مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

کوفیان فقط با پرزیدنت مسلم هماهنگند !

بسم ربّ الشهداء

کوفیان فقط با پرزیدنت مسلم هماهنگند !

( یا مهدی ادرکنی ! )

قدرت مداری یک آفت اجتماعی است که به تعبیری قائلند « الحقّ علی من غلب » حقّ با کسی است که قدرت غلبه دارد !

جامعه و افرادی که از این رذیله پاک نشده باشند نگاه ویژه ای به اصحاب قدرت و حتّی اصحاب ثروت دارند ٬ چراکه ثروت هم قدرت آور است ! و ملاک تشخیص حقّ و باطلشان مبتنی بر حقیقت مداری نیست !

ولی ائمه اطهار علیهم السّلام با وجود اینکه مظهر اسم اعظم و تجلّی جمیع اسماء إلهی هستند و قدرت تصرف و غلبه بر هر چیزی را داشتند ولی برای مقابله با این رذیله ی اجتماعی هیچگاه بر پایه قدرت دنبال حقّ خود نبودند و با دشمنانشان مواجه نمی شدند ٬ بلکه بر اساس نظام ربوبیّت دنبال پرورش آدمیان بر پایه حقیقت بودند تا بدانند که ملاک تشخیص حقّ ٬ قدرتمندان دنیا نیستند ! ولی چقدر سخت است جامعه ای را از این رذیله پاک کردن .

و این جامعه و افراد ٬ معیارشان برای سنجش شخصیت ها میزان قدرت برخورداری یا احتمال دستیابی آن شخصیت ها به قدرت است و همینکه شخصی را با وجود تمام قابلیت ها و شایستگی هایش دستش را از قدرت کوتاه ببینند دورش را خالی و بلکه به صف بدگویان و دشمنانش می پیوندند !

و همین نیز منجر به تنهایی مسلم در کوفه شد ٬ وقتی مسلم ابتدای کارش بود آنانی که فکر کردند بوی کباب می آید با وی بیعت کرده و سنگش را به سینه زدند ولی همینکه فضای دوقطبی را به نفع آل زیاد دیدند تنهایش گذاشتند و خود را برای جنگ با فرزند فاطمه آماده کردند .

حکایت آدم های ابن الوقت نیز همین است که به جای اینکه گرد مرام شخصیّتی حلقه زنند دنبال بوکشیدن به قدرت رسیدن افرادند و اگر بفهمند آن بو ٬ بوی کباب نبوده  ٬ پشت به آن شخصیّت کرده و بلکه با جذب به قدرت بی توجّه به فضائل آن شخص به هتک آن شخصیّت می پردازند .

حال حکایت کسانی است که از شخصیّت دکتراحمدی نژاد که شخصیّت انقلابی و محو در مرام امامت است فقط پریزیدنت احمدی نژادش را می خواستند که با محرز شدن عدم برنامه انتخاباتی ایشان می بینیم ٬ کسانیکه بعضا برای نشستن روی صندلی اوّل پا روی همه چیز می گذاشتند پشت به وی کرده بلکه در کنار قدرت های تهی نشسته و رجز می خوانند .

ولی در مرام انقلابی ما شخصیّت های مخلص انقلابی ٬ نه تاریخ مصرف دارند و نه چون گلادیاتورها با شست واروی قدرت حذف می شوند ٬ و نه سهم آرائشان قابل انتقال به دیگران است ٬ بلکه مردانِ مرد نامیرایند و همیشه ذخیره ای برای مبادای انقلابند ٬ چراکه حق را قدرت نمی دهد بلکه انسانیّت فراهم می کند .

مسعود شفیعی کیا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.