مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

روسیه و فرانسه تاوان خروج از ائتلاف آمریکا را پرداختند ؟/ بوسنیاییزه و کوزوویی شدن دولت سوریه .

بسم ربّ الشهداء

 ( مهم ؛ درباره سوریه )

روسیه و فرانسه تاوان خروج از ائتلاف آمریکا را پرداختند ؟!/

نتیجه نشست وین ؛ بوسنیاییزه و کوزوویی شدن دولت سوریه .

 

با توجه به انفعال روسیه و فرانسه نسبت به نشست آمریکایی وین ، پس از بمب گذاری در دو هواپیمای غیرنظامی روسیه و حملات پاریس ، محرز شد که داعش اهرم فشاری است در دست شیطان بزرگ برای پیشبرد اهداف مزورانه اش در منطقه وجهان .

چراکه روسیه با ورود ناگهانی به میدان تقابل مستقیم نظامی با تکفیری های آمریکایی در سوریه و با تغییر معادلات در آنجا و فرانسه نیز با ایجاد ارتباط با اسد و تدارک اجلاس پاریس به موازات اجلاس وینِ آمریکایی ها ، تقابل خود با ائتلاف به اصطلاح مقابله با داعشِ کاخ سفید را بروز دادند تا جایی که آمریکایی ها در مسئله ی سوریه رفته رفته داشتند به انزوا کشیده می شدند ، ولی انفجار هواپیمای مسافربری و باری روسیه در مصر و سودان و حوادث پاریس ورق را ناگهان به سود آمریکا برگرداند ، که برق شوق آنرا در چهره ی جان کری می شد دید که در ضمن متلک هایش به لاوروف در نشست مطبوعاتی 24 آبان 94  در حاشیه اجلاس وین 2 به نمایش گذاشت .

کری در این نشست خبری مشترک با لاوروف و نماینده سازمان ملل در امور سوریه بر خلاف اجلاس وین 1 دست بالا را گرفته بود و با دروغ همکاری اسد با داعش در فروش نفت و نیش و کنایه های بی سابقه به روس ها با لحنی مستانه از روسیه خواست تا از این به بعد هرکاری که در سوریه می کند با هماهنگی ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا باشد که با سکوت معنادار لاوروف مواجه شد !

پاریس نیز دیگر فرصت فکر کردن درباره اجلاس مستقل از نشست وین را ندارد و حال این آمریکاست که با پرواز ممنوع کردن آسمان منطقه علیه روسیه چندی است که حملات مسکو به مواضع تکفیری ها را کمرنگ و آنان را هماهنگ تر با طرح های خود کرده و پاریس را با حملات و انفجارات بی سابقه پس از جنگ جهانی دوم از ساز مخالف و جاه طلبی های منطقه ای بازداشته !

و گویا پیام این اقدامات داعش آمریکایی برای دیگران نیز واضح بوده ، به عنوان نمونه جناب ظریف با وجود اینکه قرار شرکت در وین 2 را نداشت ولی پس از اتفاقات پاریس بی درنگ در آن شرکت کرد ، این در صورتی است که بر خلاف تبلیغ داخلی ، ایران در تصمیمات نشست وین نقش ویژه ای ندارد و بلکه صحنه ی وین بیشتر به چانه زنی بین روسیه و آمریکایی که در دست اهرم فشار داعش دارد ، مبدّل شده است ، ولی این حضور سراسیمه و مصاحبه ی شتاب زده ظریف در محکومیّت انفجارات پاریس تأمل برانگیز بود .

نتیجه تحمیلات آمریکا در وین؛بوسنیاییزه و کوزوویی شدن دولت سوریه:

حاصل نشست وین 2 درباره سوریه که زیر سایه حملات داعش آمریکایی شکل گرفته است  ، توافق بر تشکیل دولتی ظرف شش ماه شد که روسیه آنرا « دولت وحدت ملّی » و آمریکا آنرا « دولت انتقالی » می داند ، اگرچه روسیه هنوز بر حفظ اسد پافشاری می کند ولی در هر صورت نتیجه این دولت پس از شش ماه کمرنگ شدن نقش اسد در دولت آینده است ، البته در این شش ماه قرار شده قانون اساسی سابق سوریه نیز ملغا و قانون اساسی جدیدی با ادعای امکان مشارکت تمام طرف ها در اداره کشور به تصویب برسد تا پس از 18 ماه انتخاباتی آزاد برگزار شود .

این تقریباً همان مدل آمریکا در بوسنی و کوزوو بود که پس از حمام خون صرب ها با شراکت دادن به اصطلاح میانه رو های آنان در دولت ائتلافی ، نقش مسلمانان را در آینده آن کشورها کمرنگ و به حاشیه راند !

بنابراین نقش اسد در دولت انتقالی و دولت آینده بیشتر از مرحوم « علی عزت بگوویچ » در دولت ائتلافی بوسنی نخواهد بود که در این صورت کشوری یکپارچه و برخوردار از یک نهاد تصمیم گیری و تصمیم سازی واحد و ارتشی بزرگ ، جایش را به کشوری پرچالش خواهد داد که معارضین جدّی و بعضاً تروریست اسد قرار شده با وی دولت ائتلافی تشکیل دهند ، بنابر این در صورت عملی شدن تصمیمات وین سوریه دیگر نمی تواند حامی خوبی برای مقاومت باشد ، و شیطان بزرگ به بیشتر اهداف جنگ چهارساله ی خود خواهد رسید و دومینو وار چالش عمیق سیاسی به لبنان و تجزیه به عراق سرایت می کند که این اولین عواقب این تزویر خواهد بود .

نکته مهم دیگری که در این نشستِ بدونِ بیانیه ، طرف ها بر آن توافق کرده اند این است که قرار شده اردن فهرستی از گروه های تروریستی حاضر در سوریه تهیه کند تا در دولت فراگیر آینده حضور نداشته باشند !

این در صورتی است که اردن در این چند سال به پادگان تجهیز و آموزش تکفیری ها تبدیل شده است و همین مأموریّت اردن ،  آمریکایی بودن نشست مضحک وین را واضح می کند .

 

علت فراز و فرودهای روسیه در سوریه :

برای درک واقع بینانه ی نقش روسیه در سوریه چند نکته ضروری است ، چراکه بررسی مؤلفه هایی که روسیه را واداشت تا در این سطح وارد عملیات نظامی و سیاسی شود ما را به تحلیلی نزدیک به واقع هشیار می کند .

آنچه که روسیه را واداشت تا پیش از ناامن شدن حریم پروازی اش توسط آمریکا ، ابتکار عمل را در سوریه به دست بگیرد وابسته به چند عامل می باشد :

( دیدار بن سلمان سعودی با پوتین و عهدقردادهای خرید سلاح و تجهیزات )

1-    تهدید مرزهای غربی روسیه با از دست دادن اوکراین ، و نفوذ بیش از پیش ناتو به قلمروی سنتی مسکو و عدم انعطاف غرب در برابر تحرکات مسکو در شرق اروپا همراه با تحریم همه جانبه ی آن توسط اروپا ، کرملین را واداشته تا برای جبران دنبال فرصتی برای تغییر موازنه قدرت به نفع خودش باشد  که با ضعف استراتژیک آمریکا در سوریه پس از 4 سال آزمودن همه روش ها و با عقب نشینی ملموس ایرانِ پسابرجام ، روسیه این فرصت را به دست آورد تا به وزن کشی خود پرداخته و قدرت چانه زنی اش را بالا ببرد .

ارتباط گیری هم زمان روسیه با عربستان و رژیم صهیونیستی و ایران و اردن و حتی رد و بدل پیام بین پوتین و سید حسن نصرالله و برگزاری نشست چهارجانبه ی وین با عربستان و آمریکا و ترکیه نشاندهنده ی نوع بازیگری مسکو می باشد که در این راستا به دنبال تقویت نقش مؤثر خود در منطقه و بالا بردن قدرت چانه زنی اش در برابر پیش روی ناتو و غرب بود ، ولی روسها حساب این ماجرا را نمی کردند که پوششی بودن داعش برای سازمان های امنیّتی آمریکا و صهیونیست ها  می تواند حتّی امنیّت پرواز کشورشان را در جهان نیز به خطر اندازد و به چالش بزرگی برای حضور مؤثر مسکو در سوریه تبدیل شود .

2-     سازماندهی و انسجام گروه های قفقازی و چچنی که عموماً فرماندهی داعش را شکل می دهند و تجمع نیروهای سلفی رانده شده توسط مسکو در سوریه زنگ خطری برای کرملین است که معارضان جدّی و خشن مسکو را در نزدیکی روسیه و در تنها پایگاه نظامی اش در مدیترانه دارای دولتی کوچک و جایگاهی کرده است و این برای امنیّت ملّی روسیه خوشایند نیست بنابراین به این حضور مستقیم نیاز داشت .

3-    قدرت ایران تا قبل از این مرهون استقلال و مقاومتش بود چون دولت ایران تا پیش از این دوره ، مهمترین رقیب و مانع برنامه های کاخ سفید در منطقه و به خصوص در سوریه بود ولی در دوره جدید و پس از موافقت برجام ، همگرایی آن با برنامه های آمریکا در منطقه ، قدرت دیپلماسی کشور را با سقوط و تنزّلی غیر قابل اغماض مواجه کرده که حتّی قدرت دفاع از اتباع مقتول خود در منا را ندارد و این گمان غلط که  ایران همراه با شیطان بزرگ با همان قدرت پیش می تواند حرکت کند منطقه را دچار خلاء قدرتی ایران انقلابی کرده است و روسیه از این فرصت به دنبال ایجاد موازنه قدرت به نفع کرملین بود و کم وبیش هم داشت موفق می شد که با بمبگذاری داعش آمریکایی در ناوگان هواییش با مانع جدی مواجه شد .

( دیدار غیر رسمی اسد از مسکو که به چهارسال حصر اسد در کشورش پایان داد ! )

4-    اگرچه روسیه اسلام ستیزی دیگر غربیان را ندارد و بلکه ابراز همگرایی با اسلام ایران می کند ، و کم و بیش حامی این اسلام می باشد که از پیام پوتین به سید حسن نصرالله و تقدیرش از تشیّع می توان آنرا فهمید و تا جایی این هواداری پیش رفت که لاوروف در نشست مطبوعاتیش با کری در حاشیه وین 2 ، با ابراز همدردی با کشتار پاریس از غرب خواست که آنرا دستمایه اسلام هراسی نکنند .

 اگر تحلیلی که روسیه را در این مقطع واسطه گر آمریکا می داند را هم قبول نکنیم  ولی به دلیل عدم برخورداری از زیر ساخت های درونی مقاومت و ترجیح معامله گری بر انگیزه های عالی و داشتن نقطه ضعف ها و « چشم اسفندیارهایی » ، همواره در میدان چالش با آمریکا به تزلزل می افتد ، بنابر این روسیه نباید هرگز برای مقاومت به عنوان پشتوانه قلمداد شود بلکه هرگاه روسیه ، ایران قدرتمند را در کنار خود یابد در مواردی به عنوان شریکی خوب می توان به حسابش آورد ، ولی متأسفانه اکنون با تحلیل قدرت ایران پس از برجام ، خواه نا خواه روسیه نیز آستانه ی مقاومتش محدود شده است  .

زیرا نقش ایران فعلاً به تزیین اجلاس هایی مانند وین تنزّل یافته ، و با حضور دولت ایران در برنامه های منطقه ای آمریکا ، مانند آنچه در وین گذشت ، شیطان بزرگ به انقلابیون جهان و کشورهای منطقه و آزادگان جهان القا می کند که ایران انقلابی را همگام خود کرده است که هدف اصلی استکبار از مذاکرات نیز همین بوده است .

 

مسعود شفیعی کیا

94/8/24

صفر 1437