مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

شیطان بزرگ در پوستین عربستان


شیطان بزرگ در پوستین عربستان

 

رهبری در ابتدای سال جدید در صحن رضوی درباره رویکرد آمریکا نکته مهمی را متذکر شدند :

« دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چه‌کار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند . »

 94/1/1 حرم رضوی

این واقع نگری رهبری متأسفانه این روزها در تحلیلات شخصیت ها و رسانه ها دیده نمی شود و غالباً شیطان بزرگ غولی بی تدبیر انگارده می شود که در حال اضمحلال است و نتیجه این رویکرد غفلت از مکر پیچیده ی کاخ سفید بوده است !

«دکتر احمدی نژاد» حکیمانه یکی از مهمترین راهبردهای شیطان را  مخفی کردن خود و غافل کردن دیگران از حضور جدیش می دانند و با توجه به ماهیّت شیطانی آمریکا این رویکرد را در سیاست های کاخ سفید به وضوح می بینیم !

دولت حاکم آمریکا پس از اتمام کار دولت دهم و پیش آمدن شرایطی که منجر به عدم تداوم آن رویکرد شد و با جایگزینی دولتی که به دنبال رفع مخاصمه با شیطان بزرگ بود در پوشش مذاکرات هسته ای توانست از لاک انفعال خارج شده و سیاست های منطقه ای خود را به سرعت پیش ببرد !

و رمز تأکید مکرر و مؤکد رهبر معزز انقلاب به این نکته که « مذاکرات با آمریکا باید صرفاً هسته ای باشد . » را می توان در همین امر جستجو کرد ، و آنرا در دو بعد ارزیابی کرد :

1-    پیامی به ملت های مظلوم جهان که به انقلاب اسلامی چشم امید دارند تا بدانند که از نظر رهبری هرگونه معامله ای با شیطان بزرگ در مذاکرات بر سر دفاع نظام از ایشان مردود می باشد !

2-    خط قرمزی ترسیم شود که مذاکره کنندگان بدانند که مذاکره در موضوعی غیر هسته ای مشروعیّت ندارد .

ولی نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که اوباما از فرصت بی نظیر پیش آمده برایش بیشترین بهره برداری را برای منافع حزبی و سامانه ی حاکم بر ایالات متحده برده و حساب شده به تحکیم مواضع خود و هم پیمانانش مثل عربستان در منطقه روی آورده .

برخی تحلیل های سطحی از اختلاف عربستان با آمریکا و امثال آن می گویند ولی اگر به سیاست آمریکا درباره ریاض درست نگریسته شود درک خواهیم کرد که در شرایط فعلی روابط ریاض و  واشنگتن به چشمگیر ترین سطح خود رسیده است !

 برنامه دقیق کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با عربستان :

ماجرا باز می گردد به سفرهای مکرر و دخالت های آشکار کاخ سفید در جزییات هرم قدرت عربستان که از همان هنگامی که « ملک عبداللّه » با بیماری دست و پنجه نرم می کرد شروع شد ! چنانچه اگر به سفرهای خارجی اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی در دو سال اخیر نگریسته شود ، پس از رژیم صهیونیستی ، عربستان بیشترین مقصد آنان بوده است .

نخستین محکم کاری تیم اوباما برکناری رئیس سازمان امنیّت عربستان « بندر بن سلطان » بود ، بندر بن سلطان هم پیمان جمهوری خواهان که تشکیل داعش و طراحی کودتا علیه دولت اخوانی مصر آخرین اقداماتش بود دیگر برای فصل جدید رویکرد آمریکا در منطقه تاریخ مصرفش گذشته بود ، زیرا رویکرد رادیکالی وی برای برخورد با هر نوع انقلابیگری در منطقه و کینه اش به ایران با تعامل تعریف شده آمریکا با بخشی از حاکمیّت ایران منافات داشت ، چون این بار اوباما بسیار به همگرایی مذاکره کنندگان ایرانی در جهت سیاست های منطقه ای خودش محتاج و امیدوار است .

 برکناری بندر بن سلطان در صورتی انجام گرفت که کاخ سفید برای ولیعهدی « سلمان بن عبدالعزیز » در زمان حیات عبداللّه بی پرده عمل کرد و سلمانی که در تسلیح گروه های تکفیری افغانستان نقش داشت به دلیل تلاش هایش در زمان تصدیش در وزارت دفاع برای تسلیح بی سابقه ی عربستان به جنگ افزارهای نوین غربی به عنوان همپیمانی شایسته برای کاخ سفید گمارده شد .

اوج دخالت کاخ سفید پس از مرگ ملک عبداللّه و در سفر 4 ساعته اوباما همراه 30 تن از اعضای بلند پایه دولت آمریکا به ریاض صورت گرفت ، که خود ملک سلمان به استقبال اوباما تا پای هواپیما آمد و پس از این سفر بود که کاخ سفید در بیانیه ای موضوع اولین مذاکره با شاه جدید سعودی را « هسته ای ایران و بحران یمن » اعلام کرد .

اگرچه ملک سلمان از چند بیماری رنج می برد ولی کاخ سفید با مهره چینی هایش مثل جانشینی ولیعهدی « محمّد بن نایف » و سپردن کارهای اجرایی عربستان به دست فرزند جوان سلمان « محمّد بن سلمان » غرب گرا فکر تمام جوانب کار را کرده ، که پس از سفر اوباما به ریاض ، محمّد بن سلمان  به بی سابقه ترین حذف ها در دولت عربستان پرداخت که برخی از تحلیلگران از آن به « کودتای سلمان – اوباما » تعبیر می کنند که حتی دو فرزند ملک عبدالله ( فیصل و مشعل ) را نیز از امارت مکه و مدینه برکنار کرد و با انحلال تمام شوراهای قدیمی و تشکیل دو  شورای عالی و ادغام دو وزارت مربوط به علوم و دانشگاه ها و سپردن آن به شاهزادگان و غیر شاهزادگان تکنوکرات درس خوانده در آمریکا و انگلیس حتّی در پرورش منابع انسانی نظام آل سعود به دغدغه های آمریکا بیش از گذشته توجه کرده است !

شیطان بزرگ در پوستین عربستان سعودی :

و با روی کار آمدن ساختاری که فاقد اندک انعطاف پذیری ملک عبدالله می باشد نگرانی کاخ سفید از همگرایی آن با ایران و همچنین نگرانیش از دولت نظامی مصر که مورد حمایت عربستان می باشد نیز بر طرف شد !

 و اکنون با فرماندهی مستقیم محمد بن سلمان در تجاوز به یمن سکان کار را شیطان بزرگ به دست بی دردسر ترین شاهزاده آل سعود داده است تا با انبار تسلیحات خریداری شده با پول نفت و حج مسلمین ، جنگ نیابتی با منافع انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان در پوستین عربستان انجام شود و تداوم رویکرد گماردن شاهزادگان و حتی غیر شاهزادگان عربی آمریکایی و عربی اروپایی ضامن حاکمیّت دراز مدّت شیطان بزرگ بر قبله گاه مسلمین دانسته شده است تا در پشت لبخند دیپلماتیک ، دست چدنی سعودی را به سوی آزادیخواهان منطقه دراز کنند .

و این تسلط کاخ سفید بر حجاز تاجایی پیش رفته که خبر اعلان مراحل مختلف حمله ظاهری عربستان به ملّت مظلوم یمن به جای اینکه از ریاض و توسط سخنگوی نظامی آن رژیم منعکس شود توسط  « عادل الجبیر » سفیر کاملاً آمریکایی ریاض در واشنگتن در جمع خبرنگاران آمریکایی اعلام می شود که گویای پیام واضحی می باشد !

بنابر این شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند ،  به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران  دنبال می شود ، که این را می شد از خریدهای نامتعارف اسلحه توسط عربستان و دیگر هم پیمانانش در منطقه فهمید . بنابراین جنایت هدفمند تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط شرطه ی سعودی در فرودگاه جدّه و یا تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه را نباید صرفا تصمیمی در ریاض دانست !

اگر چه شرایط متفاوت یمن و مردم انقلابی و آماده به رزم آنجا پوستین سعودی شیطان بزرگ را از هم خواهد درید و جنگ سرنوشت ساز یمن آغاز تحولات شگرفی در منطقه به ضرر شیاطین خواهد شد ولی تا این مرحله کاخ سفید حساب شده پیش آمده است .

فن بدل رهبری بر علیه پیشروی هدفمند اوباما در منطقه:

با این شرایط اگر اوباما بتواند در مذاکرات نیز با توافق جامعی که در بیانیه تحمیلی لوزان گنجانده است مقدمات تسلط بر ایران را فراهم کند می تواند کارنامه ی درخشان تری از رئیس جمهوران قبل از خودش به سامانه شیطانی حاکم بر کشورش ارائه کند که نکته ای که رهبری در سخنان اخیرشان در جمع مادحان فرمودند را می توان فن بدلی بر علیه این سیاست دانست ، چراکه رهبری از احتمال امضای توافق با 5+1 در مدتی بیش از سه ماه پیش بینی شده گفتند ، چنانچه خود غربی ها نیز قبلاً تأخیر هفت ماهه داشته اند !

و اگر این وقار دیپلماتیک از طرف تیم مذاکره کنند دنبال شود فشار سنگینی بر اوباما به دنبال خواهد داشت ، چرا که رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در حال گرم شدن است و اگر اوباما در موعد مقرر بتواند توافقی را به ایران تحمیل کند بر اقبال عمومی « هیلاری کلینتون » نامزد دمکرات ها می افزاید و هر قدر این توافق به تأخیر بیافتد به ضررش می باشد و رقیب سرسخت جمهوری خواهشان « جب بوش » که از بخت بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار است با تاکتیکی متفاوت شرایط جدیدی را پیش خواهد آورد ، پس باید این مطالبه از مذاکره کنندگان همه گیر شود تا برای توافق به هر قیمتی عجله نکنند !

و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین

مسعود شفیعی کیا

94/1/22

جمادی الثانی1436

پادشاهی سلمان

انقلابی به رهبری فرزند ملک سلمان

“سوابق سیاه” ملک سلمان/

از ترویج وهابیت در بوسنی تا حمایت از القاعده

به سعودی ها هشدار می دهم !

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

بسم ربّ الشهداء

 

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی

 

در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

 

مذاکراتی که فقط هسته ای بود ولی به انهدام فضانوردی کشیده شد !

رهبری معزز انقلاب بارها تأکید داشته اند که جواز ورود دولت به منطقه ی ممنوعه مذاکرات با شیطان بزرگ صرفا پیرامون مسائل هسته ای کشور ، آن هم برای اتمام حجت و فهماندن عدم قابلیت اعتماد به دشمن بوده است .

ولی دستور ناگهانی رئیس دولت 11 در برچیدن سازمان فضایی کشور هم زمان با پیاده روی وزیر خارجه اش با وزیر خارجه ی آمریکا ، گویای هزینه این همگامی با شیطان بزرگ می باشد !

که عکس العمل و خوشحالی آمریکایی ها در اینباره نشان دهنده ی عمق کینه ی آنها به پیشرفت ملّت ایران است تا جایی که نشریه « بستون گلوپ» نوشت :

« ایران پس از صرف هزینه های سنگین و تبلیغات وسیع ، 9 ژانویه برنامه فضایی خود را تعطیل و به برنامه های بلند پروازانه برای توسعه یک آژانس تحقیقات فضایی پایان داد ! »

( 29 دی 93 / 19 ژانویه 2015 )

گویا زیر پا گذاشتن فرامین رهبری که دولت را فقط در مسائل هسته ای مجاز مذاکره با کاخ سفید دانسته ، رفته رفته از نشت مفاد مذاکراتی که مردم نامحرم آنند در حال نمایان شدن است ! و پیش بینی هایی که نگرانی از سرایت زیادی خواهی های شیطان اکبر به دیگر پیشرفت ها و اصول را گوشزد می کرد یکی پس از دیگری در حال آشکار شدن است !

به راستی کدام ایرانی قبول خواهد کرد که به تخیّل چشمداشت از دشمنش فن آوری هایی که جزو آرزوهای بزرگ نسل هایش بوده است را حتی بدون ثمن بخسی تعطیل کنند ؟!

آیا اگر بر فرض محال امریکا ایران را اشغال می کرد چیزی بیشتر از این می کرد ؟!

اخلال مداوم در سیستم مخابراتی و پخش ماهواره ای شبکه های تلویزیونی کشور که مسئولان را به رعایت ممیزی های صاحبان مستکبر ماهواره های بین المللی وادار می کند به ضرورت استفاده از این فن آوری بومی که کشور را به معدود کشورهای برخوردار از آن ملحق کرده بیشتر رهنمون می کند ، و علاوه بر این رسیدن دانشمندان کشور با ضریب خطای بسیار پایین به این فن آوری و تسخیر فضا همگام  با مدعیان این عرصه ، حس خودباوری و عزت ملّی به مردم می دهد که ارزشش قابل محاسبه با هیچ واحد پولی نمی باشد !

سقوط ایران از اوج فضا به صف سبد کالا :

ولی کسانیکه ارزش مردم ما را در صف های تحقیر سبد کالا سنجیده اند هیچگاه پاسبان خوبی برای فن آوری هایی نظیر هسته ای و فضانوردی که خون های پاکی برای رسیدن به آن ریخته شده است نمی باشند ، بلکه نظیر ابومشاغل این جریان عزت و شکوه علمی کشور را با ادبیاتی سخیف در « پخت آبگوشت بزباش » به سخره می گیرند !

البته از کسانیکه در پیشرفت ایثارگرایانه ی هسته ای و فضانوردی کشور از دور هم دستی به آتش نداشته اند تعجبی نیست !

از ادعای بی تأثیری دکتر احمدی نژاد درپیشرفت ها تا ناتوانی از منع تعطیلی پیشرفت ها :

قدر این کار بزرگ دانشمندان جوان کشور را فقط آن مرد دانشمند و دلداده ی اسلام و ایران می دانست که بی هنران کوته نظر ، امروز در خیال او را مرده می پندارند !

جنابانی که در نظام هیچ جایگاهی جز حرف زدن ندارند و دیروز رسیدن کشور به فن آوری هسته ای و فضانوردی را کار نظام و بی ارتباط با دولت نهم و دهم می دانستند ، حال بگویند چگونه شد که نتوانستند یکی از صدها دستاورد دولت دکتر احمدی نژاد را حفظ کنند ؟!

 عوامل داخلی که امروز موفق به تعطیلی فضانوردی شده اند آن روز می گفتند که ورود ایران به فضایی که برای قدرت های پوشالین است هزینه دارد و جسارت ورود به عرصه های علمی و پیشرفت را نداشتند و حتّی آنروز هم در سطح بالا تلاش کردند این کار محقق نشود ، بنابر این پس از ناکارآمد کردن فن آوری هسته ای به چشم بر هم زدنی دستاورد سال ها تلاش و مجاهدت فرزندان خلف انقلاب را در سکوت مدعیان و اشک ایرانیان تعطیل کردند !

داستان پرافتخار فضایی شدن ایران که در دولت 11 تعطیل شد :

دکتر احمدی نژاد در جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی چگونگی رسیدن به این دستاورد بی نظیر که کمتر از دستاوردهای دفاع مقدس نیست بلکه نتیجه ی آن ایثارگری هاست را چنین گزارش کرده است پس از نظرتان می گذرد تا ببینید چه دسترنجی را تعطیل کردند :

« عزیزان من ! ما اگر بخواهیم اقتصاد و فرهنگ خودمان را بسازیم که باید بسازیم و در علم و صنعت پیشرفت کنیم که باید پیشرفت کنیم. اگر بخواهیم درست حرکت کنیم و فاصله ها را برداریم و عقب ماندگیها را جبران کنیم و به صف مقدم برسیم، نیازمند حفظ و ترویج روحیة ایثارگری هستیم، والا نشدنی است. خیلی روشن است. ما می خواهیم کاری انجام دهیم به اندازة این لیوان. یک لیوان ما در برابر یک لیوان دشمن. نگاه می کنیم می بینیم دشمن برای لیوانی که می خواهد جلو ما بگذارد، میلیون دلاری خرج می کند. چندین هزار نفر و دهها تبلیغات جهانی او را پشتیبانی می کنند و ما اینها را در اختیار نداریم. با چه چیزی می توانیم مواجه شویم؟ چطور می توانیم این فاصله را جبران کنیم و جلو بزنیم؟ عنصری که یک قطره آن مثل کیمیا غوغا می کند، عنصر ایثارگری است. وقتی ایثارگری وارد عرصه می شود همه محاسبات به هم می ریزد.

این را می گویم و دیگر تمام. این ماهواره را که قرار بود هوا کنند، کشورهایی که قبل از ما ماهواره به هوا پرتاب کرده بودند، آن کسی که دیگر بهتر از همه حرکت کرد، در پرتاب پنجم موفق شد؛ یعنی در چهار مورد شکست خورده بود. اما بچه های ما در پرتاب چندم به نتیجه رسیدند؟ یک پرتاب موشک آزمایشی. دومی ماهواره را به فضا فرستادند. چه جوری کار کردند؟ بالاخره این تاریخ مال شماست. قرار بود این ماهواره در روز اول بهمن ماه پرتاب شود. موضوعیت هم داشت. در دنیا عده ای می خواستند کارهایی بکنند و از این حرفها. این بچه های ایثارگر و حزب اللهی هم گفتند ما همان روز اول ماهواره را در مدار قرار می دهیم و معادلات سیاسی جهان را عوض می کنیم. اتفاقاً وقتی رفتند تست نهایی را ببینند، طوفان و باد و ... بساطی درست شد که تنظیمات این موشک به هم خورد. تماس گرفتند که ما باید موشک را عوض کنیم و هر جوری کار کنیم، یک ماه وقت می گیرد. من گفتم اشکال ندارد، ولی شما تلاشتان را بکنید. همه شما بچه های متدینی هستید، تیمتان را عوض کنید. این گروهی که روی موشک کار می کرد، می گفتند کار بسیار پیچیده ای است، بعضی وقتها یک قطعه ای به اندازة نصف عدس خوب کار نکند، تمام این سیستم به هم می ریزد و همه زحمات کشیده شده برباد می رود و چند هزار قطعه در این مجموعه به کار برده شده که تک تک اینها را باید کنترل کند. نفر بعدی هم باید کنترل کند تا مطمئن شود. روز اول بهمن هوا خراب شده بود و حداقل زمان یک ماه. این بچه ها از خواب و سلامت و استراحت شان گذشتند و در سرما و گرما کار کردند و در لبشان ذکر یا حسین، یا زهرا و یا مهدی بود. در روز سیزده بهمن پیغام دادند که ما آماده ایم. کار یک ماه را در چند روز انجام دادند! کار یک ماه بچه حزب اللهی ها نه یک ماه عادی. اگر قرار بود به صورت عادی انجام شود، کار شش ماه بود. حساب کرده بودند که زمان و زاویه و هوا چگونه باشد بالاخره باید صدها موضوع را در نظر بگیرند. صبح زود بایستی پرتاب می شد. ما منتظر که بلکه این پرتاب شود. ساعت ۸-۹ بود که مسئول آن تماس گرفت گفت آقا اصلاً اوضاع اینجا به هم ریخته است. وسط کویر که مردم برای یک قطره باران له له می زدند، مثل سیل باران می آید و طوفان است و ما نمی توانیم کاری کنیم. می دانید که موشک باید روی پای خودش بایستد. آزاد است و نمی تواند به جایی تکیه بدهد و وقتی آزاد است، یک باد بیاید روی زمین می افتد. اگر روی زمین بیفتد، منفجر می شود و فاجعه به بار می آورد؛ بیست و هفت تن سوخت ویژه. گفتم خب منتظر می مانیم. همه تا بعدازظهر شروع به ذکر گفتن کردند. بعدازظهر هوا کمی صاف شد دیدند نمی توانند کاری کنند. دوتا هواپیمای رادارگریز ارتفاع بالای بدون خلبان دشمن (اندازه هواپیماهای F۱۴ اما بدون خلبان) بالای آن آمده بودند و شروع کرده بودند به چرخیدن. تمام سیستم مخابراتی مختل شده و ما سیستم ذخیره را فعال کردیم. یعنی بچه ها این را پیش بینی کرده بودند که آنها نتوانند خرابش کنند. قرار شد دست نگه داریم ببینیم آن بالا چکار می کنند. تا ساعت ده شب روز چهاردهم این وضعیت ادامه پیدا کرد که بعد با همین رمزی که بچه ها در عملیات شرکت می کردند؛ یا حسین، یا زهرا و یا مهدی شروع کردند. هشت دقیقه بعد گفتند پرتاب شد. حالا چگونه رسیدند؟ با روحیة ایثارگری. وقتی روحیه ایثارگری باشد، همه چیز درست می شود. وقتی کسی آمادة تلاش و مجاهد شد، همه ملائکه و سنتهای الهی در خدمت او قرار می گیرند.»  

15 اسفند 1387 جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی

  هیچ ایرانی آن روزهای پرافتخار و آن مرد بزرگ و مردان گمنام آفریننده ی آنرا فراموش نمی کند و هیچ ایرانی تعطیل کنندگان این دستاوردهای بی نظیر را هرگز نمی بخشد !

مسعود شفیعی کیا

93/11/1

ربیع الثانی 1436

کربلا مذاکره و تعامل با امپراتوری شیطان ؛ یا جنگ با استکبار ؟!

بسم ربّ الشهداء


(درس عاشورا در مکتب امام خمینی )


کربلا مذاکره و تعامل با امپراتوری شیطان ؛ یا جنگ با استکبار ؟!


امام خمینی :

آخوند درباری که اسلام را نمی شناسد می گوید با جهان کفر سازش کنیم !

امام خمینی ( ره ) :

« کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاء ؛ این یک عبارت آموزنده است. نه معنایش این است که هر روز کربلاست، هر روز بنشینید گریه بکنید. ببینید چه کرده، کربلا چه صحنه‏ اى بوده، هر روز این صحنه باید باشد: مقابله اسلام با کفر؛ مقابله عدل با ظلم؛ مقابله عدد کم با ایمان زیاد، در مقابل عدد زیاد با بى‏ایمانى. نه از جمعیت کم بترسید؛ و نه از شکست بترسید، شکستى در کار نیست. وقتى کار براى خدا باشد، شکست تویش نیست. کشته بشوید بهشتى هستید؛ بکشید هم بهشتى هستید. خداوند ان شاء اللَّه همه شما را حفظ کند و همه موفق باشید. من خدمتگزار همه ‏تان هستم و دعاگو. »

 صحیفه نور    ج‏10   ص 8   

«کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء ؛ یک کلمه بزرگى است که اشتباهى مى فهمند. آنها خیال مى‏کنند که یعنى هر روز باید گریه کرد! لکن این محتوایش غیر از این است. کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشى را بازى کرد، همه زمینها باید آنطور باشند. نقش کربلا این بود که سیدالشهداء- سلام اللَّه علیه- با چند نفر جمعیت و عدد معدود، آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار. در مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکارى کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند، و شکست دادند یزید را. همه جا باید اینطور باشد. همه روز هم باید اینطور باشد. همه‏ روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم بایستیم؛ و همین جا هم کربلاست . »

 صحیفه نور، ج‏10، صص122 و 123

« امام حسین با عده کم همه چیزش را فداى اسلام کرد؛ مقابل یک امپراتورى بزرگ ایستاد و «نه» گفت؛ هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند. و این مجالسى که هست مجالسى است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. بچه‏ ها و جوانهاى ما خیال نکنند که مسئله، مسئله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریه‏ ها مى‏ترسند، براى اینکه گریه‏ اى است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دسته هایى که بیرون مى‏آیند، مقابل ظالم هستند . »  

صحیفه نور    ج‏10    ص315

« ماها چه کاره ‏ایم که برویم بنشینیم با اینها صلح کنیم. این دنیایى که هى فریاد مى‏زنند به اینکه‏ بیایید با ما مصالحه کنید و به اسلام برگردید، اینها اسلام را مثل اینکه نشناختند.

بعضى از این آخوندهاى دربارى که ما را نصیحت مى‏کنند که بیایید به اسلام برگردید. اینها اسلام را نمى‏دانند چه است. اینها اسلام را جز خوردن چیزى نمى‏دانند ...

تازه آن آخوند دربارى مى‏گوید که بیایید با هم به اسلام برگردید!!!

آخر تو بیا به اسلام برگرد. تو بیا بفهم اسلام چه است. اگر اسلام خلاصه مى‏شد در اکل و شرب و مآرب حیوانى، آن وقت بله باید بیاییم با هم بنشینیم به آن اسلامى که شما مى‏گویید برگردیم. اما اسلام آن است که آن شهدا را داده است. اسلام آن است که براى رسیدن به مقصد، آن همه زحمت را نبى اکرمش و اولیایش متحمل شدند. حالا ما براى اینکه چند نفر جوان از دستمان رفته- با اینکه خیلى عزیزند- از اسلام دست برداریم و برویم بنشینیم مصالحه کنیم؟ ما و ملت ما همانى است که در این خیابانهاى تهران و در شهرستانهاى دیگر آنهمه جوانها را از دست داد و مصالحه نکرد.  »

    صحیفه نور، ج‏13، صص 297 و 298