بسم ربّ الشّهداء
( مهم )
دیدگاه دکتر احمدی نژاد درباره جنگ نیابتی تکفیری ها در سوریه و عراق چیست ؟!
مایل
نبودم سخنی از دکتر احمدی نژاد را که در محفلی داشته اند را بازگو کنم ولی
چون کودکان اجاره ای رسانه های مدعی اصولگرائی ، طبق برنامه ای تخریبی از
سوی عالیجنابان برای سخن رئیس جمهور سابق درباره حضور ایران در سوریه نیّت
خوانی هایی کرده اند لازم دیدم که نظر واضح ایشان را بازگو کنم !
✌
دکتر احمدی نژاد در خرداد ماه امسال در همایش تبیین مبانی نظری و عملی
دولت های نهم و دهم در چند ساعت تبیینی که داشت ، بنابر مناسبتی از نظر خود
درباره نوع حضور جمهوری اسلامی ایران در فتنه ی منطقه گفت !
ایشان در جلسه ای رسمی در مجمعی از مسئولان که پیرامون نوع حضور ایران در سوریه گفتگو شده بود ، به نکته ی مهمی اشاره کرده بود ، و ورود محض ایران در مناقشه ی سوریه به عنوان یک طرف مناقشه را با روح انقلاب اسلامی و رسالت پدرانه ی آن در تناقض دانسته بود .
چون جمهوری اسلامی به عنوان هدایتگر مسلمانان باید این جایگاه را با بی طرفی خود در مناقشات مذهبی و سیاسی منطقه حفظ کند تا بتواند تأثیر گذار باشد ، ولی اگر به عنوان طرفی از درگیری وارد زمینی که شیطان بزرگ و انگلیس خبیث ساخته اند وارد شود ، دیگر نمی تواند نقش داوری و هدایت و مصالحه گر داشته باشد بلکه متهم است ، چنانچه ضربه ی این اشتباه استراتژیک را در محکومیّت بی سابقه ی ایران در تاریخ ۵۰ ساله ی کنفرانس اسلامی و اتحادیّه عرب مشاهده کردیم که منجر به ایجاد ائتلافی جدّی ضد ایران در کشورهای اسلامی شده است !
✔️ یکی از مطالبات آمریکائی ها از ایران در مذاکرات شکست خورده برجام ، مشارکت در جنگ با داعش بود ، یعنی درگیر کردن ایران با داعش جزو برنامه برجام بود و جناب ظریف هم مدام قول مساعدت در این موضوع داده بود ، پس دغدغه ی ما و دکتر احمدی نژاد دور از واقعیّت نبوده چون درگیر شدن ایران در نبرد فرسایشی منطقه جزوی از برنامه صهیونیست بوده است .
البته شکّی نیست که درگیری های جبهه مقاومت با تکفیری ها تا حدودی اجتناب ناپذیر بوده است ولی همانطور که سیّد حسن نصرالله در ابتدای درگیری حزب الله در سوریه در اجتماع علمای سنّی و شیعه در لبنان گفت : این جنگ بیش از آنکه یک نبرد نظامی باشد یک نبرد عقیدتی است و بر علمای اسلام لازم است که جوانان جذبی تکفیری ها را که از سر ایمان و اعتقاد جذب آنان شده اند را روشن و آگاه کنند !
پس حقّ کلام این است که باید ایران به عنوان بزرگ منطقه قبل از هر چیزی مناقشه را فیصله می داد ، به عنوان مثال اگر دیپلماسی ما پویا بود و کاملاً در دست دکتر احمدی نژاد بود به جای اینکه در پاریس و منامه و دوحه برای سوریه جلسه بگذارند در تهران بین نمایندگان اسد و مخالفان غیر تروریستش بی درنگ جلسه ای برگزار می شد و آن عدّه از مردم که معترض هستند را با اسد آشتی می دادیم آیا نوبت به تکفیری های وارداتی آمریکا توسط ترکیه و اردن می شد ؟!
چراکه به گفته ی شهید همدانی متأسفانه حزب بعث سوریه در ابتدای فتنه ی شام سرکوب هایی داشته بود که بر عمق شکاف سوریه افزود .
ما پیرو امیرمؤمنانی هستیم که در توصیف رزمندگان فرمود : «حملوا بصائرهم علی اسیافهم » ( بصیرت ها و بینش هایشان سوار بر شمشیرشان می باشد ) و بنابراین مولانا امیرمؤمنان علیه السّلام برای روشن کردن خوارج معاند که دست کمی از تکفیری های امروز نداشتند ساعت ها وقت گذاشت و بزرگانی را برای تبیین و گفتگو به سوی ایشان می فرستاد و حتّی خود با ایشان مستقیم سخن می گفتند که همین نیز باعث شد اکثر بازیخورده ها از نهروانیان جدا شوند ، ولی ما چقدر در کنار حضور نظامی بر آگاه سازی این بچه مسلمان های بازیخورده وقت گذاشته ایم !؟
بلکه کسانیکه نانشان در این مناقشه است و دکتر احمدی نژاد را که هشداری انقلابی داده است را مانع می بینند ، حتّی نیروهای خودی را هم نتوانسته اند نسبت به چگونگی و چرایی شکل گیری تکفیری ها آگاه کنند ! و ...
سردار شهید حاج حسین همدانی در مصاحبه ای صریح گفتند :
حضرت آقا فرمودند مردم، دشمنشناسی لازم است. بدانید این تکفیریها این سلفیها، فریبخورده هستند دشمن ما نیستند؛ آرمان ما کشتن اینها نیست؛ دشمن و شیطان بزرگ آمریکا است...
حضرت آقا از ما خواستند در سوریه از هر دو طرف کشته کم شود. سوال ما این بود که حالا طرفداران نظام سوریه و ملت سوریه بله ولی طرف مقابل دیگر چرا؟! ایشان گفتند اینها جوانان مسلمان هستند و دشمن اینها را فریب داده است. اینها با تفسیر غلط قرآن مردم را به عنوان مشرک میکشند اینها فریب خوردند. باید دید کارگردان کیست.
مسعود شفیعی کیا
بسم ربّ الشهدا
چرا در دولت مدعی تعامل،روابط کشور با منطقه به تخاصم رسیده؟!
روحانی در تبلیغ انتخابات در لفافه ی متلک به دولت قبل وعده داد کشورهای متخاصم و تنشگر با ایران به کشورهای کنشگر تبدیل شوند، ولی متأسفانه به مرور کشورهای دوست نیز به صف متخاصمین پیوسته اند که نمونه اش محکومیّت بی سابقه ی ایران در تاریخ ۵۰ ساله سازمان کنفرانس اسلامی به «حمایت از تروریست و دخالت در کشورهای منطقه» بوده است . و اخیراً نیز در اجلاس اتحادیّه عرب ایران کشوری « مداخله گر و غیر دوست و حامی تروریست » معرفی شد .
✔️ حال چرا با وجود ادعای جریان حاکم این چنین کشور به ورطه ی جنگ با کشورهای مهم منطقه افتاده است ؟! باید به چند علّت اساسی توجه کرد :
۱-
پیشرفت های هسته ای و موشکی و فضانوردی یکی از مهمترین زیرساخت های قدرت
بود که ملّت سال ها برایش هزینه داده و ابهت ایران در چشم جهانیان و منطقه
بود ، ولی تعلیق آنها بدون دریافت ضمانت محکم در برجام و قطعنامه الحاقی جز
اینکه ایران را کشوری تحت اشغال به تصویر بکشد حاصلی نداشت ، ولی این را
خواص بی لیاقت ندانستند و جشنش خواندند !
۲-
از بتن ریزی هسته ای و باز کردن درهای مراکز محرمانه به دشمن بدتر اتحاد
شوم در داخل بود که برای زدن دکتر احمدی نژاد ایجاد شد و مردی که ستون
فقرات رژیم صهیونیستی را به لرزه انداخت و به تصریح آقا سیّد حسن نصرالله ،
پیروزی جنگ۳۳ روزه مدیون وی بود و به اقرار بوش و وزیر خارجه اسبق آمریکا
تمام طرح های خاورمیانه ی جدید کاخ سفید را بر هم زد و با بازخوانی مکتب
امام خمینی امید مستضعفان جهان بود و به گفته رهبری ، کشور را در جهت
استقلال شتاب بیش از گذشته داد . ناگهان به خواست رئیس رژیم صهیونیستی موجی
علیهش ایجاد شد تا که بودن با وی تبدیل به ننگ شود و حتّی شخصیّت ها را
واداشتند تا از رابطه خود با دکتر احمدی نژاد تقیّه کنند ! آری ! وقتی
رئیس جمهوری که در صف مقدّم مبارزه و مجاهدت است و با پشتوانه ی ۲۵میلیون
رأی توسط رئیس مجلسی کمتر از ۲۰۰هزار رأی از صحن مجلس اخراج می شود و توسط
برخی از شخصیّت های حوزه به شنیع ترین انحرافات متّهم می شود این یعنی مرگ
شعارهای انقلاب و مردم سالاری و شکست کشور در حال جنگ ، چون هیچ عاقلی
زیرپای فرمانده در حال نبرد را نمی کشد . ولی اینجا حتّی ابلهانه در توئیت
خود به صهیونیست نوید دادند:«آن مرد که هلوکاست را انکار می کرد ، رفت.»!
۳-
علّت دیگر دیپلماسی عقیم و یک سویه می باشد ؛ توهم جریان حاکم این است که
«اگر دم کدخدا را ببینی همه را راضی کرد ه ای»، ولی این در روابط پیچیده ی
امروز نظریه ای منقرض است ٬ زیرا در کشورهای همسو با آمریکا بله قربان گویی
دیپلماتیک فعلی ایران را مشاهده نمی کنیم و حتّی اردوغان و عربستان هم
حاضر به انجام تمام خواسته های آمریکا نیستند و صد البته که هیچ دوست و
متخاصمی برای کشوری که تحقیر کننده آمریکا بوده ولی اکنون خیابان دیپلماسی
اش یک طرفه به سوی کاخ سفید است کف نمی زند و هورا نمی کشد ، و شیطان بزرگ
نیز از این نقطه ضعف در ایجاد حس رقابت خونین بین ما و اعراب کمال
سواستفاده را کرده است ٬ ولی رئیس دولت۱۱ با وجود ادعای تعامل با جهان به
اندازه یک صدم دکتر احمدی نژاد نخواسته یا نتوانسته با کشورهای منطقه مثل
عربستان و مصر ارتباط برقرار کند ، و به جای سفرهای تنش زدا به منطقه ترجیح
می دهد زیر سمّ اسب فاتح پارت و یا با مدیر پژو سیتروئن فرانسه ی حامی
تروریست قرار داد امضا کند و ...
۴-
پر رنگ شدن حضور نظامی؛ دیگر علّت این وضعّیت می باشد ، بدیهی است وقتی
کشورهای منطقه در موج دروغ پراکنی تکفیری سازان توسط دستگاه دیپلماسی اقناع
نمی شوند و در دام پارپاگاندای سلطه ی رسانه ای صهیونیست به موج قهرمان
سازی از نظامیان در کشورهای زخم خورده از تکفیریون بدون اقناع افکار عمومی
می پردازند و یا وقتی مشاور عالی رئیس دولت هدفمند از تشکیل امپراتوری
ایران می گوید باید هم منتظر جنگ بود.
به جا دکتر احمدی نژاد در نحوه ی ورود ایران به فتنه ی شام و عراق هشدار داد و به حقّ مسئولان را تحذیر داد از اینکه ، ایرانی که می تواند تأثیر گذار در منطقه باشد و پدرانه به حل مناقشات بپردازد را یک طرف دعوا نکنید ، و تخاصم فعلی کشورهای منطقه گویای بازی خوردن ایران در زمین شیطان بزرگ می باشد ، چون ما فراموش نکردیم که جنابان دیپلمات به طرف های آمریکایی در حین مذاکرات قول همکاری برای جنگ با داعش دادند .
ولی در یک کلام ، نفس برجام ابهت ایران را شکست چنانچه رهبری معزز انقلاب به پشتوانه ی دولت قبل در ۹۱/۱۱/۲۸، درست تذّکر دادند :
«
از سال های اول انقلاب، یکی از اهداف آنها همین بود که ایران را پای میز
مصالحه و "بده بستان" بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا می
کرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند
پای میز مذاکره ؟! » ( دیدار رهبری با مردم تبریز )
مسعود شفیعی کیا
بسم ربّ الشهدا
کدام دکتر احمدی نژاد ؛ جزئی از سیستم یا محیط بر سیستم ؟!
✔️ در بین نظریّات مدیریتی ، نظریه ی
سیستمی اگرچه تا رسیدن به الگوی مدیریتی ایرانی اسلامی ناپختگی های زیادی
دارد ولی به واقعیّت های مدیریتی بیشتر نزدیک است .
طبق
این نظریه ی مجرّب ، سازمان به منزله یک کل نظام یافته است. که مجموعه ای
از اجزای به هم پیوسته برای کسب هدف مشترک فعالیت می کنند. معمولا سیستم
های بزرگ از تعدادی خرده سیستم یا اجزای کوچکتر تشکیل می شوند ، و "ابر
سیستم پیچیده محیط بر سازمان" نیز نقش تعیین کننده ای در این فرآیند دارد .
بنابر این به مدیریّت جامعه و کشور باید فرآیندی نگریست که اگر تمام اجزا دارای سه عامل باشند این جامعه و کشور در مسیر اهدافش حرکت کرده و به شعارها و آرمان هایش خواهد رسید ، که این سه عامل عبارتند از :
۱- "تمایل به خدمت"
۲-"هدف مشترک"
۳- "ارتباطات"
به گفته نظریه پردازان این نوع مدیریّت ؛ «تحقق همکاری در سازمان، به وجود این سه عامل بستگی دارد. که اگر این سه عامل در یک سازمان وجود نداشته باشند یا مستقل از یکدیگر عمل کنند، دیگر سازمانی باقی نخواهد ماند.»
آنچه که از بازخوردگیری دوسال آخر دولت دهم درک می شود فقدان این سه عامل و عدم تطابق خرده سیستم دولت عدالت با دیگر خرده سیستم های کشور بوده ، چون دیگر اجزا سیستم بر خلاف دکتر احمدی نژاد یا « تمایل به خدمت » نداشتند و یا « هدف مشترک » نداشته و یا به دلیل خود بزرگ بینی و یا قبیله گرایی « ارتباطات » مؤثری برقرار نمی کردند بنابر این سازمان از هم پاشیده و خیلی از اهداف بلند دولت مردم محقق نشد ، و چگونه چرخ دنده ای که دیگران خلاف مسیرش حرکت می کنند و یا کنگره ی دیگر چرخ دنده ها با آن هماهنگ نیستند در کنار دیگر اجزا می تواند یک سازمان هدفمند و موفق را شکل دهد .
متأسفانه با نبود این انسجام سازمانی ، رسیدن به اهداف و آرمان های دولت عدالت با چالش های جدّی مواجه می شود که قشریّون و ناآگاهان و معاندان آنرا بهانه ی تهمت و تکذیب مردان عدالت می کنند،همانگونه که در دو سال آخر دولت قبل دیدیم .
ولی نباید از یک واقعیّت غافل شد ، آن هم"اَبَر سیستم پیچیده محیط بر سازمان"می باشد،که هم تحت تأثیر معارضش بود و هم تولید کرد که در کنار پیشرفت های بی نظیر ۸ ساله ی دولت قبل که با هیچ دوره ای قابل قیاس نیست،اگر فقط به تأثیر ایشان در ساخت این ابر سیستم محیط بر سازمان نظام بپردازیم اقرار خواهیم کرد که نقش ایشان تاکنون بی نظیر بوده است .
به عنوان مثال همینکه اکنون نتوانستند روش های متداول دولت های رفسنجانی و خاتمی در پنهان کردن فیش های حقوقی نجومی را پیاده کنند و یا اینکه مجبورند با نمایش سفرهای استانی خود را مانند دکتر احمدی نژاد وانمود کنند گویای موفقیّت دکتر احمدی نژاد است .
سراسیمگی و فحاشی نظام مند جریانات ناهمگون مدعی اصولگرایی و اصلاح طلبی بر علیه ایشان و یا تلاش جریان ضد عدالت برای لغو غیر قانونی امتیاز دانشگاه ایشان را نباید یک تصمیمی کور دانست بلکه مهندسان وضع موجود به خوبی نقش ابر سیستمی محیط ایشان بر سازمان را که منبعث از مکتب امام و انقلاب است را فهمیده اند و در پی ناکار کردن آن هستند.
بنابر این ابتکار دکتر احمدی نژاد در شکل دهی شبکه های استانی بازخوانی شعارهای انقلاب و امام در جهت همین طراحی ابر سیستم محیط بر سازمان نظام است،ولی متأسفانه جریان ضد عدالت مصممند با کوته بینی ها و وسواس خنّاسان این حرکت کارا را به یک میتینگ انتخاباتی تنزّل دهند .
هنگامی که نمی توان با سایر اجزا غیر انقلابی و یا ریزشی از انقلاب،سازمانی در جهت اهداف عالی انقلاب تشکیل داد باید با اثر گذاری بر محیط سازمان که هم اجزای آینده و هم فرآیند سازمان تأثیر شگرفی از محیط می گیرند، به دنبال نوسازی آن بود، و چه بسا قبل از شکل گیری این محیط مسلط بر سازمان اگر جزئی از سازمان شدیم کار ابتر و شکست خورده شود و چه بسا سرّ اصرار نظریه پردازان زیرک جریان ضد عدالت بر ورود ایشان به انتخابات آینده همین باشد.
باید بدانیم که حضرت امام خمینی نیز با هوشمندی بی نظیرش برای پیروزی انقلاب به جای اینکه جزء سیستم شوند به شکل دهی ابر سیستم محیط بر سازمان روی آورده و با تبیین گری ایشان و شاگردان مجاهدش در سال های مبارزه این محیط بلعنده ی سیستم فاسد را شکل دادند
و امام خمینی در مصاحبه ای که با مرحوم حسنین هیکل داشتند ایراد اساسی شان به مرحوم آیت الله کاشانی در نهضت ملّی شدن نفت این بود که ایشان به جای استفاده از مقام مرجعیّتشان برای تأثیر گذاری بر محیط با نمایندگی مجلس خود جزئی از سیستم شدند و کارایی لازم را از دست دادند .پس برای اصلاحات انقلابی باید به دور از احساسات انتخاباتی با تبیین گفتمان و جدّی گرفتن و غیر انتخاباتی دانستن شوراهای استانی با تبیین انقلاب اسلامی ، ابر سیستم انقلابی محیط بر نظام را طرّاحی کرد .
مسعود شفیعی کیا
بسم ربّ الشهداء
دکتر احمدی نژاد ، زیر دیوار خراب برجام نمی نشیند !
آنچه که تاکنون از روح برجام و فضای حاکم آن مشخص است تخریب زیرساخت های اقتدار و بازدارنده ی دشمنان بوده است تا جائی که کشورهای بدون تنش منطقه نیز حال در دیپلماسی ظریف - روحانی به خصم ما تبدیل شده اند ، مثلاً حتّی نمایندگان بیداری اسلامی مصر نیز در اجلاس ضد ایرانی پاریس رجز ضد ایرانی سر می دهند!
این در صورتی است که دکتر احمدی نژاد با سفر تاریخی اش به مصر در فروردین سال ۹۲ با استقبال گرم ملّت و احزاب مصری و الأزهر مواجه شد ولی طبق نسخه ی برجام، دولت ۱۱ جز تخریب روابط با کشورهای اسلامی حاصلی نداشته تا حدی که در حضور روحانی در اجلاس کنفرانس اسلامی، ایران محکوم به حمایت از تروریست و دخالت در کشورهای منطقه شد و این اقدام بی سابقه در ۵۰ سال گذشته به جز خنده موزیانه ی دیپلمات ها پاسخی نداشت.
روح برجام یعنی علاوه بر اینکه تحریمی برنداشته نشد، بلکه راه های دور زدن تحریم ها را هم بست و پس از ناکارا کردن هسته ای٬ نظامی و موشکی ما را هم زیر ساطور قطعنامه برجام قرار داد که علاوه برممنوعیّت تولید موشک بالستیک در تولید و خرید و صدور تسلیحات متعارف نیز« مورد به مورد با مجوز شورای امنیّت » باید باشیم، که این یعنی سپردن امور دفاعی کشور به تجهیز کنندگان رژیم صهیونیستی و آل سعود و صدام و داعش.
روح برجام یعنی با مدد دولت دلال محور و آقازاده پرور مناطق آزاد و مجاری ورودی با واردات و قاچاق رسمی در کنار ظلم نظام بانکی به تولید کنندگان، اقتصاد و تولید کشور را در هم شکسته و با تخریب توان مالی ملّت و فلاکت آنان زمینه ی برجام های ۲ و ۳ را ایجاد کرده اند.
نمی خواهم تمام تششعات برجام را بگویم ولی باید توجه داشت با تخریب زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی در سال های دولت ۱۱ که افتضاح فیش های حقوقی گوشه ای از فساد نهادینه است و با توجه به تعهداتی که در متن و ورای برجام داده اند و با توجه به فروریزی آدم برفی برجام در روزهای گرم اخیر و باقی ماندن تعهدات ایران، شکستن این محاصره ی برجامیه به عزمی همگانی نیاز دارد که توقع انجام آن توسط یک رئیس جمهور انقلابی مانند دکتر احمدی نژاد توقعی معقول نیست.
وقتی هنوز خواص سیاسی و مشاهیری در خوبی یا بدی برجام تردید دارند و هنوز برخلاف خواست رهبری به آمریکا و اروپا چشمداشت توهم آمیز دارند و هنوز برای جیب خویشان و آقازادگان منافع ملّی را برباد می دهند هیچگاه با یک گل بهار نمی شود.
از ۳۰۰۰ فیش حقوقی فاش شده که فقط بخش افشا شده ی هزاران میلیارد یغما است، پس اگر دولتی عدالتخواه بیاید آیا با این ساختار دادخواهی و مراکز نظارتی می تواند حقّ مردم را از حلقوم ریاکاران بدون تقابل مجلس و مراکز الیگارشی در آورد و آیا در این نزاع حامی ای خواهد داشت؟!
فضای ذهنی نخبگان و دست های آلوده امروز از اقدام و عمل فقط ریا و خودنمائی و بیلان صادر کردن آموخته و با نمایش ستاد فرماندهی ها فقط به نام و تکرار بیان رهبری بسنده می کنند ولی در عمل با قاچاق سازمان مند و تکثیر مناطق آزادِ آقازادگان ریشه ی اقتصاد و تولید کشور را خشکانده اند چون در این فضا اگر کسی بخواهد کار کند خطرناک ترین انحراف می شود و هیچ کارش شرعی و قانونی نیست.
آری! دکتر احمدی نژاد هیچگاه شأن مدیریّت را در سخن پراکنی و وعده سرخرمن دادن و در قاب رسانه نشستن و ویترینی را پر کردن نمی داند، اگرچه به توان ایشان در محو خفت های این چند سال اعتماد داریم، ولی باید توجه داشت که حلقه ی محاصره ی الیگارشی بر مردم در این چند سال محکم تر شده است که قدرت این دستگاه الیگارشی به قدری است که فضای مدیریتی را بر خلاف رأی مستقیم مردم نیز می تواند تغییر دهد چنانچه در ترکیب رأس مجلس دهم مشاهده کردیم !
و فساد تنیده در دیوان سالاری کشور که درصد ناچیزی از آن در فیش های نجومی بروز یافت هیچ هماهنگی با دولت عدالت نخواهند داشت و رکود بی سابقه و کوچک شدن سفره ی مردم و ریزش نهائی برجام که هزینه ی گزافی بر مردم و نظام وارد خواهد کرد همگی نشان دهنده ی آن است که خود دولت کنونی باید بماند تا پاسخگوی این اوضاع ضد ملّی و غیر انقلابی باشد و اگرنه وضعیّت بهتر از دوسال پایانی دولت دهم نخواهد شد و باز هم دولت مظلوم دکتر احمدی نژاد در کنار دیگر دولت ها مقصر وضع موجود خوانده می شود، مگر اینکه در این مدّت تقریباً کوتاه عزمی راسخ و بی تسامح از ستاد فرماندهی نظام صورت گیرد تا که کشور از ورطه ی برجام ساخته نجات پیدا کند .
مسعود شفیعی کیا
رشد تکفیری گری در منطقه محصول سرکوب انقلابیگری در دولت رفسنجانی :
✔️ این
اوّل مصیبت ایران بود که افرادی انقلاب را فقط یک جابه جائی قدرت انگاشتند
چراکه انقلاب اسلامی و جوشش آخرالزّمانی امام خمینی برای تشکیل نظامی محو
شده در ارزش های غیر توحیدیِ لیبرال دموکراسی نبود بلکه رسالت نه شرقی نه
غربی جهانی پشتوانه ی آن بود که به فرموده امام راحل تشکیل « حزب جهانی
مستضعفین » و دعوت همه تحت پرچم این حزب به رهبری امام عصر علیه السّلام
تنها آرمان نهائی آن بود .
ولی
رخنه کارساز شیاطین در کالبد نظام اسلامی از زمان دولت پس از جنگ شروع شد
که به جای آموزه های قرآن و نهج البلاغة در حکومتداری ، نسخه های نظام سلطه
در بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی دنبال شد که البته متهم شدن ایران و
سقوط اقتصاد و رکود بی سابقه در کنار تورم ۴۹ درصدی عائدی آن دولت از نسخه
های کدخدایشان بود که زمینه روی کار آمدن دولت اغتشاش دوّم خرداد شد.
پس از دو دهه از آن دولت و روشن شدن پوچ بودن وعده های پیشرفت ایشان ، لمس می کنیم که زیرساخت های اقتصاد پوسیده ی این جماعت جز فساد و وابستگی و عدم مقاومت در برابر تحریم ها هیچ دستاوردی برای نظام نداشته و از همه مضحک تر که مدعیان این اوضاع را به گردن روحیه ی انقلابی و دشمنی آن با اربابان فتنه در کاخ سفید می اندازند .
امام خمینی در پیام حج سال ۶۷ و پس از نوشیدن جام زهرهمین جریان گویا از خوابی که برای انقلاب اسلامی دیده اند باخبر بودند بنابراین خط و مشی جمهوری اسلامی پس از جنگ را چنین ترسیم فرمودند :
« من به صراحت اعلام مىکنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى مىکند. و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزى کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مىکنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه نظام هاى کفر و شرک آشنا مىسازد .»
صحیفه نور ج۲۱ ص۹۱
بدیهی است جهانی که در حال بیداری و جوشش در مقابل مستکبران بود ساکن نماند و صبر نکرد که مدیران جناب رفسنجانی - که حال پیر مدیران دولت ۱۱ هستند - با غربی ها مذاکرات معروف به « گفتگوهای انتقادی » داشته باشند - که از نتایج آن توافقات خروج سپاه از لبنان و سوریه و ده ها اقدام از این دست بود. - بنابر این جوان قفقازی ، چچنی و بوسنیائی و عربی و غربی پس از فروپاشی امپراتوری کمونیست به دنبال آرمان خواهی خود بود تا عدالتخواهی خود را ارضا و حس حماسی و جهادی خود را پاسخگو باشد که در غیبت مکتب امام خمینی افرادی مانند بن لادن و مدارس تکفیری عربستان در سراسر منطقه بدلی از پیش طراحی شده بودند .
البته در تقسیم کار باید ایران از انقلابیگری برهنه شود و پرچم انقلابیگری به امثال بن لادن و القاعده داده شود تا موج بیداری منطقه با شاخه های وهابی آمریکا درمنطقه با کینه ورزی ایشان به ایران و شیعه مهار و مدیریت شود .
نتیجه این شد که جوانان آرمان گرای بی شماری به دام رهبران تروریست و افکار پلید وهّابی افتادند و ایران امام خمینی که پیامی جهانی برای سنّی و شیعه و حتّی غیرمسلمانان داشت حال به کشوری که می خواهد فرقه ای مذهبی مقابل موج وهابیّت باشد خودنمائی می کند که جنگ سوریه و عراق میوه ی این تبانی شیطانی است ، ولی هنوز کسانی باور ندارند که دولت پس از جنگ چقدر در به وجود آمدن این وضعیّت نقش داشته است .
البته در سال ۸۴ و ۸۸ این موازنه بر هم خورد بنابراین بنیانگذار این اساس نحس با تمام قوا به جنگ و انحراف انگاری دکتر احمدی نژاد پرداخت و چه زیبا امام خمینی این را هم در همان پیام تاریخی پیش بینی کرده بود :
«
تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین
را حفظ کنیم. مسئولین نظام ایرانِ انقلابى باید بدانند که عدهاى از خدا
بی خبر براى از بین بردن انقلاب هرکس را که بخواهد براى فقرا و مستمندان
کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و
«التقاطى» مىخوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر
داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار
گرفت و از هیچ تهمتى نترسید. امریکا و استکبار در تمامى زمینهها افرادى را
براى شکست انقلاب اسلامى در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدس
نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان
از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود مىکنند. اینها با قیافهاى حق به
جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بى دین معرفى مىکنند. باید از شرّ اینها
به خدا پناه بریم...
ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است . »
صحیفه نور ج۲۱ ص۸۷
مسعود شفیعی کیا