مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

بازگشت دکتر احمدی نژاد ؛ رجعت به مکتبِ محبت امام خمینی،نه معطوف به قدرت !

بسم ربّ الشهداء

 

بازگشت دکتر احمدی نژاد ؛

 

رجعت به مکتبِ محبت امام خمینی،نه معطوف به قدرت !

 

ماکیاولیسم های انقلابی نما :

 انقلاب اسلامی قرارش برچیدن مؤلفه های قدرت و ثروت رائج جهان مادی در معادلات سیاسی بود و انقلابیون اصیل همواره به تبعیت از امام و رهبری خدمت و محبت به خلق خدا و دشمنی با دشمنان خدا را ملاک سیاست ورزی خود می دانسته اند ، ولی متأسفانه با جایگزینی فرهنگ قدرت مدارانه و شخصیت های به ظاهر انقلابیِِ بی بهره از اخلاق انقلاب اسلامی ، که به دنبال حاکمیت اولیگارشی خود بوده اند شاهد حاکمیّتی دوگانه با روح انقلاب اسلامی هستیم که رفتار ماکیاولیستی را با ظاهری انقلابی و اسلامی و با یقه های دیپلماتیک به خورد نسل های بعدی داده اند !

در این فضای آلوده معطوف به قدرت و ثروت که متأسفانه شاید برخی آنرا به عنوان تفکر اصلی نظام هم قبول کرده اند ، همه چیز در « گرفتن قدرت و حفظ آن » خلاصه شده و ارزش ها نیز با آن سنجیده می شود ، بنابراین از صحنه خارج کردن عناصر نامطلوب به هر قیمت ،  اصولی قلمداد می شود که با کمک توجیهات شُرَیح مآبان با برباد دادن دودمان عدالت خواهان بر آن پایداری می کنند و با هر نوع دروغ و تهمت ، مانند تهمت فراماسونری و بابی گری و حجتیه ای مرامی و قانون گریزی و فساد مالی و ... می خواهند مانع رجعت افکار عمومی به انقلابیون اصیل باشند !

ولی غافلند که راز محبوبیّت روز افزون « دکتر محمود احمدی نژاد » چیزی است که آنها فاقد آن هستند که آن همان رمز پیروزی غیر قابل تصور « حضرت امام خمینی » بوده است !

مهجوریت مکتب امام خمینی با رفتار انقلابی نما ها :

امام راحل ، با بازگشت به فطرت مردم و نشستن در دل ایشان عنصر اقتداری فراهم نمود که ابرقدرت های مادی را به چالش جدّی کشیده است !

ولی شیاطین از همان ابتدا خواسته اند این بُعد رحمانی امام راحل را بپوشانند ، که گاهی با تندروی های سازمان یافته دهه شصت بر علیه مظاهر بد حجابی و یا با مضیقه های ساختگی معیشتی و تصویرسازی های ناقص از امام راحل در سیمایی که تحت نفوذ خاندانی خاص بود بر آن بودند تا نگذارند امام خمینی آنچنانکه هست در نسل های بعدی جلوه کند !

امام حاضر انقلاب برای مقابله با این مکر دشمنان که در دولت خاتمی با هجمه ای شدیدتر پیش آمده بودند و حتّی منسوبان آن جریان از « به موزه سپرده شدن خمینی »  می گفتند سال 78 را سال « امام خمینی » نامید که با شهادت سردار بی نظیر امامان « شهید صیّاد شیرازی » آغاز و همان سال به فتنه دولتی کوی دانشگاه منجر شد !

اینکه دشمنان و نفوذی هایش به دنبال نابودی و تحریف مکتب محبت آمیز امام خمینی باشند تعجب نیست ولی وقتی عدّه ای به ظاهر حزب اللهی و حتّی خواص بی توجه به این مکتب شورآفرین از اسلام جز تحکم و تنفرزایی چیز دیگری بروز نمی دهند قسمت شگفت انگیز ماجراست !

به گزاف گفتند دکتر احمدی نژاد به حجاب فقهی قائل نیست ولی رهبری یک بار در جمع مدرسین محترم حوزه و یک بار هم در حوزه بجنورد این جفا را رد کرد و از نقص ظاهر برخی و عفونت باطن خیلی ها گفت !

دکتر احمدی نژاد به حقّ می گوید : بعد از 35 سال ما اگر ناهمگونی و ناهنجاری می بینیم باید از خودمان سؤال کنیم که چه به این نسل داده ایم تا متوقع از آنان باشیم ؟!

آری ! این سخن ، کلامی حکیمانه است . بنابر این آقایان باید به جای شماتت نسل جوان و متهم کردنشان به « تردید در حقانیت انقلاب » ، کارنامه خود را ببینند که چقدر انقلابی بوده اند و روح این نسل را چقدر با رایحه ی مکتب محبت آمیز خمینی بت شکن طراوت بخشیده اند ؟!  

آیا آقایان فکر نمی کنند جوانان به انقلابی بودن و اسلام ما تردید دارند نه به اصل انقلاب ، و در واقع مشکل از مسلمانی ماست ؟! و اگرنه فطرت جوان ایرانی از آن دختران فرانسوی خفته تر نیست که در ایام موقت توقف امام راحل در نوفل لوشاتوی فرانسه خاک کشورشان را به عنوان ارزشمندترین هدیه به امام هدیه کردند چون او را مانند مسیح یافتند ! تمام دشمنی حضرات مدعی دین و دینداری با دکتر احمدی نژاد در سال های بی تکرار دولت قبل به دلیل نفهمیدن این ظرائف مکتب محبت آمیز امام خمینی بوده است ! چراکه احمدی نژاد از شاگرد اوّلان این مکتب بوده است !

حزبی که امام خمینی پیشنهاد کرد و شیاطین مانع آنند !

باید هم مدعیان با گفتمان دکتر احمدی نژاد دشمنی کنند ، چون انقلاب را در چند خاندان و حلقه ای بسته محصور کرده اند و خارج از این قبیله را انسان هم نمی دانند چه برسد به مسلمان ! ولی امام خمینی آن مرد آسمانی تمام مستضعفان روی زمین را فارغ از دین و مذهب « وارثان زمین » دانسته و رسالت خویش را تشکیل « حزب جهانی مستضعفین » بر محور فطرت انسانی برای رسیدن به قلّه ی ظهور می دانست که با عملی شدن آن وحدت انسانی جهانیان در مقابل مستکبران تحقق خواهد یافت :

« ( پیشنهاد کردم برای ) ایجاد یک «حزب مستضعفین»، تمام مستضعفین دنیا، اعم از مُسْلم و غیر مُسْلم ، - این دولت هاى غیراسلامى که به مردم ظلم مى‏کنند؛ ملت ها این طور نیستند. ملت مثلًا امریکا، ملت فرانسه، آنها که ظلمى نمى‏خواهند بکنند. این که ظلم مى‏کند، آن که خلاف مى‏کند، دولت ها هستند. آنها هم مستضعفین شان گرفتار مستکبرین است- اگر یک حزبى در عالَم پیدا بشود، یک حزب عالَمى، حزب مستضعفین، که همان «حزب اللَّه» است ، ( تا ) این مشکل رفع بشود . »  

صحیفه نور    ج‏9    331   

ولی عده ای مکتب جهانی امام خمینی را به فرقه ای قبیله ای تقلیل داده اند که اصولشان برای پر کردن مجلس و کرسی های ریاست فقط قیمت دارد ، البته از کسانیکه مردم و جوانان کشور را محرم نمی دانند بلکه از دایره انقلاب خارج ، توقع همراهی با ندای وحدت بخش جهانی دکتر احمدی نژاد که از مکتب آن امام راحل  الهام گرفته نباید داشت ، چراکه دکتر احمدی نژاد خط کشی های شیطانی بین مردم را خلاف این مکتب دانسته و تداوم راه انقلاب را در همراهی و همدلی همه مردم  در یک صف و حزب جهانی می داند !

تأسی دکتر احمدی نژاد به وحدت بخشی مکتب امام خمینی:

 پس از انتخابات 88 وقتی دکتر احمدی نژاد از اینکه حدود 11 میلیون از مردم رأی به بازیخور فتنه داده اند نگران بود و از برنامه ریزی برای جذب و رفع کدورت این بخش از مردم گفت ، ناگهان کوته بینانی که خود را ملاک اسلام و انقلاب می دانند ، فریاد بلند کردند که احمدی نژاد می خواهد با فتنه گران پیوند برقرار کند و منحرف شده است ! و خود دانسته یا ندانسته در زدن سردار مقابله با فتنه ، با رأس فتنه همراهی کردند و غافل ماندند که دو دسته کردن مردم اصل فتنه و خواست دشمن بوده است . اگرچه اکنون برائت های قبیله گرایان از ایشان این همگرایی را شدنی تر کرده است  !

  رنجوران از زُکام قدرت طلبی که از استشمام رایحه ی  محبت آمیز مکتب امام خمینی محرومند یا به نام اصلاحات و یا به نام اصول گرا ، از همان دهه شصت با نام جعلی « چپ و راست » فضای یک دلی و وحدت و زیست عاشقانه ی انقلاب اسلامی را به خواست دشمنان عنود ، یعنی انگلیس خبیث و شیطان بزرگ ، با دو قطبی و دوگانگی و حتّی چندگانگی اجتماعی بر کام مردم زهر کردند ، و کشور را از وحدت و توحید دور نگه داشتند که اوج این خباثت نامحرمان انقلاب را در فتنه 88 توسط مخترعان دهه ی شصتی چپ و راست دیدیم  !

ولی رویکرد انقلابیون اصیل همواره همان کلام و نگاه وحدت بخش معمار بزرگ انقلاب اسلامی بوده است که تحزب را بر نمی تابد، اگرچه بیماردلان همه را هم کیش خویش دانند و هر حرکتی از جانب احیاگران انقلاب اسلامی را معطوف به قدرت القا می کنند ، ولی حقیقت رجعت به روح انقلاب اسلامی رمز محبویت ، « محبوب ترین دولت ها در صد سال گذشته » بوده است !

راز محبوبیت و به دل نشستن دکتر محمود احمدی نژاد در خلوص نیت و هدفگذاری همان آرمان های امام خمینی بوده است که مردم را هنوز مشتاق وی نگه داشته است ولی بازیگران سیاست که ناچارند در قالب های دولت ایشان خود را بنامایانند به دنبال خرید این محبوبیت با لشگر بنرها و تعطیلی مدارس و اضافه حقوق کارگران و قطار کردن اتوبوس های شهرهای مجاور هستند که آخرش هم با کمک لنزهای تصویری صداوسیما و نمایش فضای بسته و با عناوین غلوآمیز رسانه استقبال را بی نظیر می انگارند !

ولی در واقع کسی در نظام اسلامی مشروعیت دارد که ذره ای از مرام معطوف به قدرت مطلق خدائی امام خمینی و محبت به بندگان خدا که عیال الله هستند در وجودش متجلی شده باشد و سبک حکومت و زندگیش را از لندن و واشنگتن و تلاویو نگرفته باشد !

همانطور که دکتر محمود احمدی نژاد در 15 بهمن امسال در زیارت حرم امام راحل گفتند :

« امام آمد تا ملت‌ها متحد شوند و حول محور توحید و عدالت، وحدت جهانی شکل گرفته، ظلم و زشتی زدوده شده و عدالت استقرار یابد. امام آمد تا جامعه‌ای الهی، آسمانی، زیبا و سرشار از عشق و محبت و عدالت را برپا کند.ولی امروز دشمنان برای این‌که بتوانند نقشه های خود را پیش ببرند مجبورند از شعارها و اهداف امام به عنوان سپر و پوشش استفاده کنند . »

مسعود شفیعی کیا

93/11/18

دهه فجر انقلاب اسلامی

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

بسم ربّ الشهداء

 

ایرانی از تعطیلی هسته ای و فضانوردی

 

در تخیّل آبنبات شیطان بزرگ،منزجر است !

 

مذاکراتی که فقط هسته ای بود ولی به انهدام فضانوردی کشیده شد !

رهبری معزز انقلاب بارها تأکید داشته اند که جواز ورود دولت به منطقه ی ممنوعه مذاکرات با شیطان بزرگ صرفا پیرامون مسائل هسته ای کشور ، آن هم برای اتمام حجت و فهماندن عدم قابلیت اعتماد به دشمن بوده است .

ولی دستور ناگهانی رئیس دولت 11 در برچیدن سازمان فضایی کشور هم زمان با پیاده روی وزیر خارجه اش با وزیر خارجه ی آمریکا ، گویای هزینه این همگامی با شیطان بزرگ می باشد !

که عکس العمل و خوشحالی آمریکایی ها در اینباره نشان دهنده ی عمق کینه ی آنها به پیشرفت ملّت ایران است تا جایی که نشریه « بستون گلوپ» نوشت :

« ایران پس از صرف هزینه های سنگین و تبلیغات وسیع ، 9 ژانویه برنامه فضایی خود را تعطیل و به برنامه های بلند پروازانه برای توسعه یک آژانس تحقیقات فضایی پایان داد ! »

( 29 دی 93 / 19 ژانویه 2015 )

گویا زیر پا گذاشتن فرامین رهبری که دولت را فقط در مسائل هسته ای مجاز مذاکره با کاخ سفید دانسته ، رفته رفته از نشت مفاد مذاکراتی که مردم نامحرم آنند در حال نمایان شدن است ! و پیش بینی هایی که نگرانی از سرایت زیادی خواهی های شیطان اکبر به دیگر پیشرفت ها و اصول را گوشزد می کرد یکی پس از دیگری در حال آشکار شدن است !

به راستی کدام ایرانی قبول خواهد کرد که به تخیّل چشمداشت از دشمنش فن آوری هایی که جزو آرزوهای بزرگ نسل هایش بوده است را حتی بدون ثمن بخسی تعطیل کنند ؟!

آیا اگر بر فرض محال امریکا ایران را اشغال می کرد چیزی بیشتر از این می کرد ؟!

اخلال مداوم در سیستم مخابراتی و پخش ماهواره ای شبکه های تلویزیونی کشور که مسئولان را به رعایت ممیزی های صاحبان مستکبر ماهواره های بین المللی وادار می کند به ضرورت استفاده از این فن آوری بومی که کشور را به معدود کشورهای برخوردار از آن ملحق کرده بیشتر رهنمون می کند ، و علاوه بر این رسیدن دانشمندان کشور با ضریب خطای بسیار پایین به این فن آوری و تسخیر فضا همگام  با مدعیان این عرصه ، حس خودباوری و عزت ملّی به مردم می دهد که ارزشش قابل محاسبه با هیچ واحد پولی نمی باشد !

سقوط ایران از اوج فضا به صف سبد کالا :

ولی کسانیکه ارزش مردم ما را در صف های تحقیر سبد کالا سنجیده اند هیچگاه پاسبان خوبی برای فن آوری هایی نظیر هسته ای و فضانوردی که خون های پاکی برای رسیدن به آن ریخته شده است نمی باشند ، بلکه نظیر ابومشاغل این جریان عزت و شکوه علمی کشور را با ادبیاتی سخیف در « پخت آبگوشت بزباش » به سخره می گیرند !

البته از کسانیکه در پیشرفت ایثارگرایانه ی هسته ای و فضانوردی کشور از دور هم دستی به آتش نداشته اند تعجبی نیست !

از ادعای بی تأثیری دکتر احمدی نژاد درپیشرفت ها تا ناتوانی از منع تعطیلی پیشرفت ها :

قدر این کار بزرگ دانشمندان جوان کشور را فقط آن مرد دانشمند و دلداده ی اسلام و ایران می دانست که بی هنران کوته نظر ، امروز در خیال او را مرده می پندارند !

جنابانی که در نظام هیچ جایگاهی جز حرف زدن ندارند و دیروز رسیدن کشور به فن آوری هسته ای و فضانوردی را کار نظام و بی ارتباط با دولت نهم و دهم می دانستند ، حال بگویند چگونه شد که نتوانستند یکی از صدها دستاورد دولت دکتر احمدی نژاد را حفظ کنند ؟!

 عوامل داخلی که امروز موفق به تعطیلی فضانوردی شده اند آن روز می گفتند که ورود ایران به فضایی که برای قدرت های پوشالین است هزینه دارد و جسارت ورود به عرصه های علمی و پیشرفت را نداشتند و حتّی آنروز هم در سطح بالا تلاش کردند این کار محقق نشود ، بنابر این پس از ناکارآمد کردن فن آوری هسته ای به چشم بر هم زدنی دستاورد سال ها تلاش و مجاهدت فرزندان خلف انقلاب را در سکوت مدعیان و اشک ایرانیان تعطیل کردند !

داستان پرافتخار فضایی شدن ایران که در دولت 11 تعطیل شد :

دکتر احمدی نژاد در جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی چگونگی رسیدن به این دستاورد بی نظیر که کمتر از دستاوردهای دفاع مقدس نیست بلکه نتیجه ی آن ایثارگری هاست را چنین گزارش کرده است پس از نظرتان می گذرد تا ببینید چه دسترنجی را تعطیل کردند :

« عزیزان من ! ما اگر بخواهیم اقتصاد و فرهنگ خودمان را بسازیم که باید بسازیم و در علم و صنعت پیشرفت کنیم که باید پیشرفت کنیم. اگر بخواهیم درست حرکت کنیم و فاصله ها را برداریم و عقب ماندگیها را جبران کنیم و به صف مقدم برسیم، نیازمند حفظ و ترویج روحیة ایثارگری هستیم، والا نشدنی است. خیلی روشن است. ما می خواهیم کاری انجام دهیم به اندازة این لیوان. یک لیوان ما در برابر یک لیوان دشمن. نگاه می کنیم می بینیم دشمن برای لیوانی که می خواهد جلو ما بگذارد، میلیون دلاری خرج می کند. چندین هزار نفر و دهها تبلیغات جهانی او را پشتیبانی می کنند و ما اینها را در اختیار نداریم. با چه چیزی می توانیم مواجه شویم؟ چطور می توانیم این فاصله را جبران کنیم و جلو بزنیم؟ عنصری که یک قطره آن مثل کیمیا غوغا می کند، عنصر ایثارگری است. وقتی ایثارگری وارد عرصه می شود همه محاسبات به هم می ریزد.

این را می گویم و دیگر تمام. این ماهواره را که قرار بود هوا کنند، کشورهایی که قبل از ما ماهواره به هوا پرتاب کرده بودند، آن کسی که دیگر بهتر از همه حرکت کرد، در پرتاب پنجم موفق شد؛ یعنی در چهار مورد شکست خورده بود. اما بچه های ما در پرتاب چندم به نتیجه رسیدند؟ یک پرتاب موشک آزمایشی. دومی ماهواره را به فضا فرستادند. چه جوری کار کردند؟ بالاخره این تاریخ مال شماست. قرار بود این ماهواره در روز اول بهمن ماه پرتاب شود. موضوعیت هم داشت. در دنیا عده ای می خواستند کارهایی بکنند و از این حرفها. این بچه های ایثارگر و حزب اللهی هم گفتند ما همان روز اول ماهواره را در مدار قرار می دهیم و معادلات سیاسی جهان را عوض می کنیم. اتفاقاً وقتی رفتند تست نهایی را ببینند، طوفان و باد و ... بساطی درست شد که تنظیمات این موشک به هم خورد. تماس گرفتند که ما باید موشک را عوض کنیم و هر جوری کار کنیم، یک ماه وقت می گیرد. من گفتم اشکال ندارد، ولی شما تلاشتان را بکنید. همه شما بچه های متدینی هستید، تیمتان را عوض کنید. این گروهی که روی موشک کار می کرد، می گفتند کار بسیار پیچیده ای است، بعضی وقتها یک قطعه ای به اندازة نصف عدس خوب کار نکند، تمام این سیستم به هم می ریزد و همه زحمات کشیده شده برباد می رود و چند هزار قطعه در این مجموعه به کار برده شده که تک تک اینها را باید کنترل کند. نفر بعدی هم باید کنترل کند تا مطمئن شود. روز اول بهمن هوا خراب شده بود و حداقل زمان یک ماه. این بچه ها از خواب و سلامت و استراحت شان گذشتند و در سرما و گرما کار کردند و در لبشان ذکر یا حسین، یا زهرا و یا مهدی بود. در روز سیزده بهمن پیغام دادند که ما آماده ایم. کار یک ماه را در چند روز انجام دادند! کار یک ماه بچه حزب اللهی ها نه یک ماه عادی. اگر قرار بود به صورت عادی انجام شود، کار شش ماه بود. حساب کرده بودند که زمان و زاویه و هوا چگونه باشد بالاخره باید صدها موضوع را در نظر بگیرند. صبح زود بایستی پرتاب می شد. ما منتظر که بلکه این پرتاب شود. ساعت ۸-۹ بود که مسئول آن تماس گرفت گفت آقا اصلاً اوضاع اینجا به هم ریخته است. وسط کویر که مردم برای یک قطره باران له له می زدند، مثل سیل باران می آید و طوفان است و ما نمی توانیم کاری کنیم. می دانید که موشک باید روی پای خودش بایستد. آزاد است و نمی تواند به جایی تکیه بدهد و وقتی آزاد است، یک باد بیاید روی زمین می افتد. اگر روی زمین بیفتد، منفجر می شود و فاجعه به بار می آورد؛ بیست و هفت تن سوخت ویژه. گفتم خب منتظر می مانیم. همه تا بعدازظهر شروع به ذکر گفتن کردند. بعدازظهر هوا کمی صاف شد دیدند نمی توانند کاری کنند. دوتا هواپیمای رادارگریز ارتفاع بالای بدون خلبان دشمن (اندازه هواپیماهای F۱۴ اما بدون خلبان) بالای آن آمده بودند و شروع کرده بودند به چرخیدن. تمام سیستم مخابراتی مختل شده و ما سیستم ذخیره را فعال کردیم. یعنی بچه ها این را پیش بینی کرده بودند که آنها نتوانند خرابش کنند. قرار شد دست نگه داریم ببینیم آن بالا چکار می کنند. تا ساعت ده شب روز چهاردهم این وضعیت ادامه پیدا کرد که بعد با همین رمزی که بچه ها در عملیات شرکت می کردند؛ یا حسین، یا زهرا و یا مهدی شروع کردند. هشت دقیقه بعد گفتند پرتاب شد. حالا چگونه رسیدند؟ با روحیة ایثارگری. وقتی روحیه ایثارگری باشد، همه چیز درست می شود. وقتی کسی آمادة تلاش و مجاهد شد، همه ملائکه و سنتهای الهی در خدمت او قرار می گیرند.»  

15 اسفند 1387 جمع خانواده ی شهدای آذربایجان غربی

  هیچ ایرانی آن روزهای پرافتخار و آن مرد بزرگ و مردان گمنام آفریننده ی آنرا فراموش نمی کند و هیچ ایرانی تعطیل کنندگان این دستاوردهای بی نظیر را هرگز نمی بخشد !

مسعود شفیعی کیا

93/11/1

ربیع الثانی 1436