مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مذاکرات کشتی نجات نیست ، این تایتانیک است !

بسم ربّ الشهداء


مذاکرات کشتی نجات نیست ، این تایتانیک است !

تقابل با نگرش رهبری ، مانع اصلی همدلی و هم زبانی دولت با ملّت :

در خاطرات کارکنان نجات یافته کشتی تایتانیک آمده که تعداد قابل توجهی از مسافران این کشتی با اعتماد به تبلیغات کارتل های سازنده ی آن که مدعی بودند که ؛ « حتّی خدا هم نمی تواند این کشتی را غرق کند ! » از سوار شدن به قایق های نجات اجتناب کرده و باورشان نمی شد که این کشتی هم غرق خواهد شد و به همین دلیل نیز هلاک شدند! این قدرت باور سازی عمیق تبلیغات اغواگرانه ی جهان سرمایه داری را می رساند که افراد با اعتماد به تبلیغات و دروغ های بزرگ ، واقعیت پیش رویشان را هم باور نمی کنند !

این پارپاگاندای اغواگر شیطان بزرگ است که می تواند آدمی در ناز و نعمت را بحران زده و از طرفی شخص در حال غرق را نجات یافته القا کند !

وارونه سازی واقعیّت ها و پنهان سازی شیطان و جریانش و مخرب نمایش دادن حرکت در مسیر اعتلای انسانی آن ماجرای غم انگیزی بود که در سال های گذشته آشکار دیدیم !

اغواگری شیطان شرایط « بدر وخیبر » را به « نرمش قهرمانانه » تبدیل کرد :

این همان شعبده ای است که با آن کشور را در دوره ای که به گفته ی رهبری شرایطش « بدر و خیبر » بود در حال سقوط نمایش دادند و  عوامل با نفوذی که بر بازار و رسانه مسلط بودند آن دولت را با شایعه « قحطی » و با سیاه نمایی هایی که صدا و سیما هدفمند و حساب شده بر آن دامن می زد متهم به بی تدبیری کردند ، و از هر نوسان کوچکی در بازار موجی و التهابی می آفریدند و حتی کار به جایی رسید که اخبار صدا وسیما افزایش قیمت ناچیز سکه و ارز و کالا را روزانه منعکس می کرد و با « تورم انتظاری » و با کمبود های ساختگی سال 90 و 91  آستانه تحمل مردم را نشانه گرفته و تمام راه ها را بن بستی که فقط مذاکره با شیطان بزرگ راه گشای آن است تلقی کردند !

و حال که دو سال شرایطی حاکم شده است که « نرمش قهرمانانه » تداعی کننده صلح جانگداز امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و شرایط برای اقشار مختلف مردم به جز معدود ویژه خواران بغرنج شده و با افزایش صعودی قیمت کالا و خدمات و سیاست های انقباضی دولت ، سقوط شاخصه های رفاهی و عدالت اجتماعی را مشاهده می کنیم ولی اکنون همان سامانه ی تبلیغی در رکود بازار و سقوط قدرت خرید مردم ، ناگهان همه چیز را خوب به تصویر کشیده و آنقدر فضا را آرام نگه داشته که علیرغم افزایش قیمت هایی که مثلاً در میوه و پوشاک تا 200 درصد گرانی و در بهای آب و برق و گاز و نان 40 تا 50 درصد گرانی داشته ایم ولی به راحتی ادعای تورم پایین و حتی صفر درصد و عبور از رکود و رشد اقتصادی بالا را دارد !

معضل واردات بی حساب که رهبری نیز به صراحت نسبت به آن گلایه داشته اند به جایی رسیده که حتّی صنایع مادر مانند صنایع فولاد از واردات بی رویه فولاد از اوکراین و چین خود را متضرر می دانند و ده ها گزارش موثق و تأسف آمیزی که نقطه ی مقابل « اقتصاد مقاومتی « است به گوش می رسد ولی رسانه ها الان بر خلاف قبل نه تنها موج سازی های ساختگی ندارند بلکه موج شکنی هایی هم داشته اند و بازار تقدیرات هم در بسیاری از تریبون ها گرم است و ...

تداوم ترور های اقتصادی 90 تا 92 برای تکمیل فتنه 88 :

 بمباران تبلیغی ابتدای دوره جدید حساب شده به دنبال این بود که مردم باور کنند ، دولتی بخت برگشته روی کار آمده که کشور خراب و خزانه ای خالی تحویل گرفته تا مردم سطح توقعشان پایین بیاید و با بی تحرکی های پس از دولت پرشتاب گذشته همراهی و دندان روی جگر بگذارند ، ولی گویا این ترفند هم کارساز نبوده است و بنابراین به دنبال ناکارآمدی مذاکرات ، سامانه ای که سال های 90 تا 92 با ترورهای اقتصادی آستانه ی تحمل مردم را نشانه گرفت ، این بار نیز برای شکستن تنها سد مقاومت کشور یعنی رهبر معزز انقلاب اسلامی که با هرگونه توافقی که به ضرر ملت و کشور باشد مخالف هستند ، جریانی که در سال 88 با تکیه به بخشی از قشر متوسط به بالای جامعه ، آتش فتنه افروخت ، اینبار با تنگناهای معیشتی به طمع درگیر کردن قشر ضعیف و پابرهنگان به کار گرفته شده است که بنابر تجربه ی انقلاب اسلامی با درگیر شدن این قشر جامعه که پاکباخته و بی هراس وارد میدان اعتراض می شوند به دنبال بر هم زدن اوضاع برای پوشاندن شکست بازی خسته کننده مذاکرات می باشند تا در هرج و مرج ناشی از ناکارآمدی و سومدیریت ها بازی را به نفع شیطان بزرگ در کشور تغییر دهند تا پروژه فتنه ناتمام 88 را به خیال خود تمام کنند ، که رهبری به درستی در سخنان حرم رضوی علیه السلام از آن پرده گشودند !

مسئولانی که واقعاً دلسوز مردم و نظامند باید واقعیت شیطان بزرگ و دیگر متحدانش را درک کنند و از توهم کشتی نجات بودن این چند کشور باید خارج شوند ، چون این غول نمایان فقط هنرشان تایتانیک ساختن و هلاک کردن پناهندگان به خویش است ، همانطور که رهبری بارها تأکید داشته اند باید به مردم باور داشت و اعتماد کرد و فرصت نوکری آنان را نباید از دست داد چون هیچ عقل سلیمی اجازه نمی دهد که برای گرفتن حق خود ، کشور و ملّت خویش را ذلیل کند و تجریه نشان داده که کمک های آمریکا به افراد مطلوبشان هم مشگل گشا نبوده چنانچه اگر مشگل گشا بود جناب مرسی در مصر با میلیون ها دلار اهدایی اوباما نباید منقرض می شد و همینطور است سرانجام دیگر گدایان عزت از شیطان بزرگ چراکه شیطان فقط به هلاکت مریدانش می اندیشد !

تقابل آشکار با رهبری ، مانع همدلی و هم زبانی دولت با ملّت :

رهبری معزز انقلاب اسلامی صریحاً در جمع زائران ثامن الحجج علیه السلام در روز نخست فروردین امسال از دو نگرش برای پیشرفت اقتصاد در کشور گفتند که یکی - مثل خودشان - به نیرو های دررونی تکیه می کند و نگاه دوم به تحقیر شدن در مقابل استکبار اصرار دارد و گفتند :

«نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. »

( 94/1/1 – حرم رضوی علیه السلام )

ولی جناب « روحانی » در تبلیغ انتخاباتی تنها کلید رفع مشکل را تعامل با آمریکا ( شیطان بزرگ ) دانسته و گفت :

«نوع رابطه ما با برخی کشورها به دلیل نوع تخاصم ما با آمریکاست، روابط امروز ما با آمریکا در حد تخاصم است، باید تلاش کنیم این حد را با برنامه‌ریزی و تدبیر پایین آوریم و حداقل روابط را از تخاصم به تنش برسانیم. در شرایط کنونی نمی‌توانیم بگوییم با آمریکا می‌خواهیم تنش‌زدایی کنیم زیرا امروز بحث تهدید و تخاصم است. در 8 یا 10 سال پیش می‌شد اما امروز در مرحله دیگری قرار گرفته‌ایم. امروز با برخی از کشورهایی که پیش از این به دنبال اعتمادسازی با آن‌ها بودیم باید تنش‌زدایی کنیم و با آن‌ها که خواهان تنش‌زدایی بودیم باید به دنبال رفع تهدید باشیم. شرایط متفاوت شده، اما باید بدانیم می‌توان با دشمن هم تعامل داشت.»

 ( جام جم – خرداد 92 )

آیا این تعامل با شیطان بزرگ برای ملّت سودی داشته ؟! آیا برخورد خشمگینانه با اکثریتی که برای پیشرفت اقتصادی نگاه به ظرفیّت داخلی داشته اند و خنده ها و هم قدمی ها با نمایندگان شیطان بزرگ گره ای از کار این مردم باز کرده یا گره هایی افزوده ؟!

ولی متأسفانه در روز های اخیر برخی از دولتی ها به جای هم دلی و هم زبانی با مردم حتی بر خلاف منویات رهبری سخن گفته اند مثلا جناب « ظریف » در صفحه ی فیس بوکش ظاهرا در پاسخ شخصی  نوشته است : « آن روزی که تحریم می شدیم باید نگران می شدند نه الان که داریم خارج می شویم ! « این در صورتی است که رهبری معزز انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با اعضای مجلس خبرگان ابراز داشتند که « نگرانم ! »

  رهبری معزز انقلاب در حرم رضوی شرط ایران برای توافق را ؛ اوّلا عدم قبول زور گویی آمریکا و عدم نوشتن هرچه آمریکا دیکته میکند در توافق دانسته، در ثانی مذاکرات را صرفا هسته ای دانستند و این به معنای عدم همگرایی ایران با سیاست های آمریکا در منطقه است! و ثالثاً رفع تحریم ها در صورت توافق بدون هیچ فاصله و تأخیری باید باشد و رابعاً بازگشت ناپذیری تحریم ها و خامساً عدم بازگشت و دست کشی ملّت از صنعت مردمی هسته ای !  

این در صورتی است که معاون رئیس دولت در آستانه سال جدید در مصاحبه ای از زمان بر بودن رفع تحریم ها و چند مرحله ای بودن آن که اتفاقا ً خواست آمریکا و بر خلاف سخن رهبری می باشد سخن می گوید و در ادامه می گوید : « ما معتقدیم دامنه انتظارات مردم باید در حد شرایط مذاکرات و میزان توافق ها باشد. عده‌ای ممکن است مطالبات مردم را دامن بزنند و توقعات از شرایط توافق ها را بیش از اندازه بالا ببرند . »

چرا اقتضائات نارضایتی ها در دولت 11 زیاد است ؟!

دولت یازدهم باید یک واقعیت مهمی را در نظر بگیرد و آن این است که نسبت به دولت های گذشته به خصوص نسبت به دولت نهم و دهم از آرای کمتری برخوردار بوده و اقتضای نارضایتی عمومی از عملکردش بیش از دولت های دیگر است ، بنابر این به جاست به جای کشتی نجات انگاری غرب و – مانند دهه 70 – به جای دل دادن به وعده ها و نسخه های اقتصادی مستکبران به هشدارهای رهبری که مورد اعتماد اکثریت جامعه می باشند توجه کرده و به جای تخریب دوران بی نظیر دولت سابق راه های مردم داری و رفع مضیقه های معیشتی در فشارهای دشمن را از «دکتر احمدی نژاد» و تیم مجربش بیاموزند و با همدلی و سپس هم زبانی با مردم ، کشور را در این پیچ تاریخی از عواقب پناهندگی به تایتانیک غرب رهایی دهند !

چرا که هنوز سال دوم دولت 11 تمام نشده است ولی تجمعات اعتراضی معلمان و کارگران و پرستاران و خبر هایی از تعدیل بی سابقه نیروهای شاغل می رسد و متأسفانه در چند ماه گذشته چند نفری از فشارهای معیشتی و تنگناهای اداری به خودسوزی دست زده اند که یکی از اینها در کشورهای دیگر خیزش های اجتماعی براندازانه ای به پا می کرد ! ، بنابراین تدبیر حکم می کند دولتیان مسئله یابی کنند و گیر کارشان را ببینند کجاست که اینقدر اقتضائات اعتراضات مردمی در این مدت کوتاه از دوره شان زیاد شده و چرا هم دلی و هم زبانی با مردم فراموش شده ؟!

 

مسعود شفیعی کیا

94/1/4

شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

« راهبرد جیغ و تله » و تمرکز فشار مذاکرات به سمت رهبری !

بسم ربّ الشهداء


( مهم : تحلیل مذاکرات هسته ای !)

 

« راهبرد جیغ و تله  »

 

و تمرکز فشار مذاکرات به سمت رهبری !

 

در برخی از نقاط جهان شکارچیان روشی دارند برای شکار ، که ابتدا مسیری را تله گذاری و تور گذاری می کنند و از سمت دیگر با جیغ و فریاد ایجاد وحشت کرده تا قدرت تمرکز و تصمیم گیری شکار را سلب کنند و صید خود را به سوی دام فراری می دهند تا در سریعترین زمان صید را به چنگ آورند !

حکایت مخالف خوانی « نتانیاهو » و برخی از اعضای کنگره آمریکا با توافق مبهم  هسته ای بی شباهت با این صیادی نیست !

 این توافق به دنبال خنثی سازی انرژی صلح آمیر هسته ای کشور و تنزّل تأسیسات هسته ای با حداقل 10 سال توقف به نمایشگاهی بیش نیست و طرف های غربی که سابقه ی دشمنی طولانی با مردم و کشور و انقلابمان دارند این توافق را دو مرحله ای خواسته اند تا اهرم فشار  و مداخله و خدشه به استقلال کشور را همچنانکه در یک سال گذشته پیش برده اند با تداوم تحریم ها پیش ببرند و با فرسایشی کردن مذاکرات ، دیگر اصول و آرمان ها را نیز موضوع چانه زنی های خویش کنند ، چنانچه از هم اکنون مباحث « حقوق بشر » و « توانمندی موشکی » و « کمک به مقاومت » به طور جدی موضوع مذاکرات قرار گرفته است و تنها رهبری در مقابل آنان ایستاده است !

بنابر این مخالف خوانی های اخیر که با نامه 47 نماینده کنگره آمریکا به رهبری انقلاب اسلامی ظهور بیشتری یافته ، اگر چه از دیدگاهی ناشی از اختلاف تاکتیکی دو جریان حاکم بر آمریکا می باشد ولی نباید از استراتژی مشترک هر دو جریان برای مهار انقلاب اسلامی و تغییر موازنه قدرت در جهان و منطقه به نفع صهیونیست ها و استحاله ی ایران در هژمونی خودشان غافل شد !

اگر هم فرض کنیم این درگیری ها واقعی است اختلاف دو نگرش برای استحاله انقلاب اسلامی است ، زیرا اوباما با چراغ سبز هایی که از طرف مقابل دیده به دنبال بهره کشی انگلی از بخشی از حاکمیت کشور است تا در ضعف دیگر شریکان منطقه ای با رخنه در صفوف مدیریتی نظام بهره کشی کافی از جایگاه ایران در منطقه را برای پیشبرد سیاست های منطقه ایش را داشته باشد که تا حدودی نیز موفق بوده و همین نگرش تیم اوباما نیز شاید نگرانی هایی بین شریکان سابقش ایجاد کرده و همقطارانش را در آمریکا مشوش کرده باشد که عمده این چراغ سبزهایی که اوباما را به این دیدگاه رسانده عبارتند از :

1 – همراهی ایران با خواست آمریکا در عراق که با درخواست برکناری « مالکی » و کمک دولت ایران در این امر آغاز و سپس با نامه ی اوباما به ایران برای درخواست همراهی برای جنگ با داعش ادامه یافت ، اگر چه رهبری با تیزبینی دسیسه آمریکا در این جنگی که ظاهری مذهبی دارد را فاش کرد و با این همکاری صریحاً مخالفت کردند ولی جنجال رسانه ای و قهرمان سازی های به دور از واقعیّت ها که حضور ایران در نبرد عراق و سوریه با داعش را برخلاف راهبرد رهبری بر جسته کرده است نشانگر اراده ای در کشور برای نمایش حسن نیت به ائتلاف ضد داعش آمریکا می باشد !

ولی رهبری به درستی مکر شیطان بزرگ که ایجاد کننده داعش و دیگر گروهک های تکفیری بوده است را متوجه شدند که به دنبال جنگی فرسایشی و مذهبی هستند تا با درگیر کردن مدت دار جمهوری اسلامی در زمین بازی خود بر آتش اختلافات قومی مذهبی بدمند !

2 – همراهی جریان داخلی با سیاست های غرب مثل بستن قرار داد صدور گاز ایران به اروپا از راه ترکیه هم زمان با تهدید غرب توسط روسیه برای قطع صادرات گاز !

3 – عقب نشینی بی سابقه در فن آوری صلح آمیز هسته ای و حتی دیگر فن آوری ها مثل موشک های دور برد و ... و تمکین تمام محدودیت هایی که غرب در توافق ژنو از ایران خواسته بود !

4 – ضمانت هایی که از داخل به غرب برای عدم بازگشت « دکتر احمدی نژاد » توسط تمام جریان های سیاسی داده شده است ، زیرا دکتر احمدی نژاد به عنوان نماد استکبار ستیزی که به فرموده رهبری ، تمام هشت سال دولتش بر خلاف گذشته احیای شعارهای انقلاب و ارتقای کشور در جهات مختلف بود واقعاً خواب دشمنان را آشفته کرده است !

بنابر این اوباما که سطح همراهی ایران را تا حدی دید که حتی از جنگ مستقیم سوریه نجاتش داد به ادامه ی این روند بسیار امیدوار شده است و به عبارتی مجبور است امیدوار باشد ، که مسلماً پشتوانه ی این امیدواری کاخ سفید ، ضمانت های مخفیانه ای است که در مذاکرات محرمانه و بیش از یکسال عملکرد جریان های حاکم  دیده است !

و از طرفی جریان نتانیاهو در رژیم اشغالگر قدس که خلاف رئیس این رژیم تظاهر به مخالفت با این توافق می کند و جریانی در آمریکا که عمدتاً جمهوری خواهان را شامل می شوند در این شکار بزرگ غرب که به گفته اوباما : « ایران را برای اولین بار سر میز مذاکره کشانده و به عقب نشینی واداشته  !» نقش همان جریان جیغ و دادی را ایفا می کنند تا این صیدی که بیش از 30 سال  دست نیافتنی بود را به تله اصلی ( توافق جامع ) فراری دهند !

همانطور که قبلا گذشت مستقیم خطاب قرار دادن رهبری توسط مقامات کاخ سفید ، نمایانگر تلاش دشمن برای نشان دادن ایشان به عنوان تنها کلید توافق می باشد چنانچه « وندی شرمن » بی محابا در نشست « کمیته روابط خارجه سنا » گفت :

« در مجموع ارزیابی ما این است که شانس دستیابی به توافق هسته ای با ایران که هم به نفع امنیت ما و هم همپیمانان مان باشد، وجود دارد. اگر رهبر ایران گامی به جلو برندارد، ما با کنگره برای افزایش فشار بر ایران همکاری خواهیم کرد. اما در حالیکه روند مذاکرات هنوز ادامه دارد، برای ما مهم است که به شرکای مان و همچنین ایران ثابت کنیم که واشنگتن در حمایت از یک راه حل جامع و کامل متحد است. کنگره آمریکا در شرایطی که اکنون ما قرار داریم، نقش مهمی ایفاء کرده است. تحریم ها ابزاری برای کشاندن ایرانیان به پای میز مذاکره بوده است .»93/11/2 

http://www.asipress.ir/vdchkkn6.23n6kdftt2.html

پاس 47 نماینده کنگره و گلی که دیپلمات ها به خودمان زدند!

نقش نامه 47 نماینده کنگره به رهبری در این راهبرد علاوه بر اینکه برای افزایش فشار به ایشان است به دنبال سوق دادن کشور به سوی تله نهایی است که این دسیسه وقتی واضح تر می شود که جناب « ظریف » بلافاصله برای تضمینی شدن عدم تغییر توافق با تغییر دولت کاخ سفید می گوید :

« توافق اتمی می تواند به شکلی در شورای امنیت "ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل متحد" مطرح شود که "یک توافق بین المللی و الزام آور برای همه دولت ها" باشد.  » ( خبر انلاین )

و این همان تله ای است که طرف های ایرانی با لبخند کشور را پذیرای آن می دانند ، یعنی امضای توافق در شورای امنیّت و تعهد ایران در جایی که ظالمانه ترین تحریم ها را علیه ایران اعمال کرده !

زمینه سازی حمله به ایران !

البته نامه ی 47 نماینده ی آمریکا به حضرت آقا که هشدار دادند که با تغییر دولت آینده آمریکا ضمانتی برای اجرایی شدن توافق نمی ماند ، نعل وارویی است که پیام دیگری درش نهفته بود و آن همانی است که وزیر خارجه ایتالیا پس از دیدار با دولتی های ایران به آن اعتراف کرد و گفت : « آیا دلمان برای محمود احمدی نژاد تنگ شده است؟!» یعنی اگر این توافقی که به ضرر ایران است اگر الان امضا شود چه ضمانتی است که با آمدن احمدی نژاد بار دیگر ملغا نشود ؟! و همان سرنوشتی که توافق خفت بار سعدآباد که توسط همین تیم مذاکره کننده امضا شد را دچار نشود؟! بنابر این برای محکم کاری باید این توافق به قطعنامه ی الزام آور شورای امنیّت تبدیل شود که ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل متحد « به کارگیری زور علیه کشورهایی که به عنوان تهدید بین المللی از آنها یاد می شود را مجاز می شمارد . » !

در ماده 42 این منشور آمده : در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد اقدامات تمهیدی ماده 41 باز دارنده نیست می تواند به وسیله ی نیروی هوایی ، دریایی یا زمینی تمام اعضای ملل متحد به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی ضروری است مبادرت کند ، درست مانند کاری که با افغانستان و عراق و لیبی کردند !

این یعنی ؛ اگر رهبری مانند سال 84 دستور فک پلمپ بدهد و بار دیگر آن مرد برای اعاده حیثیت کشور بازگردد برگشت به پیشرفت های گذشته و گام نهادن برای ایران آباد هزینه ای بس سنگین دارد !

 و از نتیجه ی پیشنهاد جناب ظریف چیزی بهتر از این به ذهن خطور نمی کند  ، به راستی می بینید چه دیپلماسی نازنینی داریم که پیش بینی عدم بازگشت آن مرد هم درش دیده شده است ؟!

 روزهای سرنوشت ساز و حساسی در پیش است که نباید اذهان از این اتفاقی که دارد می افتد به چیز دیگری معطوف شود و باید مراقب بحران سازی های دروغین باشیم و نیروهای انقلاب از فضای دوقطبی که با برهم زدن مشکوک مجالس افراد خاص همراه شده است باید برحذر باشند و حتّی اذهان عمومی نباید به جنگ رزمندگان عراق و سوریه با داعش منحرف شود ، بلکه به دقت به بازی غرب و عواملش باید نگریست که حیثیت کشور بزرگ و انقلابی ایران در تهدید مزورانه و پیچیده ی سرسخت ترین دشمنانش می باشد !

مسعود شفیعی کیا

93/12/20

جمادی الـاوّل 1436

رهبری در دیدار اعضاى مجلس خبرگان : از مذاکرات من نگرانم !

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

بسم ربّ الشهداء

 

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی

 

در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

 

مذاکراتی که فقط هسته ای بود ولی به انهدام فضانوردی کشیده شد !

رهبری معزز انقلاب بارها تأکید داشته اند که جواز ورود دولت به منطقه ی ممنوعه مذاکرات با شیطان بزرگ صرفا پیرامون مسائل هسته ای کشور ، آن هم برای اتمام حجت و فهماندن عدم قابلیت اعتماد به دشمن بوده است .

ولی دستور ناگهانی رئیس دولت 11 در برچیدن سازمان فضایی کشور هم زمان با پیاده روی وزیر خارجه اش با وزیر خارجه ی آمریکا ، گویای هزینه این همگامی با شیطان بزرگ می باشد !

که عکس العمل و خوشحالی آمریکایی ها در اینباره نشان دهنده ی عمق کینه ی آنها به پیشرفت ملّت ایران است تا جایی که نشریه « بستون گلوپ» نوشت :

« ایران پس از صرف هزینه های سنگین و تبلیغات وسیع ، 9 ژانویه برنامه فضایی خود را تعطیل و به برنامه های بلند پروازانه برای توسعه یک آژانس تحقیقات فضایی پایان داد ! »

( 29 دی 93 / 19 ژانویه 2015 )

گویا زیر پا گذاشتن فرامین رهبری که دولت را فقط در مسائل هسته ای مجاز مذاکره با کاخ سفید دانسته ، رفته رفته از نشت مفاد مذاکراتی که مردم نامحرم آنند در حال نمایان شدن است ! و پیش بینی هایی که نگرانی از سرایت زیادی خواهی های شیطان اکبر به دیگر پیشرفت ها و اصول را گوشزد می کرد یکی پس از دیگری در حال آشکار شدن است !

به راستی کدام ایرانی قبول خواهد کرد که به تخیّل چشمداشت از دشمنش فن آوری هایی که جزو آرزوهای بزرگ نسل هایش بوده است را حتی بدون ثمن بخسی تعطیل کنند ؟!

آیا اگر بر فرض محال امریکا ایران را اشغال می کرد چیزی بیشتر از این می کرد ؟!

اخلال مداوم در سیستم مخابراتی و پخش ماهواره ای شبکه های تلویزیونی کشور که مسئولان را به رعایت ممیزی های صاحبان مستکبر ماهواره های بین المللی وادار می کند به ضرورت استفاده از این فن آوری بومی که کشور را به معدود کشورهای برخوردار از آن ملحق کرده بیشتر رهنمون می کند ، و علاوه بر این رسیدن دانشمندان کشور با ضریب خطای بسیار پایین به این فن آوری و تسخیر فضا همگام  با مدعیان این عرصه ، حس خودباوری و عزت ملّی به مردم می دهد که ارزشش قابل محاسبه با هیچ واحد پولی نمی باشد !

سقوط ایران از اوج فضا به صف سبد کالا :

ولی کسانیکه ارزش مردم ما را در صف های تحقیر سبد کالا سنجیده اند هیچگاه پاسبان خوبی برای فن آوری هایی نظیر هسته ای و فضانوردی که خون های پاکی برای رسیدن به آن ریخته شده است نمی باشند ، بلکه نظیر ابومشاغل این جریان عزت و شکوه علمی کشور را با ادبیاتی سخیف در « پخت آبگوشت بزباش » به سخره می گیرند !

البته از کسانیکه در پیشرفت ایثارگرایانه ی هسته ای و فضانوردی کشور از دور هم دستی به آتش نداشته اند تعجبی نیست !

از ادعای بی تأثیری دکتر احمدی نژاد درپیشرفت ها تا ناتوانی از منع تعطیلی پیشرفت ها :

قدر این کار بزرگ دانشمندان جوان کشور را فقط آن مرد دانشمند و دلداده ی اسلام و ایران می دانست که بی هنران کوته نظر ، امروز در خیال او را مرده می پندارند !

جنابانی که در نظام هیچ جایگاهی جز حرف زدن ندارند و دیروز رسیدن کشور به فن آوری هسته ای و فضانوردی را کار نظام و بی ارتباط با دولت نهم و دهم می دانستند ، حال بگویند چگونه شد که نتوانستند یکی از صدها دستاورد دولت دکتر احمدی نژاد را حفظ کنند ؟!

 عوامل داخلی که امروز موفق به تعطیلی فضانوردی شده اند آن روز می گفتند که ورود ایران به فضایی که برای قدرت های پوشالین است هزینه دارد و جسارت ورود به عرصه های علمی و پیشرفت را نداشتند و حتّی آنروز هم در سطح بالا تلاش کردند این کار محقق نشود ، بنابر این پس از ناکارآمد کردن فن آوری هسته ای به چشم بر هم زدنی دستاورد سال ها تلاش و مجاهدت فرزندان خلف انقلاب را در سکوت مدعیان و اشک ایرانیان تعطیل کردند !

داستان پرافتخار فضایی شدن ایران که در دولت 11 تعطیل شد :

دکتر احمدی نژاد در جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی چگونگی رسیدن به این دستاورد بی نظیر که کمتر از دستاوردهای دفاع مقدس نیست بلکه نتیجه ی آن ایثارگری هاست را چنین گزارش کرده است پس از نظرتان می گذرد تا ببینید چه دسترنجی را تعطیل کردند :

« عزیزان من ! ما اگر بخواهیم اقتصاد و فرهنگ خودمان را بسازیم که باید بسازیم و در علم و صنعت پیشرفت کنیم که باید پیشرفت کنیم. اگر بخواهیم درست حرکت کنیم و فاصله ها را برداریم و عقب ماندگیها را جبران کنیم و به صف مقدم برسیم، نیازمند حفظ و ترویج روحیة ایثارگری هستیم، والا نشدنی است. خیلی روشن است. ما می خواهیم کاری انجام دهیم به اندازة این لیوان. یک لیوان ما در برابر یک لیوان دشمن. نگاه می کنیم می بینیم دشمن برای لیوانی که می خواهد جلو ما بگذارد، میلیون دلاری خرج می کند. چندین هزار نفر و دهها تبلیغات جهانی او را پشتیبانی می کنند و ما اینها را در اختیار نداریم. با چه چیزی می توانیم مواجه شویم؟ چطور می توانیم این فاصله را جبران کنیم و جلو بزنیم؟ عنصری که یک قطره آن مثل کیمیا غوغا می کند، عنصر ایثارگری است. وقتی ایثارگری وارد عرصه می شود همه محاسبات به هم می ریزد.

این را می گویم و دیگر تمام. این ماهواره را که قرار بود هوا کنند، کشورهایی که قبل از ما ماهواره به هوا پرتاب کرده بودند، آن کسی که دیگر بهتر از همه حرکت کرد، در پرتاب پنجم موفق شد؛ یعنی در چهار مورد شکست خورده بود. اما بچه های ما در پرتاب چندم به نتیجه رسیدند؟ یک پرتاب موشک آزمایشی. دومی ماهواره را به فضا فرستادند. چه جوری کار کردند؟ بالاخره این تاریخ مال شماست. قرار بود این ماهواره در روز اول بهمن ماه پرتاب شود. موضوعیت هم داشت. در دنیا عده ای می خواستند کارهایی بکنند و از این حرفها. این بچه های ایثارگر و حزب اللهی هم گفتند ما همان روز اول ماهواره را در مدار قرار می دهیم و معادلات سیاسی جهان را عوض می کنیم. اتفاقاً وقتی رفتند تست نهایی را ببینند، طوفان و باد و ... بساطی درست شد که تنظیمات این موشک به هم خورد. تماس گرفتند که ما باید موشک را عوض کنیم و هر جوری کار کنیم، یک ماه وقت می گیرد. من گفتم اشکال ندارد، ولی شما تلاشتان را بکنید. همه شما بچه های متدینی هستید، تیمتان را عوض کنید. این گروهی که روی موشک کار می کرد، می گفتند کار بسیار پیچیده ای است، بعضی وقتها یک قطعه ای به اندازة نصف عدس خوب کار نکند، تمام این سیستم به هم می ریزد و همه زحمات کشیده شده برباد می رود و چند هزار قطعه در این مجموعه به کار برده شده که تک تک اینها را باید کنترل کند. نفر بعدی هم باید کنترل کند تا مطمئن شود. روز اول بهمن هوا خراب شده بود و حداقل زمان یک ماه. این بچه ها از خواب و سلامت و استراحت شان گذشتند و در سرما و گرما کار کردند و در لبشان ذکر یا حسین، یا زهرا و یا مهدی بود. در روز سیزده بهمن پیغام دادند که ما آماده ایم. کار یک ماه را در چند روز انجام دادند! کار یک ماه بچه حزب اللهی ها نه یک ماه عادی. اگر قرار بود به صورت عادی انجام شود، کار شش ماه بود. حساب کرده بودند که زمان و زاویه و هوا چگونه باشد بالاخره باید صدها موضوع را در نظر بگیرند. صبح زود بایستی پرتاب می شد. ما منتظر که بلکه این پرتاب شود. ساعت ۸-۹ بود که مسئول آن تماس گرفت گفت آقا اصلاً اوضاع اینجا به هم ریخته است. وسط کویر که مردم برای یک قطره باران له له می زدند، مثل سیل باران می آید و طوفان است و ما نمی توانیم کاری کنیم. می دانید که موشک باید روی پای خودش بایستد. آزاد است و نمی تواند به جایی تکیه بدهد و وقتی آزاد است، یک باد بیاید روی زمین می افتد. اگر روی زمین بیفتد، منفجر می شود و فاجعه به بار می آورد؛ بیست و هفت تن سوخت ویژه. گفتم خب منتظر می مانیم. همه تا بعدازظهر شروع به ذکر گفتن کردند. بعدازظهر هوا کمی صاف شد دیدند نمی توانند کاری کنند. دوتا هواپیمای رادارگریز ارتفاع بالای بدون خلبان دشمن (اندازه هواپیماهای F۱۴ اما بدون خلبان) بالای آن آمده بودند و شروع کرده بودند به چرخیدن. تمام سیستم مخابراتی مختل شده و ما سیستم ذخیره را فعال کردیم. یعنی بچه ها این را پیش بینی کرده بودند که آنها نتوانند خرابش کنند. قرار شد دست نگه داریم ببینیم آن بالا چکار می کنند. تا ساعت ده شب روز چهاردهم این وضعیت ادامه پیدا کرد که بعد با همین رمزی که بچه ها در عملیات شرکت می کردند؛ یا حسین، یا زهرا و یا مهدی شروع کردند. هشت دقیقه بعد گفتند پرتاب شد. حالا چگونه رسیدند؟ با روحیة ایثارگری. وقتی روحیه ایثارگری باشد، همه چیز درست می شود. وقتی کسی آمادة تلاش و مجاهد شد، همه ملائکه و سنتهای الهی در خدمت او قرار می گیرند.»  

15 اسفند 1387 جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی

  هیچ ایرانی آن روزهای پرافتخار و آن مرد بزرگ و مردان گمنام آفریننده ی آنرا فراموش نمی کند و هیچ ایرانی تعطیل کنندگان این دستاوردهای بی نظیر را هرگز نمی بخشد !

مسعود شفیعی کیا

93/11/1

ربیع الثانی 1436

دکتر احمدی نژاد با زیرکی ماهیت اصلی فتنه ۸۸ را روشن کرد

شفیعی کیا در مصاحبه با میدان 72 :
 

دکتر احمدی نژاد با زیرکی ماهیت اصلی فتنه ۸۸ را روشن کرد

احمدی نژادی ها علوی مرامند و حکومت کردن را هم وقتی به رسمیت می شناسند که اسبابی برای احقاق حقوق مستضعغان و تقسیم مساوی ثروت ها و فرصت ها بین تمام مردم باشد. بنابراین به هر قیمتی دنبال ریاست نیستند.

” تلاش سازمان یافته صدا و سیما برای مقصر نشان دادن دکتر احمدی نژاد به عنوان مقصر اصلی، خاستگاهش به همان سامانه مدیریت فتنه ۸۸ بر می گردد که از ساعات اولیه فتنه در نشست های خبری و گفتگوهای صدا وسیما به دنبال نشاندن دکتر در جایگاه مجرم بودند. جرم دکتر احمدی نژاد در واقع چه بود؟ جرم اصلی دکتر احمدی نژاد از دیدگاه سران اصلی فتنه فاش کردن تقابل حقیقی انتخابات یعنی تقابل احمدی نژاد رفسنجانی بود.”  این در واقع دیدگاه حجت السلام و المسلمین مسعود شفیعی کیا یکی از فعالین سیاسی و فرهنگی کشور می باشد. وی معتقد است علت حملات اخیر به دکتر احمدی نژاد و مجرم نشان دادن ایشان در فتنه توسط اتاق فکری برنامه ریزی شده است که فتنه را در آن برنامه ریزی کرده اند. اتاق فکری که رسانه ملی جرات بیان جزییات آن را نداشته و نخواهد داشت.

متن کامل مصاحبه شفیعی کیا با میدان ۷۲ را در ادامه می خوانید:

میدان ۷۲: بنظر حضرت عالی دست اندرکاران فتنه ۸۸این روزها چه برنامه های را در دستور کار قرار دارند؟

ابتدا برای پاسخ به این پرسش باید یک باور غلط درباره دست اندرکاران و سران فتنه اصلاح شود چراکه تا گفته می شود سران فتنه، نباید ذهن ها روی آقایان موسوی و کروبی رود چنانچه رهبری در ۱۹ دی ۸۹ فرمودند اینها را دیگرانی که طراح بودند وسط این میدان هل دادند! امّا طراحان و سران فتنه چه کسانی هستند؟ بنابراینکه مبدأ فتنه براندازانه ی سال۸۸ همانطور که باز رهبری عزیز تأکید کرده اند سابقه اش به بعد از رحلت امام بازمی گردد، به این صورت که ائتلافی از نفوذی های شیطان بزرگ و دشمنان فرامرزی شکل گرفت که با تکیه بر استحاله ی فرهنگی به خصوص در سطح مسئولان و با کمک مدیرانی که اکثراً دانش آموختگان علوم انسانی غرب مثل فارغ التحصیلان انگلیس بودند، محتوای جمهوری اسلامی که زاییده ی انقلابی دربرابر هژمونی ظالمانه کدخدایان غاصب جهانی بود را به نظامی تماما رام و همگرا با جهانخواران و به قول خودشان « مطلوب جامعه جهانی » تبدیل کنند.

ولی برای رسیدن به این هدف با مانع رهبری حضرت آقا مواجه بودند لذا در دوران دولت جناب خاتمی با تکیه بر جهالت ها و موج سازی هایی مثل قتل های زنجیره ای با به کارگیری شکست خوردگان جبهه تهاجم فرهنگی فتنه کوی دانشگاه سال ۷۸ را به وجود آوردندکه اگر دقت کنید لیدرهای آن فتنه دقیقا همان آقازاده ها و چهره های جریان خاصی بودند که در سال ۸۸ صحنه گردانی کردند. در فتنه ۷۸ کوی دانشگاه اگرچه قانون مطبوعات و اعتراضات صنفی دانشجویی بهانه شده بود ولی هدف دست اندرکاران شخص رهبری و واداشتن ایشان برای تسلیم شدن مقابل دشمن بود ولی طراحانی که ساختار دولت و مجلس را هم در پوشش دو جناح به ظاهر رقیب ولی همسو طراحی کرده بودند در سال ۸۴ با غافلگیری بزرگی – که به جز مکر خدا و نتیجه ی دعای مؤمنان هیچ دلیلی برای این معجزه نمی توان آورد – مواجه شدند! آمدن دکتر احمدی نژاد پرده ها را کنار زد و بازی چپ و راست( اصول گرا اصلاح طلب) را افشا کرد!

اگر در فتنه کوی دانشگاه سال ۷۸ فقط مدعیان اصلاحات بازیگر بودند ولی در فتنه ۸۸ به ظاهر رقیبان و برخی از مدعیان اصولگرایی نیز با تحریک موسوی برای نامزدی و طرح« دولت وحدت ملّ » نقششان را در این استحاله نظام آشکار کردند و برجستگی نقش دکتر احمدی نژاد هنگامی آشکار می شود که علاوه بر آشکار کردن ماهیت اینها، با آمدنش جناب اکبر رفسنجانی نیز که تا قبل خود را به عنوان شخصیتی فراجناحی نمایانده بود دیگر در این نقش نماند، بلکه از همان سال ۸۴ به عنوان مهار کننده دکتر احمدی نژادی که نماد تفکر انقلابی ولایتمداری بود جناب رفسنجانی با تمام توان و به کارگیری اهرم ها و عواملشان در نظام وارد تقابل مستقیم با ایشان شد.

در فتنه ۸۸ اگر چه صدا وسیما و رسانه های رسمی می خواهند خلاف اینرا نشان دهند ولی نقش جناب رفسنجانی در این طراحی چندین ساله برای همه آشکار شد! پس با وجود عوامل اصلی فتنه ۸۸ و پیشروی های اخیر دست اندرکاران فتنه، برنامه استحاله ی نظام و بی هویت کردن آن در برنامه کارگردانان فتنه خواهد بود البته بنابر افتضائات امروز و با طراحی جدید.

 میدان ۷۲: فکر می کنید هدف رسانه ملی از حملات متعدد در دوره جدید نسبت به دکتر احمدی نژاد و مقصر نشان دادن ایشان در جریان فتنه ۸۸ چه باشد؟ چه عاملی باعث شده که صدا و سیما در مستندی که به مناسبت ۹ دی پخش می کند احمدی نژاد را یک ضلع فتنه بداند؟ 

بالا گرفتن روند تخریبی دکتر محمود احمدی نژاد نسبت مستقیم به بالا رفتن محبوبیّت عمومی دکتر احمدی نژاد دارد. سامانه ای که دست اندرکار فتنه ۸۸ بود با اخلال در دوسال آخر دولت دهم و مقصر نمایاندن رئیس جمهور سابق که مقاومتش مقابل شیطان بزرگ و همپیمانانش را موجب مشکلات القا می کردند امروز با جایگزین شدن و پیش گرفتن بی سابقه ترین مذاکرات با شیطان بزرگ نه تنها به وعده های خود عمل نکردند بلکه با اقدام تعطیلی خدمات دولت مردمی روز به روز از مقبولیت خود کاسته و بر محبوبیت دکتر احمدی نژاد می افزایند و گمان می کنند با تبلیغات مستقیم علیه ایشان می توانند ناعدالتی های محسوس روش مدیریتی خود را بپوشانند.

امّا تلاش سازمان یافته صدا و سیما برای مقصر نشان دادن دکتر احمدی نژاد به عنوان مقصر اصلی خاستگاهش به همان سامانه مدیریت فتنه ۸۸ بر می گردد که از ساعات اولیه فتنه در نشست های خبری و گفتگوهای صدا وسیما به دنبال نشاندن دکتر در جایگاه مجرم بودند. جرم دکتر احمدی نژاد در واقع چه بود؟ جرم اصلی دکتر احمدی نژاد از دیدگاه سران اصلی فتنه فاش کردن تقابل حقیقی انتخابات یعنی تقابل احمدی نژاد رفسنجانی بود. چرا مدیران فتنه و برخی از سران اصول گرایی برای دولت وحدت خود به دنبال میر حسین موسوی بیست سال کنار گذاشته شده رفتند و پیام های تبریک برایش امده کردند ؟

آنها می خواستند با استفاده از حس نوستالوژی بخشی از مردم به سال های جنگ و اول انقلاب و با نمایی ناقص که از دولت موسوی در افکار عمومی ترسیم کرده بودند بخشی از مردم که انگیزه های عدالتخواهی هم داشتند را ناآگاهانه با بخش قابل توجه عدالتخواهان احمدی نژادی درگیر کنند و دو قطبی کاذب ایجاد کنند ولی مناظره ۱۴ خرداد صحنه را عوض کرد و رقیب اصلی پنهان پشت نامزدها رقیب را افشا کرد بنابراین شما می بینید اشکال نمایندگان نامزدهای مجرم در ملاقات با حضرت آقا به این است که چرا احمدی نژاد رقابت موسوی احمدی نژاد را به رقابت هاشمی احمدی نژاد تبدیل کرد؟

و رهبری هم بسیار هوشمندانه در نمازجمعه ۲۹ خرداد ۸۸ رقابت را رقابت هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد دانستند و نظر دکتر احمدی نژاد را به خود نزدیکتر دانستند، بنابراین تلاش های چند روز گذشته صدا و سیما برای بازگشت به همان ظاهرسازی است. و در اصل این رویکرد صدا و سیما تقابل با رهبری است چنانچه نمایندگان نامزدهای ناراحت همان زمان مثلا نماینده یکی از کاندیدا به رهبری گفتند: چرا در سفر کردستان از دکتر احمدی نژاد حمایت کردید و …

البته این بار اول نیست که صداوسیما نشانی غلط می دهد، فتنه کوی دانشگاه ۷۸ هم وقتی بازداشتی های میدانی در دادگاه داشتند از نقش دولتی های خاتمی و حفاظت محیط زیست پرده بر می داشتند، درباره مرگ سعید امامی که چهل پنجاه روز قبل اتفاق افتاده بود پرده برداری کرد و تمام رسانه ها خبر اولشان مرگ ایشان شد تا سران اصلی فتنه باز برای طراحی فتنه آینده در امان بمانند.

از آنجا که فتنه گران به تبعیت از شیطان بزرگ به دنبال عدم پیشرفت و الگو شدن ایران و دنبال تعطیلی توان هسته ای و حتی فضانوردی کشور هستند، بنابراین چندی است عقبه فکری و اجرایی ایشان از بی فایدگی فن آوری هسته ای می گویند تا کشور را به عقب برگردانند و قدرت جهانی آنرا کاهش دهند.

میدان ۷۲: در شرایط کنونی وظایف هواداران دکتر احمدی نژاد را چه می دانید؟

احمدی نژادی های اصیل باید زیرکی دکتر را داشته و تن به دو قطبی شدن جامعه ندهند. الان به رقیب اصلی که خود را فاتح میدان می داند و رفتار کشورگشایان نیز از خود بروز می دهند باید فرصت داد تا تمام ترفندهای خود را به نمایش گذارند تا طبق تدبیر رهبری بهانه ای نداشته باشد، تا به کسانیکه به روش آنها تا قبل اعتماد داشتند ناکارآمدی این گفتمان آشکار شود و مهمترین وظیفه ابن برهه ما بازخوانی گفتمان انقلاب اسلامی و بازگشت به گفتمان حضرت امام خمینی می باشد تا راه بازگشت به هویت انقلاب اسلامی برای رسیدن به قله ی ظهور امام عصر علیه السلام باز بماند!

دکتر احمدی نژاد و احمدی نژادی ها، مرید آن امامی هستند که حکومت بر غرب آسیا و جهان اسلام را از لنگه کفش پاره اش بی ارزش تر می دانست. احمدی نژادی ها علوی مرامند و حکومت کردن را هم وقتی به رسمیت می شناسند که اسبابی برای احقاق حقوق مستضعغان و تقسیم مساوی ثروت ها و فرصت ها بین تمام مردم باشد. بنابراین به هر قیمتی دنبال ریاست نیستند، اگر چه ریاست طلبان بی لیاقت همواره از نفس کشیدن مردان عدالت بر خود می لرزند و هر حرکت مرد عدالت را بر علیه خود می دانند.

میدان   ۷۲: با توجه به اینکه خود شما با طلاب جوان ارتباط زیادی دارید در حال حاضر نگاه اکثریت طلبه های جوان نسبت به دکتر احمدی نژاد را چگونه می بینید؟

طلبه ای که خود را سرباز و عاشق امام عصر علیه السلام و دلداده اهداف انقلاب اسلامی می داند تحقیقا از گفتمان دکتر احمدی نژاد دفاع کرده و خود مبلغ این گفتمان که گفتمتان انقلاب اسلامی و مهدویت است می شود.

میدان ۷۲ : در حال حاضر چه شرایطی برای حضور دوباره گفتمان دکتر احمدی نژاد در عرصه حاکمیتی نیاز است؟

واقعیت تلخی که دوسال آخر دولت دهم رخ داد و متأسفانه هنوز توسط مزوران و یا احیانا جاهلان دنبال می شود تهمت ها و جفاها و ظلم های است که به ایشان و همکاران و نزدیکانشان شد. ما در قرآن و سنت محکماتی داریم که اثر وضعی ظلم به مؤمنین را گرفتاری به بلا و از دست دادن نعمت ها دانسته است، آنهاییکه واقعا دنبال احیای گفتمان انقلاب اسلامی هستند اگر در صف ظالمان به دکتر احمدی نژاد بوده اند باید توبه کنند نه اینکه توجیه گر ستم های خود باشند تا خداوند إن شاالله زمینه بازگشت مروجان گفتمان انقلاب اسلامی را فراهم کرده و کشور از وادی حیرانی رهانیده شود.

و از طرفی هم باید ساختار نظام پالایش شود، چگونه می توان از رئیس جمهوری که در مجلس و برخی از مراکز تصمیم سازی بر خلاف نظر رهبری تخریب شده و تصمیماتش وتو می شود انتظار معجزه و بسط عدالت داشت؟ گفتیم که رئیس جمهور سابق که به فرموده رهبری محبوب ترین دولت ها را تشکیل داد، به هر قیمتی دنبال کسب قدرت نیست و مانند دیگران برای حفظ قدرت حاضر به هر اقدامی نیست که اگر بود با این فشارهای بی سابقه رو به رو نمی شد، پس باید فضای خدمت به جای فضای قدرت طلبی حاضر حاکم شود تا مردان عدالت در جایگاه خود بنشینند.