مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

هیلاری ٬ ترامپ ؛ استفراغ دموکراسی یا پیش لرزه فروپاشی ؟!

بسم ربّ الشهداء

هیلاری ٬ ترامپ ؛ استفراغ دموکراسی یا پیش لرزه فروپاشی ؟!

✔️ نمایش زشت و مملو از پلیدی و رکیک گویی انتخابات اخیر آمریکا ٬ نمود تمام عیار زشتی لیبرال دموکراسی است که بیش از همه هشداری است به کسانی که جمهوری اسلامی را هم استحاله در مکتب شیطانی لیبرال دموکراسی می خواهند .

گذشته از این موضوع ٬ پدیده ی ترامپ که چه در داخل و چه توسط دموکرات ها سعی دارند نامزد بدتر نمایشش دهند گویای پیش لرزه های اجتماعی آمریکا می باشد .

✔️ صرف نظر از احتمالاتی که در تبانی دموکرات ها با جمهوری خواهان مطرح است و یا دیگر احتمالات در این زمینه ٬ ولی نمی توان همه ی اتفاقات این انتخابات را مدیریّت شده فرض کرد .

چون ترامپ با همان سبک و سیاق آمریکایی در چند ماه رقابت به ساختار شکنی بی سابقه در سطح نیروی درون ساختار تبدیل شده که اغلبِ نقطه ضعف های آمریکا و فساد نهفته را رونمایی می کند .

دعوای هیلاری ترامپ پیرامون مسائل جهان و منطقه در نوع خود بی نظیر است که برای نخستین بار دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات برخلاف گذشته که در تاکتیک ها اختلاف داشتند ٬ حال در استراتژی ها دامنه اختلافشان گسترده شده که این قابل چشم پوشی نیست .

و حال ترامپ به عنوان نماینده ی بخش قابل توجهی از آمریکایی ها که به تمام نظام کاخ سفید منتقدند ٬ و دوش به دوش دموکرات ها در نظر سنجی ها پیش می روند تبدیل شده ٬ پس این یک انتخابات عادی نیست .

به نوعی می توان آنرا تِرَک در مترسک جمهوری واشنگتن و پیش لرزه ی فروپاشی نظام سیاسی اجتماعی آمریکا فرض کرد که در صورت پیروزی یا عدم توفیق ترامپ هم ٬ پس از این انتخابات آمریکا به سوی آگاهی خواهد رفت و بیداری آمریکا نیز تسریع خواهد شد .

البته ما ترامپ را انگیزاننده ی این حرکت و بیداری نمی دانیم و چه بسا اتاق های فکر حاکمیّتِ پنهان آمریکا با توجه به نظر سنجی ها و استمزاجی که از مردم داشته اند برای در صحنه نگهداشتن مردم به ترامپ ساختار شکن روی آورده اند چنانچه در دور قبل به اوبامای مدعی تغییرات روی آوردند .

ولی آنچه محرز است هیلاری با توجه به پلن B آمریکا در منطقه با تهدید جدّی ایران و پرواز ممنوع اعلام کردن سوریه قصد اقدامات سخت دارد ولی ترامپ برعکس آنچه نمایانده می شود مخالف این جنگ افروزی دموکرات ها بلکه مدعی همگرایی با اسد و روسیه خود را نشان می دهد و این مواضع بر پیچیدگی این انتخابات بیشتر افزوده .

ولی مواضع کلینتون که در ویکی لیکس افشا شده که گفته بود : « ما برای تأمین امنیّت اسرائیل باید سوریه را متلاشی کنیم . » و سخن معروفش در بهار عربی که به دنبال مدیریت بیداری ها از طرح و نقشه ای بلند مدّت برای کشورهای اسلامی می گفت ٬ گویای خباثت هدفمند دموکرات هاست که ترامپ در این باره حداقل خواستار درون گرایی و اصلاحات درونی آمریکاست .
مثلا در مناظره سوّم این دو بازیگر

کلینتون در نزاع لفظی با ترامپ درباره دخالت روسیه در آمریکا او را دست‌نشانده و آلت دست پوتین توصیف کرد. و ترامپ پاسخ داد : کلینتون از پوتین خوشش نمی‌آید چون در هر قدمی هوشمندانه‌تر از او عمل کرده است.

این موضع کسیکه رئیس جمهور احتمالی آمریکاست درباره پوتین که سال ها چالش و رقیب مقهور کاخ سفید بوده معنایش به تنگ آمدن قافیه ی سیاسیون آمریکاست که فروپاشی های زیادی را نمایانگر است .

یا این سخن اخیر ترامپ:

« نظام انتخاباتی آمریکا "یک نظام فاسد و درهم‌شکسته" است.  هیلاری کلینتون می‌خواهد در سوریه جنگ راه بیندازد. » و پافشاریش بر تقلب که هراس اوباما را هم به دنبال داشته ٬ فراتر از پارپاگاندی برای جلب آراست بلکه به دعوت شورش مدنی به سبک آمریکایی بیشتر شباهت دارد .

البته حُقّه ی شیطانی لیبرال دموکراسی با مردد کردن مردم بین انتخاب بد و بدتر برای به حاشیه سپردن حکومت صالحان هم روی دیگر این ماجراست تا مردم را اسیر لیبرال دموکراسی نگهدارند و از راه نجات باز دارند .
اگر چه تحوّل در آمریکا فراز ونشیب خواهد داشت و مطمئنا اتاق فکر و نرم افزار شیطان بزرگ در صورت فروپاشی احتمالی ایالات متّحده به جای دیگر و حتّی احتمالاً به منطقه و همسایگی ما منتقل خواهد شد ولی باید به دنبال تکامل این تحوّل ٬ نقشه ی سیاسی منطقه را بنابر شکل جدیدش تحلیل کرد پس باید این چند سال به دقّت جهان را رصد کرد که مانند بیداری های منطقه در داخل غلط تحلیل نشود.

و شایسته است با بیداری های جهانی در پیش رو همراه باشیم که با دیپلماسی کدخدا (شیطان بزرگ) پرست این امر سخت و نزدیک به محال می شود .

مسعود شفیعی کیا

هفتم آیان 1395

تنها رئیس جمهوری که برای محو دوقطبی به بازماندگان قبل فرصت خدمت داد !

بسم ربّ الشهداء

تنها رئیس جمهوری که برای محو دوقطبی به بازماندگان قبل فرصت خدمت داد !

 از دست رد عارف به دعوت دکتر احمدی نژاد تا ناکامی اش از ریاست مجلس :

در حاشیه بدمطرح شدن و بدفهمی « دوقطبی سازی » ، شاهدیم که کینه های بدری و خیبری بالا گرفته و با وجود اطمینان از عدم شرکت دکتر احمدی نژاد در انتخابات بدون هیچ منعی بدترین فحّاشی ها به مؤمنان را دارند و هم صدا با شیمون پرز خواستار مجازات دکتر احمدی نژاد هم هستند .

مثلاً جناب عارف که اکنون چنین میاندار الیگارشی شده و دم از محاکمه ی خادم بی نظیر ملّت می زند ، خوب است توضیح دهد که وقتی دولت نهم به دکتر احمدی نژاد تحویل داده شد ، و ایشان از وی خواست در سمت معاون اوّلی بماند و خدمت کند ولی وامداری حزبی و بیم از شریک شدن با شخصیت ضد صهیونیستی منجر به رد دست دوستی دکتر احمدی نژاد از طرف جنابش شد ، چرا تاکنون به این بلند اندیشی ایشان اقرار نکرده است؟!

البته آن دست رد جناب عارف به رئیس جمهور سابق جزایش عدم توفیق رسیدن وی به صندلی ریاست مجلس امید بود که با حدود ۲میلیون رأی در ساختار الیگارشی مغلوب منتخب دوّم شهر قم با حدود ۱۷۰ هزار رأی شد. حال نیز جناب عارف برای اینکه « مقامات ذی الصّلاح » راضی باشند به جای پاسخگویی به منتخِبانش، عَلَم درخواست پرز برای مجازات خادم ملّت را بلند کرده !

اقدام دکتر احمدی نژاد در دعوت عارف برای ماندن در معاون اوّلی گویای فراجناحی و فراقطبی بودن دکتر احمدی نژاد است ، کاری که نه خاتمی و نه روحانی و نه رفسنجانی هیچگاه با مدیران و حتّی کارمندان پیش از خود نکردند ، ولی دکتر احمدی نژاد نشان داد که برایش عارف مدعی اصلاحات با رحیمی مادرخرج مدعیان اصولگرایی تفاوتی ندارد و به همین دلیل نام دولتش را « دولت مهرورزی » گذاشت .

چالش اصلی دکتر احمدی نژاد با جریان به اصطلاح اصولگرایی نیز از همینجا شروع شد ٬ ولی دلیل ایشان همواره این بود که : باید به آنها فرصت بدهیم تا خدمت کنند ! و به همین دلیل حتّی افرادی امثال رهنورد و موسوی را هم شخصا از سمت های دولتیشان برکنار نکرد ، و داس و کمباین موجودین را به کار نبرد ، اگر چه بی وفایی ها و خیانت هایی هم هزینه اش بود .
✅ دکتر احمدی نژاد حتّی برای جذب سیزده میلیونی که در سال ۸۸ به موسوی رأی داده اند دغدغه داشت و شکل کابینه اش را در این جهت تغییر داد که شاهد بودیم افرادی مانند مریدان جناب مصباح و برخی مادحان علنی وی را شماتت می کردند که ، می خواهد برای جذب رأی ؛ « بچه قرتی ها را بر ما حزبلاهی ها ترجیح دهد.» ولی هنوز هم نفهمیده اند که برای یک انقلابی ، ترمیم دوقطبی ها و سوار کردن تمام جامعه بر کشتی انقلاب مهم است نه انتخاب شدن ، چنانچه ایشان خود شرح داده است :

"برادران و خواهرانِ عزیزِ ما که دست به قلم می برید، هدف ارشاد است ... ما حق نداریم راه را بر هیچکس ببندیم. طوری حرف نزنیم که این دیگر امکان بازگشت ندارد. حق نداریم. آخر به چه حقی ما می توانیم به خودمان اجازه دهیم؟

یادم هست بعد از انتخاباتِ ۸۸ ما رفتیم خدمتِ بعضی از این آقایان گفتیم آقا بالاخره این یک مشکلی در جامعه است و باید درمانش کنیم. هر دفعه یک پرچم بلند می شود و ۱۳، ۱۴ میلیون پای ثابت دارد. این برای کشور خطرناک است. اصلا دو قطبی است و جامعه دو بخشی می شود و ممکن است در آینده مشکلات سنگینی ایجاد شود. این را باید یک طوری حلش کنیم. چیست مشکل؟ مشکل از آن هاست؟ از ماست؟ مشکل اعتقادی است؟ رفتاری است؟ برخوردِ بدی شده است؟ ضعفی در جایی هست؟ بی توجهی ای شده است؟ خواسته حقی هست که جلویش گرفته شده است؟ چه هست؟ بالاخره ده ها احتمال است.

دکتر احمدی نژادی که اذن عدم حضور در انتخابات خواسته ٬ چگونه ممکن است چنین ناشیانه اذن ورود بخواهد ؟!


بسم ربّ الشّهداء

دکتر احمدی نژادی که اذن عدم حضور در انتخابات خواسته ٬

چگونه ممکن است چنین ناشیانه اذن ورود بخواهد ؟!

 

✔️ این روزها قیام اصولگرانمایان برای بقای دولت برجام ٬ متأسفانه با سخنگویان و نقل قول های کودکانه از ساحت ولایت همراه شده است .

✔️ که در این میان مهره های سوخته که تاریخ مصرفشان با رد صلاحیت در انتخابات مجلس تمام شده نیز برای تکمیل این جنگ روانی به صحنه آمده و آرزوی تمکین نظر رهبری توسط رئیس جمهور سابق را می کنند .

برای اثبات کوته بینی و حماقت این جماعت که مرتکب گناه کبیره نسبت دادن سخن مگویی به رهبری شده اند حکایت ماجرای دیگری را ضروری می دانم ٬ اگرچه همان زمان که دکتر احمدی نژاد این ماجرا را حکایت کرد میل به رسانه ای شدن آن نداشت و دوستان ایشان هیچگاه به هزینه رهبری رضایت نمی دهند ولی چون منافقان امّت بی پروا به تهمت زنی و ظلم به ایشان می پردازند آنرا اینجا می آورم :

✔️ دکتر احمدی نژاد پس از سپری شدن هشت سال دولت بی نظیرش و در همین دوره سکوت چند ساله شان خبر دادند که در دیدار مقام ارشدی از نظام ایشان به وی ایراد داشتند که چرا از عرصه کنار کشیده و خواسته بودند بیشتر در صحنه باشند ٬ که دکتر احمدی نژاد خدمت ایشان گفته بود :

اگر منظور از حضور در عرصه سیاسی تبیین آرمان های انقلاب و خط امام است که بنده هیچگاه کنار نمی کشم و همیشه سرباز این میدانم ولی اگر منظور عرضه کردن خودم در انتخابات و بازگشت به امور اجرایی است ٫ با وجود ساختار موجود اگر اجازه دهید در این عرصه وارد نشوم ٬ مگر اینکه حکم و تکلیف کنید و ...

حال کدام عقل سلیمی می پذیرد که گوینده این سخنان ولع بازگشت و آن هم چنین ناشیانه را داشته باشد ؟!

آنچه از این جنگ روانی محرز است که امثال خبرگزاری فارس آتش بیارش شده اند - همان خبرگزاری فارسی که قبل از انتخابات سال ۸۸ میرحسین را اصول گراتر از دکتر احمدی نژاد هم می دانست - چند هدف را دنبال می کنند :

۱- متهم کردن رهبری به دخالت در انتخابات ٬ در صورتی که رهبری حتّی سال ۷۶ وقتی محافل و نمازجمعه ها و نهادهای خاص خاتمی را بنی صدر معمم می دانستند و جو سنگینی علیهش بود در پاسخ شیخ مهدی کروبی که از ایشان خواسته بود:اگر با بودن خاتمی مخالفید از انتخابات انصراف می دهد ٬ که رهبری از حضورش استقبال و اصل را پر شور شدن انتخابات دانسته بود ٬ و همینگونه از آمدن موسوی ٬ منتقد تیزش در سال ۸۸ هم مانع نشد ٬ پس چگونه ممکن است مانع آمدن به قول خودشان محبوب ترین دولت مرد در صد سال گذشته شوند ؟!

۲- دوّمین هدف منافقین امّت از این جنگ روانی تحکیم پایه های دولت مورد نظر جناب رفسنجانی است چون طراحان این دسیسه می دانند با حذف دکتر احمدی نژاد که در تعهدات مخفی برجام به انگلیس خبیث و شیطان بزرگ متعهد شده اند ٬ رقیب اصلی دولت ۱۱ کنار گذاشته می شود و با وجود اینکه احتمال آمدن ایشان هم بعید بود ولی با طرح چنین نقل قولی از بالاترین مقام ٬ به نفع روحانی القای رضایت ایشان از وضع موجود را می کنند .

۳- هدف دیگر این دسیسه زمینه سازی حملات مکرر برای انزوای دکتر احمدی نژاد می باشد ٬ مثلا اگر سفرهای استانی تبیین گر انقلاب اسلامی را دنبال کند اصولگرانمایان اجاره ای و آنان که با رد صلاحیت تاریخ مصرفشان تمام شده برای احیای خود ایشان را که در جهت خواست رهبری به تبیین شعارهای انقلاب می پردازند را زاویه دار از ولایت می دانند تا دوستان ملکه ی خبیث انگلیس در داخل راحت به حراج انقلاب بپردازند .

اگر لیدر فکری این جریان امثال  صفارهرندی هایند که ایمانش را با تهمت به مؤمنان به باد قدرت طلبی داده است و دیروز پیش از خطبه های نمازجمعه قم دکتر احمدی نژاد و یارانش را بی نماز می دانست و حال مدعی است که دکتر احمدی نژاد اصلا از اسلام در سازمان ملل نمی گفت ! پس نباید از مابقی این سیاهی لشگر جهل و نفاق توقع بیشتری داشت ...

مسعود شفیعی کیا

کدام دکتر احمدی نژاد ؛ جزئی از سیستم یا محیط بر سیستم ؟!

بسم ربّ الشهدا

 

کدام دکتر احمدی نژاد ؛ جزئی از سیستم یا محیط بر سیستم ؟!


✔️ در بین نظریّات مدیریتی ، نظریه ی سیستمی اگرچه تا رسیدن به الگوی مدیریتی ایرانی اسلامی ناپختگی های زیادی دارد ولی به واقعیّت های مدیریتی بیشتر نزدیک است .
طبق این نظریه ی مجرّب ، سازمان به منزله یک کل نظام یافته است. که مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته برای کسب هدف مشترک فعالیت می کنند. معمولا سیستم های بزرگ از تعدادی خرده سیستم یا اجزای کوچکتر تشکیل می شوند ، و "ابر سیستم پیچیده محیط بر سازمان" نیز نقش تعیین کننده ای در این فرآیند دارد .

بنابر این به مدیریّت جامعه و کشور باید فرآیندی نگریست که اگر تمام اجزا دارای سه عامل باشند این جامعه و کشور در مسیر اهدافش حرکت کرده و به شعارها و آرمان هایش خواهد رسید ، که این سه عامل عبارتند از :

۱- "تمایل به خدمت" 

۲-"هدف مشترک" 

۳- "ارتباطات"

به گفته نظریه پردازان این نوع مدیریّت ؛ «تحقق همکاری در سازمان، به وجود این سه عامل بستگی دارد. که اگر این سه عامل در یک سازمان وجود نداشته باشند یا مستقل از یکدیگر عمل کنند، دیگر سازمانی باقی نخواهد ماند.»

آنچه که از بازخوردگیری دوسال آخر دولت دهم درک می شود فقدان این سه عامل و عدم تطابق خرده سیستم دولت عدالت با دیگر خرده سیستم های کشور بوده ، چون دیگر اجزا سیستم بر خلاف دکتر احمدی نژاد یا « تمایل به خدمت » نداشتند و یا « هدف مشترک » نداشته و یا به دلیل خود بزرگ بینی و یا قبیله گرایی « ارتباطات » مؤثری برقرار نمی کردند بنابر این سازمان از هم پاشیده و  خیلی از اهداف بلند دولت مردم محقق نشد ، و چگونه چرخ دنده ای که دیگران خلاف مسیرش حرکت می کنند و یا کنگره ی دیگر چرخ دنده ها با آن هماهنگ نیستند در کنار دیگر اجزا می تواند یک سازمان هدفمند و موفق را شکل دهد .

متأسفانه با نبود این انسجام سازمانی ، رسیدن به اهداف و آرمان های دولت عدالت با چالش های جدّی مواجه می شود که قشریّون و ناآگاهان و معاندان آنرا بهانه ی تهمت و تکذیب مردان عدالت می کنند،همانگونه که در دو سال آخر دولت قبل دیدیم .

ولی نباید از یک واقعیّت غافل شد ، آن هم"اَبَر سیستم پیچیده محیط بر سازمان"می باشد،که هم تحت تأثیر معارضش بود و هم تولید کرد که در کنار پیشرفت های بی نظیر ۸ ساله ی دولت قبل که با هیچ دوره ای قابل قیاس نیست،اگر فقط به تأثیر ایشان در ساخت این ابر سیستم محیط بر سازمان نظام بپردازیم اقرار خواهیم کرد که نقش ایشان تاکنون بی نظیر بوده است .

به عنوان مثال همینکه اکنون نتوانستند روش های متداول دولت های رفسنجانی و خاتمی در پنهان کردن فیش های حقوقی نجومی را پیاده کنند و یا اینکه مجبورند با نمایش سفرهای استانی خود را مانند دکتر احمدی نژاد وانمود کنند گویای موفقیّت دکتر احمدی نژاد است .

سراسیمگی و فحاشی نظام مند جریانات ناهمگون مدعی اصولگرایی و اصلاح طلبی بر علیه ایشان و یا تلاش جریان ضد عدالت برای لغو غیر قانونی امتیاز دانشگاه ایشان را نباید یک تصمیمی کور دانست بلکه مهندسان وضع موجود به خوبی نقش ابر سیستمی محیط ایشان بر سازمان را که منبعث از مکتب امام و انقلاب است را فهمیده اند و در پی ناکار کردن آن هستند.

بنابر این ابتکار دکتر احمدی نژاد در شکل دهی شبکه های استانی بازخوانی شعارهای انقلاب و امام در جهت همین طراحی ابر سیستم محیط بر سازمان نظام است،ولی متأسفانه جریان ضد عدالت مصممند با کوته بینی ها و وسواس خنّاسان این حرکت کارا را به یک میتینگ انتخاباتی تنزّل دهند .

هنگامی که نمی توان با سایر اجزا غیر انقلابی و یا ریزشی از انقلاب،سازمانی در جهت اهداف عالی انقلاب تشکیل داد باید با اثر گذاری بر محیط سازمان که هم اجزای آینده و هم فرآیند سازمان تأثیر شگرفی از محیط می گیرند، به دنبال نوسازی آن بود، و چه بسا قبل از شکل گیری این محیط مسلط بر سازمان اگر جزئی از سازمان شدیم کار ابتر و شکست خورده شود و چه بسا سرّ اصرار نظریه پردازان زیرک جریان ضد عدالت بر ورود ایشان به انتخابات آینده همین باشد.

باید بدانیم که حضرت امام خمینی نیز با هوشمندی بی نظیرش برای پیروزی انقلاب به جای اینکه جزء سیستم شوند به شکل دهی ابر سیستم محیط بر سازمان روی آورده و با تبیین گری ایشان و شاگردان مجاهدش در سال های مبارزه این محیط بلعنده ی سیستم فاسد را شکل دادند

و امام خمینی در مصاحبه ای که با مرحوم حسنین هیکل داشتند ایراد اساسی شان به مرحوم آیت الله کاشانی در نهضت ملّی شدن نفت این بود که ایشان به جای استفاده از مقام مرجعیّتشان برای تأثیر گذاری بر محیط با نمایندگی مجلس خود جزئی از سیستم شدند و کارایی لازم را از دست دادند .پس برای اصلاحات انقلابی باید به دور از احساسات انتخاباتی با تبیین گفتمان و جدّی گرفتن و غیر انتخاباتی دانستن شوراهای استانی با تبیین انقلاب اسلامی ، ابر سیستم انقلابی محیط بر نظام را طرّاحی کرد .

مسعود شفیعی کیا

آیا مشکل دکتر احمدی نژاد نداشتن رأی بود ?!

بسم ربّ الشهداء

آیا مشکل دکتر احمدی نژاد نداشتن رأی بود که بیزارانش نوید رأی بالایش را می دهند ؟!

آیا عدهّ ای به دنبال به غلط انداختن محاسبات جبهه ی  مستضعفین هستند ؟!

✔️ صرف نظر از حامیان و دلدادگان بی آلایش دکتر احمدی نژاد که بر واقعیّت اقبال همیشگی مردم به خادم ملّت تأکید دارند ، در این میان عدّه ای از مجرّبان سیاسی به اصطلاح اصولگرا که به خصوص در سال های ۹۰ تا ۹۲ تریبونی نبود که به  انحراف رئیس جمهور سابق و بی زاری از ایشان نپردازند ، امروز نوید رأی بالای دکتر احمدی نژاد را می دهند !

به این جنابان باید گفته شود : مگر مشکل دکتر احمدی نژاد نداشتن رأی بوده است که شعفناک هر از چندگاهی مصاحبه ای کرده و آمار  رأی بالای ایشان را می دهند ؟!
 بعید است که  این آقایان با توجّه به تجربه ی سیاسی شان این واقعیّت را ندانند ، بلکه شاید این مصاحبه ها و هیجانات مطبوعاتی برای تغییر محاسبات و تشخیص جبهه ی عدالتخواهی باشد.

رئیس جمهوری که در دور دوّم دولتش بی سابقه در انتخاباتی چالشی قریب ۲۵ میلیون رأی آورد ، اگر فرصت تداوم با نامزد مورد نظرش می یافت بدیهی است که صحنه ی انتخابات سال ۹۲ چنین رقم نمی خورد .

پس مشکل دکتر احمدی نژاد نداشتن رأی و اقبال عمومی نیست که بعضی در مواجهه با برخی از استقبال ها از ایشان به شعف می افتند ، مشکل از ساختاری است که توانست رئیس جمهور مردمی را در انحصار تنگ نظری افرادی با کمتر از ۲۰۰ هزار رأی قرار دهد و دو سال آخر دولت ایشان را از حیث انتفاع انداخت و به رئیس جمهور قانونی کشور که حافظ قانون اساسی است حتّی اجازه ی سر زدن به زندان کشور را نداد - کاری که با بنی صدر نیز نکردند - و وزیر امنیّتی ایشان را از تمکین قانونی و شرعی به رئیس جمهور قانونی کشور باز می داشت و کار به جائی رسید که حتّی مذاکره کننده ارشد ایران در آن زمان خود را ملزم به هماهنگی با رئیس جمهور نمی دانست و بدون در نظر گرفتن توقف مذاکرات ۵+۱ توسط دکتر احمدی نژاد ، جناب جلیلی مذاکرات را بدون در جریان قرار دادن ایشان به عنوان مقام ارشد شورای عالی امنیّت ملّی از سر گرفت و همان ساختاری که صد ها طرح عمرانی دولت سابق را با وجود پیشرفت ۷۰ تا ۹۰ درصدی با عدم اجازه ی برداشت از صندوق توسعه تحویل دولت ۱۱ داد و حال با بریز و بپاش بی سابقه از صندوق توسعه یادگاران دولت قبل را به نام کم کارترین دولت ها رقم زد و ... !

و اگر حمایت های رهبری نبود ، مجلسیانی که کمتر از یک صدم رئیس جمهور سابق رأی داشتند بارها برای رأی به عدم کفایت ایشان خیز برداشتند ! 

بنابراین مشکل در عدم التزام به قانون اساسی و نقصان مردم سالاری کشور و دخالت های فراقانونی ای است ، که در انتخاب هیئت رئیسه ی مجلس دهم به روشنی آشکار شد که این ساختار نه تنها اصلاح نشده  بلکه به بیماری مزمنی تبدیل شده است !

حال کسانیکه با این ساختار آشنا هستند و بلکه بخشی از این ساختارند چگونه با ترغیب دوستان دکتر احمدی نژاد به دنبال ورود ایشان به این میدان پر موانع هستند قابل تأمل است !

شاید مقصود چنین سخنان دل خنُک کن تغییر محاسبات یاران دولت اسلامی و درگیر کردن آنان با هشت پای تنیده در نظام باشد تا انتقام خود را بار دیگر از مردم بگیرند !
 و یا به تعهدات نانوشته ی برجام و سه قسم جلاله ی حسن روحانی به عنوان مجری قانون که از عدم بازگشت دکتر احمدی نژاد گفته است توجهی ندارند ؟!
و ...

مسعود شفیعی کیا

۹۵/۳/۱۱