی های زیادی را نمایانگر است .
یا این سخن اخیر ترامپ:
« نظام انتخاباتی آمریکا "یک نظام فاسد و درهمشکسته" است. هیلاری کلینتون میخواهد در سوریه جنگ راه بیندازد. » و پافشاریش بر تقلب که هراس اوباما را هم به دنبال داشته ٬ فراتر از پارپاگاندی برای جلب آراست بلکه به دعوت شورش مدنی به سبک آمریکایی بیشتر شباهت دارد .
البته
حُقّه ی شیطانی لیبرال دموکراسی با مردد کردن مردم بین انتخاب بد و بدتر
برای به حاشیه سپردن حکومت صالحان هم روی دیگر این ماجراست تا مردم را اسیر
لیبرال دموکراسی نگهدارند و از راه نجات باز دارند .
اگر
چه تحوّل در آمریکا فراز ونشیب خواهد داشت و مطمئنا اتاق فکر و نرم افزار
شیطان بزرگ در صورت فروپاشی احتمالی ایالات متّحده به جای دیگر و حتّی
احتمالاً به منطقه و همسایگی ما منتقل خواهد شد ولی باید به دنبال تکامل
این تحوّل ٬ نقشه ی سیاسی منطقه را بنابر شکل جدیدش تحلیل کرد پس باید این
چند سال به دقّت جهان را رصد کرد که مانند بیداری های منطقه در داخل غلط
تحلیل نشود.
و شایسته است با بیداری های جهانی در پیش رو همراه باشیم که با دیپلماسی کدخدا (شیطان بزرگ) پرست این امر سخت و نزدیک به محال می شود .
بسم ربّ الشهداء
آل سعود از فتنه 88 و براندازی دولت دکتر احمدی نژاد ،
تا تجاوز به یمن :
حمایت عربستان از جریانی برای براندازی دکتر احمدی نژاد :
نیک بنگریم دشمنی آل سعود و همپیمانان داخلی اش با دکتر احمدی نژاد و تجاوز وحشیانه ی آنان به یمنی که جنبش عدالتخواه « أنصار اللّه » حوثی ها را برگزیده ، یک ریشه و خاستگاه دارد !
تلاش جریانی خاص در کشور برای به دست آوردن رضایت رژیم متجاوز آل سعود به خصوص پس از جنایت آن رژیم در کشتار حجاج ایرانی و تعطیلی حج به دستور ولایی امام راحل برای کسی پوشیده نیست !
همانطور که جناب آقای محمّدی ری شهری در جلد پنجم کتاب « خاطره ها » ی خویش آورده است ، جناب اکبر رفسنجانی در مذاکرات پاکستان که با ملک عبدالله داشت در توافقی قول مساعد داد تا دغدغه ی ملک عبداللّه برای حج لحاظ شود ، چراکه وی خواسته بود حج مانند زمان شاه بدون سرو صدا و حداقل با مراسم برائتی بدون بلندگو و در فضایی بسته برگزار شود !
روابط حسنه ی دولت های رفسنجانی و خاتمی با رژیم عربستان به خصوص در پوشش گفتگوی تمدن ها ، در کنار دخالت های بی محابای آل سعود در منطقه و حضورش در مرزهای استراتژیک ما که منجر به تولّد نامشروع طالبان و القاعده و تروریست های سلفی شد تا سال 84 ادامه پیدا کرد ، ولی دکتر احمدی نژاد با عدم تضعیف این روابط البته با رویکردی انقلابی و انتقادی به مهار و مدیریت آن و با اهرم های قدرتی که کشور در اختیار داشت مقابل طغیان این رژیم طاغی را گرفته بود ، و این برای منافع شیطان بزرگ و آل سعود بسیار خطرناک بود بنابر این به دنبال تغییر وضع موجود با تغییر دکتر احمدی نژاد بودند که در فتنه 88 دخالت آشکار این رژیم مشاهده شد ! که بارها از رأس فتنه شنیده ایم که دکتر احمدی نژاد را متهم به بر هم زدن توافقشان با آل سعود خبیث می کند !
سخن دبیر شورای نگهبان در نمازجمعه مرداد 89 زوایای جدیدی از این دخالت را گشود که ایشان گفت : « آمریکاییها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودیها که به نمایندگی آمریکا صحبت میکردند، گفتند، اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا پنجاه میلیارد دلار دیگر را هم میدهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد ! » جزئیاتی از کمک مالی آل سعود به خاتمی در سال 88
تأیید این سخن توسط وزیر اطلاعات وقت و حتی سخن فرمانده سپاه و چند تن از نمایندگان مجلس در تعیین خاتمی به عنوان کسیکه در سفری به عربستان این کمک ها را دریافت کرده بود ، ماجرایی نیست که دستگاه قضایی بتواند از طرح کنندگان آن و متهم آن به راحتی چشم پوشی کند و علیرغم آنکه رهبری بارها بر بازخوانی فتنه 88 تأکید داشته اند و آنرا جرمی بزرگ خوانده اند ، ولی حساسیت های مراکز ذی ربط آنچنان که باید نسبت به این موضوع معطوف نبوده است و ...
آل سعود خنجری از پشت در قلب مسلمانان :
عربستان که پوستین شیطان بزرگ در منطقه شده است ، حاکمیت اسلام نابی که رژیم جعلی اسرائیل را « غده سرطانی » می داند را نمی خواهد ، بنابر این در ایران دلار حج و نفت مسلمین را خرج کرد تا مساجد را آتش کشند و شعار « نه غزه نه لبنان » سر دهند و در یمن نیز هزاران تن بمب اورانیومی و کشتار جمعی بر سر مردم مظلوم یمن می ریزد ، زیرا آزادگان یمن پرچم مرگ بر آمریکا و و مرگ بر اسرائیل سر دست گرفته اند و به فرموده امام راحل :
« حکومت آل سعود، این وهابی هاى پست بی خبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند . » صحیفه نور ج20 350
برای غارتگران مستکبر منطقه هر نوع حرکت عدالتخواهی ، دشمن تلقی می شود ، چراکه مثلاً برخورداری تمام مردم از حقوق انفال خود تحت عنوان « یارانه » و تسهیلاتی مانند « مسکن مهر» را نباید یک برنامه اقتصادی صِرف دید ، بلکه اینها الگویی است برای تمام ملّت های در بند کشیده منطقه که منابع و معادن و ثروت هایشان فقط در اختیار چند هزار تن از اشراف و اولیگارشی حاکم بر کشورشان بوده است ، چنانچه در اینجا هم دعوا از وقتی شروع شد که دکتر احمدی نژاد در صحن مجلس گفت : « نباید اقتصاد ما به گونه ای باشد که مردم کار کنند و سه ، چهار هزار نفر فقط بخورند ! » بنابراین دیروز ائتلاف مستکبران منطقه و جهان با سعودی ها برای ساقط کردن آن دولت انقلابی و عدالت محور متحد شدند و امروز نیز انقلابیون یمن را آماج فجیع ترین جنایات خود قرار داده اند !
رمز محبوبیت و پیروزی « حوثی ها » :
حوثی ها بنابرابنکه ریشه در اعتقادات ناب امام خمینی و شعارهای اصیل انقلاب اسلامی دارند در اوج بیداری اسلامی ، اسلامگرایی مرسوم را بر نگزیدند و مانند برخی از انقلابیون منطقه ، انقلاب عظیم ملّتی را در گروهی فرتوت و تعصباتی کور حصر نکردند ، بلکه پس از دوران فترتی که « عبدربّه منصور هادی » بنابر توافق شورای همکاری خلیج فارس زمام را بعد از « عبدالله صالح » در دست گرفت و امتحان خود را بد پس داد ، حوثی ها با پرچم عدالتخواهی و رسیدن عادلانه ثروت ها به مردم ، هم زمان با خشم عمومی از حذف یارانه ی سوخت توسط دولت ، موج جدید انقلاب را دنبال کردند !
کیاست ستاد فرماندهی بومی « انصار الله » و به خصوص رهبری بصیر ایشان « سید عبدالملک حوثی » اینجا آشکار می شود که وقتی « محسن احمر » سرکرده وهابی ارتش و نیروهایش را قلع و قمع کردند و دو چرخش شمشیر بیشتر تا تصاحب کاخ ریاست جمهوری نمانده بود ، مجدداً به « هادی منصور » مهلت دادند تا تقاضای مردم را بر آورده کند و با گرفتن پیمانی از وی با نظارت « بن عمر » نماینده سازمان ملل در یمن و نماینده تمام قبائل و گروه ها بار دیگر حسن نیت خود را به قبائل مختلف یمنی ابراز داشتند و به جهان فهماندند که حرکت انصار اللّه تصاحب قدرت نیست بلکه به مشارکت تمام مذاهب و قبائل و ادیان در حکومت و تقسیم عادلانه ثروت کشور می اندیشند .
این بلند نظری از مفاد تعهدنامه ای که از منصور هادی گرفتند مشهود بود ، به عنوان مثال از منصور هادی خواستند پول نفت بین تمام مردم تقسیم شود و یارانه ی سوخت به مردم بازگردد و فساد دولتی و اداری بر طرف و مسئولانی که به بیت المال دست درازی کرده اند نیز برکنار و محاکمه شوند و حتی در مفاد این توافق افزایش حقوق ارتشیان و نیروهای انتظامی دیده شده بود !
سید عبدالملک حوثی با سخنرانی خویش مردمان جنوب را که سال ها تحت نفوذ القاعده و اخوانی های سلفی بودند را نیز سهیم در این پیروزی دانست و به شکلی باور نکردنی مردمان سنی مذهب آن مناطق با تشکیل کمیته های مردمی لبیک و اعتماد خود به شیعیان حوثی را نشان دادند و این گسترش باور نکردنی گروهی منزوی در کوه های صعده در تمام یمن ، زنگ خطری برای حیات شیطان در منطقه شد !
رشد بی وقفه ی حوثی ها لرزه بر اندام استعمار نو در منطقه و آفریقا :
در منطقه ی راهبردی خلیج عدن و باب المندب و دریای سرخ و در مجاورت شاخ آفریقا که سال ها مرکز تجمع مستضعفانی بوده است که به خیال گرفتن حق خود به دزدی دریایی می پردازند ، این حرکت بیداری عمیقی ایجاد می کند که اساس چپاولگران بین المللی آفریقا و منطقه را زیر و رو می کند و سیلاب عدالتخواهی در سرزمین های پرجمعیت و تشنه ی آفریقا و آسیا پایه های رژیم های اولیگارشی را لرزانده و منافع چند صد ساله ی استعمارگران نوین را به خطر می اندازد !
پس همانطور که ائتلاف صهیونیستی سعودی اراده کرد تا دولت عدالتخواهی در ایران نباشد و رئیس رژیم صهیونیستی و شاه عربستان و شاه بحرین از اولین کسانی بودند که اتمام کار دولت دهم را تبریک گفتند ، همانگونه نیز اکنون سردرگم برای نابودی انقلاب اصیل مردم یمن متحد شده است !
تفکیک ولایت از عدالت ، نوعی اسلام امریکایی :
اصولاً حرکت ناب اسلامی به دنبال عدالت است ، نه جنگ فرقه ای و مذهبی و این خبطی بود که اخوانی ها در مصر کردند و به جای عدالت به دنبال قشون کشی به سوریه و جنگ سنی شیعه رفتند و مرز خود با رژیم صهیونیستی و آمریکا را مشخص نکردند ، بنابراین با عدم حمایت مردم مواجه شده و در دست تطاول نظامیان ، خود و اسلام خواهان را سپردند .
اساسا تفکری که اسلام را منهای عدالت یا ولایت را از عدالت تفکیک می کند منادی همان اسلام آمریکایی و تشیّع انگلیسی است ، چراکه اصل دین که در جامعه بروز می کند عدالت است و ما همواره منتظر امام زنده ای هستیم که عدل و قسط را در جهان حاکم می کند !
بنابراین باید مسئولان کشور از مظاهر اسلام آمریکایی بی زار باشند که در غیر این صورت شاهد هم پیمانی نا اهلان انقلاب با آل سعود خبیث شده ایم که آن امام سفر کرده درباره آنان زیبا فرمود :
« مگر مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بی شعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنهها، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» را ترویج مىکنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرورخویش، امریکاى جهانخوار، مىگذارند. » صحیفه نور ج21 80
مسعود شفیعی کیا
94/2/10
رجب 1436
جان دهی حوثی ها به بیداری منطقه !
شیطان بزرگ در پوستین عربستان
رهبری در ابتدای سال جدید در صحن رضوی درباره رویکرد آمریکا نکته مهمی را متذکر شدند :
« دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاستگذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چهکار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند . »
94/1/1 حرم رضوی
این واقع نگری رهبری متأسفانه این روزها در تحلیلات شخصیت ها و رسانه ها دیده نمی شود و غالباً شیطان بزرگ غولی بی تدبیر انگارده می شود که در حال اضمحلال است و نتیجه این رویکرد غفلت از مکر پیچیده ی کاخ سفید بوده است !
«دکتر احمدی نژاد» حکیمانه یکی از مهمترین راهبردهای شیطان را مخفی کردن خود و غافل کردن دیگران از حضور جدیش می دانند و با توجه به ماهیّت شیطانی آمریکا این رویکرد را در سیاست های کاخ سفید به وضوح می بینیم !
دولت حاکم آمریکا پس از اتمام کار دولت دهم و پیش آمدن شرایطی که منجر به عدم تداوم آن رویکرد شد و با جایگزینی دولتی که به دنبال رفع مخاصمه با شیطان بزرگ بود در پوشش مذاکرات هسته ای توانست از لاک انفعال خارج شده و سیاست های منطقه ای خود را به سرعت پیش ببرد !
و رمز تأکید مکرر و مؤکد رهبر معزز انقلاب به این نکته که « مذاکرات با آمریکا باید صرفاً هسته ای باشد . » را می توان در همین امر جستجو کرد ، و آنرا در دو بعد ارزیابی کرد :
1- پیامی به ملت های مظلوم جهان که به انقلاب اسلامی چشم امید دارند تا بدانند که از نظر رهبری هرگونه معامله ای با شیطان بزرگ در مذاکرات بر سر دفاع نظام از ایشان مردود می باشد !
2- خط قرمزی ترسیم شود که مذاکره کنندگان بدانند که مذاکره در موضوعی غیر هسته ای مشروعیّت ندارد .
ولی نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که اوباما از فرصت بی نظیر پیش آمده برایش بیشترین بهره برداری را برای منافع حزبی و سامانه ی حاکم بر ایالات متحده برده و حساب شده به تحکیم مواضع خود و هم پیمانانش مثل عربستان در منطقه روی آورده .
برخی تحلیل های سطحی از اختلاف عربستان با آمریکا و امثال آن می گویند ولی اگر به سیاست آمریکا درباره ریاض درست نگریسته شود درک خواهیم کرد که در شرایط فعلی روابط ریاض و واشنگتن به چشمگیر ترین سطح خود رسیده است !
برنامه دقیق کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با عربستان :
ماجرا باز می گردد به سفرهای مکرر و دخالت های آشکار کاخ سفید در جزییات هرم قدرت عربستان که از همان هنگامی که « ملک عبداللّه » با بیماری دست و پنجه نرم می کرد شروع شد ! چنانچه اگر به سفرهای خارجی اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی در دو سال اخیر نگریسته شود ، پس از رژیم صهیونیستی ، عربستان بیشترین مقصد آنان بوده است .
نخستین محکم کاری تیم اوباما برکناری رئیس سازمان امنیّت عربستان « بندر بن سلطان » بود ، بندر بن سلطان هم پیمان جمهوری خواهان که تشکیل داعش و طراحی کودتا علیه دولت اخوانی مصر آخرین اقداماتش بود دیگر برای فصل جدید رویکرد آمریکا در منطقه تاریخ مصرفش گذشته بود ، زیرا رویکرد رادیکالی وی برای برخورد با هر نوع انقلابیگری در منطقه و کینه اش به ایران با تعامل تعریف شده آمریکا با بخشی از حاکمیّت ایران منافات داشت ، چون این بار اوباما بسیار به همگرایی مذاکره کنندگان ایرانی در جهت سیاست های منطقه ای خودش محتاج و امیدوار است .
برکناری بندر بن سلطان در صورتی انجام گرفت که کاخ سفید برای ولیعهدی « سلمان بن عبدالعزیز » در زمان حیات عبداللّه بی پرده عمل کرد و سلمانی که در تسلیح گروه های تکفیری افغانستان نقش داشت به دلیل تلاش هایش در زمان تصدیش در وزارت دفاع برای تسلیح بی سابقه ی عربستان به جنگ افزارهای نوین غربی به عنوان همپیمانی شایسته برای کاخ سفید گمارده شد .
اوج دخالت کاخ سفید پس از مرگ ملک عبداللّه و در سفر 4 ساعته اوباما همراه 30 تن از اعضای بلند پایه دولت آمریکا به ریاض صورت گرفت ، که خود ملک سلمان به استقبال اوباما تا پای هواپیما آمد و پس از این سفر بود که کاخ سفید در بیانیه ای موضوع اولین مذاکره با شاه جدید سعودی را « هسته ای ایران و بحران یمن » اعلام کرد .
اگرچه ملک سلمان از چند بیماری رنج می برد ولی کاخ سفید با مهره چینی هایش مثل جانشینی ولیعهدی « محمّد بن نایف » و سپردن کارهای اجرایی عربستان به دست فرزند جوان سلمان « محمّد بن سلمان » غرب گرا فکر تمام جوانب کار را کرده ، که پس از سفر اوباما به ریاض ، محمّد بن سلمان به بی سابقه ترین حذف ها در دولت عربستان پرداخت که برخی از تحلیلگران از آن به « کودتای سلمان – اوباما » تعبیر می کنند که حتی دو فرزند ملک عبدالله ( فیصل و مشعل ) را نیز از امارت مکه و مدینه برکنار کرد و با انحلال تمام شوراهای قدیمی و تشکیل دو شورای عالی و ادغام دو وزارت مربوط به علوم و دانشگاه ها و سپردن آن به شاهزادگان و غیر شاهزادگان تکنوکرات درس خوانده در آمریکا و انگلیس حتّی در پرورش منابع انسانی نظام آل سعود به دغدغه های آمریکا بیش از گذشته توجه کرده است !
شیطان بزرگ در پوستین عربستان سعودی :
و با روی کار آمدن ساختاری که فاقد اندک انعطاف پذیری ملک عبدالله می باشد نگرانی کاخ سفید از همگرایی آن با ایران و همچنین نگرانیش از دولت نظامی مصر که مورد حمایت عربستان می باشد نیز بر طرف شد !
و اکنون با فرماندهی مستقیم محمد بن سلمان در تجاوز به یمن سکان کار را شیطان بزرگ به دست بی دردسر ترین شاهزاده آل سعود داده است تا با انبار تسلیحات خریداری شده با پول نفت و حج مسلمین ، جنگ نیابتی با منافع انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان در پوستین عربستان انجام شود و تداوم رویکرد گماردن شاهزادگان و حتی غیر شاهزادگان عربی آمریکایی و عربی اروپایی ضامن حاکمیّت دراز مدّت شیطان بزرگ بر قبله گاه مسلمین دانسته شده است تا در پشت لبخند دیپلماتیک ، دست چدنی سعودی را به سوی آزادیخواهان منطقه دراز کنند .
و این تسلط کاخ سفید بر حجاز تاجایی پیش رفته که خبر اعلان مراحل مختلف حمله ظاهری عربستان به ملّت مظلوم یمن به جای اینکه از ریاض و توسط سخنگوی نظامی آن رژیم منعکس شود توسط « عادل الجبیر » سفیر کاملاً آمریکایی ریاض در واشنگتن در جمع خبرنگاران آمریکایی اعلام می شود که گویای پیام واضحی می باشد !
بنابر این شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند ، به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران دنبال می شود ، که این را می شد از خریدهای نامتعارف اسلحه توسط عربستان و دیگر هم پیمانانش در منطقه فهمید . بنابراین جنایت هدفمند تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط شرطه ی سعودی در فرودگاه جدّه و یا تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه را نباید صرفا تصمیمی در ریاض دانست !
اگر چه شرایط متفاوت یمن و مردم انقلابی و آماده به رزم آنجا پوستین سعودی شیطان بزرگ را از هم خواهد درید و جنگ سرنوشت ساز یمن آغاز تحولات شگرفی در منطقه به ضرر شیاطین خواهد شد ولی تا این مرحله کاخ سفید حساب شده پیش آمده است .
فن بدل رهبری بر علیه پیشروی هدفمند اوباما در منطقه:
با این شرایط اگر اوباما بتواند در مذاکرات نیز با توافق جامعی که در بیانیه تحمیلی لوزان گنجانده است مقدمات تسلط بر ایران را فراهم کند می تواند کارنامه ی درخشان تری از رئیس جمهوران قبل از خودش به سامانه شیطانی حاکم بر کشورش ارائه کند که نکته ای که رهبری در سخنان اخیرشان در جمع مادحان فرمودند را می توان فن بدلی بر علیه این سیاست دانست ، چراکه رهبری از احتمال امضای توافق با 5+1 در مدتی بیش از سه ماه پیش بینی شده گفتند ، چنانچه خود غربی ها نیز قبلاً تأخیر هفت ماهه داشته اند !
و اگر این وقار دیپلماتیک از طرف تیم مذاکره کنند دنبال شود فشار سنگینی بر اوباما به دنبال خواهد داشت ، چرا که رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در حال گرم شدن است و اگر اوباما در موعد مقرر بتواند توافقی را به ایران تحمیل کند بر اقبال عمومی « هیلاری کلینتون » نامزد دمکرات ها می افزاید و هر قدر این توافق به تأخیر بیافتد به ضررش می باشد و رقیب سرسخت جمهوری خواهشان « جب بوش » که از بخت بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار است با تاکتیکی متفاوت شرایط جدیدی را پیش خواهد آورد ، پس باید این مطالبه از مذاکره کنندگان همه گیر شود تا برای توافق به هر قیمتی عجله نکنند !
و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین
مسعود شفیعی کیا
94/1/22
جمادی الثانی1436
از ترویج وهابیت در بوسنی تا حمایت از القاعده