مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

طرح کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با پوستین عربستان:

بسم ربّ الشهداء

عربستان برنامه شیطان بزرگ برای منطقه :

طرح کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با پوستین عربستان:



« بن سلمان بر روی ناو آمریکا در حمله به یمن »

✔️ ماجرا باز می گردد به سفرهای مکرر و دخالت های آشکار کاخ سفید در جزییات هرم قدرت عربستان که از همان هنگامی که « ملک عبداللّه » با بیماری دست و پنجه نرم می کرد شروع شد !
چنانچه اگر به سفرهای خارجی اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی در دو سال اخیر نگریسته شود ، پس از رژیم صهیونیستی ، عربستان بیشترین مقصد آنان در این باره زمانی بوده است .

نخستین محکم کاری تیم اوباما برکناری رئیس سازمان امنیّت عربستان « بندر بن سلطان » بود ، بندر بن سلطان هم پیمان جمهوری خواهان که تشکیل داعش و طراحی کودتا علیه دولت اخوانی مصر آخرین اقداماتش بود دیگر برای فصل جدید رویکرد آمریکا در منطقه تاریخ مصرفش گذشته بود ، زیرا رویکرد رادیکالی وی برای برخورد با هر نوع انقلابیگری در منطقه و کینه اش به ایران با تعامل تعریف شده آمریکا با بخشی از حاکمیّت ایران منافات داشت ، چون این بار اوباما بسیار به همگرایی مذاکره کنندگان ایرانی در جهت سیاست های منطقه ای خودش محتاج و امیدوار است .
✔️ برکناری بندر بن سلطان در صورتی انجام گرفت که کاخ سفید برای ولیعهدی « سلمان ابن عبدالعزیز » در زمان حیات عبداللّه بی پرده عمل کرد و سلمانی که در تسلیح گروه های تکفیری افغانستان نقش داشت به دلیل تلاش هایش در زمان تصدیش در وزارت دفاع برای تسلیح بی سابقه ی عربستان به جنگ افزارهای نوین غربی به عنوان همپیمانی شایسته برای کاخ سفید گمارده شد .

اوج دخالت کاخ سفید پس از مرگ ملک عبداللّه و در سفر 4 ساعته اوباما همراه 30 تن از اعضای بلند پایه دولت آمریکا به ریاض صورت گرفت ، که خود ملک سلمان به استقبال اوباما تا پای هواپیما آمد و پس از این سفر بود که کاخ سفید در بیانیه ای موضوع اولین مذاکره با شاه جدید سعودی را « هسته ای ایران و بحران یمن » اعلام کرد .

 اگرچه ملک سلمان از چند بیماری رنج می برد ولی کاخ سفید با مهره چینی هایش مثل جانشینی ولیعهدی « محمّد ابن نایف » و سپردن کارهای اجرایی عربستان به دست فرزند جوان سلمان « محمّد ابن سلمان » غرب گرا فکر تمام جوانب کار را کرده ، که پس از سفر اوباما به ریاض ، محمّد ابن سلمان  به بی سابقه ترین حذف ها در دولت عربستان پرداخت و که برخی از تحلیلگران اژ آن به « کودتای سلمان – اوباما » تعبیر می کنند که حتی دو فرزند ملک عبدالله ( فیصل و مشعل ) را نیز از امارت مکه و مدینه برکنار کرد و با انحلال تمام شوراهای قدیمی و تشکیل دو  شورای عالی و ادغام دو وزارت مربوط به علوم و دانشگاه ها و سپردن آن به شاهزادگان و غیر شاهزادگان تکنوکرات درس خوانده در آمریکا و انگلیس حتّی در پرورش منابع انسانی نظام آل سعود به دغدغه های آمریکا بیش از گذشته توجه شده !

شیطان بزرگ در پوستین عربستان سعودی :

با روی کار آمدن ساختاری که فاقد اندک انعطاف پذیری ملک عبدالله می باشد نگرانی کاخ سفید از همگرایی آن با ایران و همچنین نگرانیش از دولت نظامی مصر که مورد حمایت عربستان می باشد نیز بر طرف شد !
 و اکنون با فرماندهی مستقیم محمد ابن سلمان در تجاوز به یمن سکان کار را شیطان بزرگ به دست بی دردسر ترین شاهزاده آل سعود داده است تا با انبار تسلیحات خریداری شده با پول نفت و حج مسلمین ، جنگ نیابتی با منافع انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان در پوستین عربستان انجام شود و تداوم رویکرد گماردن شاهزادگان و حتی غیر شاهزادگان عربی آمریکایی و عربی اروپایی ضامن حاکمیّت دراز مدّت شیطان بزرگ بر قبله گاه مسلمین دانسته شده است تا در پشت لبخند دیپلماتیک ، دست چدنی سعودی را به سوی آزادیخواهان منطقه دراز کنند .
و این تسلط کاخ سفید بر حجاز تاجایی پیش رفته که خبر اعلان مراحل مختلف حمله ظاهری عربستان به ملّت مظلوم یمن به جای اینکه از ریاض و توسط سخنگوی نظامی آن رژیم منعکس شوذ توسط  « عادل الجبیر » سفیر سابق کاملاً آمریکایی ریاض در واشنگتن در جمع خبرنگاران آمریکایی اعلام می شود که گویای پیام واضحی می باشد ، که پاداش این خوش خدمتی به کاخ سفید وزیر خارجه شدن جبیر می باشد !

  بنابر این شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند ،  به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، و اخیرا ائتلاف مضحک عربستان برای جنگ با آنچه تروریست خوانده می شود ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران  دنبال می شود ، که این را می شد از خریدهای نامتعارف اسلحه توسط عربستان و دیگر هم پیمانانش در منطقه فهمید . بنابراین جنایت هدفمند تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط شرطه ی سعودی در فرودگاه جدّه و یا تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه . جنایت شنیع سقوط جرثقیل در مسجد الحرام و جنایت فجیع منا را نباید صرفا تصمیمی در ریاض دانست !
اگر چه شرایط متفاوت یمن و مردم انقلابی و آماده به رزم آنجا پوستین سعودی شیطان بزرگ را از هم خواهد درید و جنگ سرنوشت ساز یمن آغاز تحولات شگرفی در منطقه به ضرر شیاطین خواهد شد ولی تا این مرحله کاخ سفید حساب شده پیش آمده است !

بنابر این نباید اسیر مکر استکبار شویم که به دنبال مخفی کردن دست خود در این وقایع می باشد و نقش شیطان بزرگ را در این معادلات نادیده نگیریم !

مقاله ی « ظریف » که دشمن اصلی را عربستان انگارده و درج آن در نشریه ی ضد ایرانی نیویورک تایمز که رسانه ی هیأت حاکمه ی آمریکا خود گویای مکر شیطان بزرگ می باشد و اگرنه نیویورک تایمز که وابسته به سامانه ی قدرت ایالات متحده می باشد به راحتی منعکس کننده این سخنان نمی شد ...

کاخ سفید به دلیل عدم توان جنگ مستقیم با انقلاب اسلامی و به امید دوستان نفوذیش در نظام ،  امروز به جنگ نیابتی در منطقه نیاز دارد که عربستانی که چندین سال آنرا تجهیز کرده برای این امر برگزیده شده و ...
و در واقع الان آمریکا در پوستین عربستان رفته !

✔️ باید بلند نظری مردم یمن برای ما سرمشق باشد که با وجود نزدیک یکسال تجاوز سبوعانه ی عربستان به آنجا ٬ عربستان را عامل آمریکا دانسته و از شعار اصلی شان در مرگ بر شیطان بزرگ دست نمی کشند و ...


به فرموده امام راحل :

✔️ « نباید ما فراموش کنیم که در جنگ با امریکا هستیم. ما در جنگ با امریکا و تفاله‏هاى امریکا [هستیم‏]، این تفاله‏هایى که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الآن هم هستند. باید هر یک از اینها را شناسایى کنید ... خط این بود که اصلًا امریکا منسی ( فراموش ) بشود. یک دسته شوروى را طرح مى‏کردند تا امریکا منسى بشود، یک دسته «اللّه اکبر» را کنار مى‏گذاشتند، سوت مى‏زدند و کف مى‏زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر امریکا منسى بشود. »

صحیفه نور    ج‏۱۵   ص ۲۹

مسعود شفیعی کیا

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

بسم ربّ الشهداء

( بسیار مهم )

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

✔️فرق نظام اسلامی مبتنی بر ولایت با دیگر نظامات در این است که اساس حرکت و تداوم آن بر پایه بصیرت و بیداری ملت ها می باشد .
این در حالی است که در نظام های غیر إلهی جهان اساسِ حرکت بر پایه تحمیق و تحمیل و موج سازی رسانه ای اغواگر می باشد.
متأسفانه بخش هایی از درون نظام به گند نظامات متداول سیاسی جهان آلوده شده و با تکیه بر فن آوری های بیانی و رسانه ای اغواگر مانند دیگر نظامات برای قدرت طلبی و ثروت اندوزی به دنبال فریب افکار عمومی بوده اند ، بنابر این اهتمام این جریان همواره بر بی خبری و درگیری جوانان به مسائل سطحی بوده است .
چراکه همواره قدرت طلبان تزویر گر برای گمراهی افکار عمومی و هدایت نیروی متراکم جوانان کشورهایشان و برای بازیچه قرار دادن مقولات جدّی جامعه همواره به دنبال این بوده اند که بازی ها را جدّی و موضوع اصلی گفتگو های جوانان کرده و نیمه شب های جوانان را با نودهای بیهوده پر کنند !

 

دست های ملعونی که نمی خواهند جوانان سیاسی باشند !

ولی رهبری عادل و مدیر ولائی به دنبال مدیریت اقناعی و بیداری و هشیاری مردم و جوانان است ، بنابر این از سال ۷۲ ایشان مدرسه ای هدفمند برای بیداری و خودکفایی نیروهای انقلاب به راه انداختند .
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی صریحا فضای بی خبری دهه هفتاد را که دولت وقت مشوق آن بود و مسئولان آن رسماً اعلام کرده بودند که دانشگاهی غیر سیاسی می خواهند ، را شکسته و با لعن مسببان بی خبری جوانان ، تحلیل سیاسی داشتن را حتّی برای دانش آموزان ضروری دانستند :

« بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!
خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟
بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟
عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند. » ۷۲/۸/۱۲ دیدار دانشجویان و دانش آموزان


عوام ! مقلد خواص نمانید و خود صاحب تحلیل و خواص شوید :

ایشان با تکرار این مطالبه در مناسبت های دیگر در 20 خرداد سال 75 در جمع رزمندگان لشکر 27 محمدرسول الله صل الله علیه و آله بحت حیاتی « عبرت های تاریخ » و « خواص و عوام » را مطرح کردند و بارها در مواقع دیگر نیز بر ضرورت قرار گرفتن جوانان در جرگه خواص که شاخصه شان « تحلیل و درک سیاسی » است تأکید کردند و بر جوانان تکلیف کردند که :

1 – اگر جزو عوامی هستند که دنباله روی خواصشان می باشند ، با قدرت تحلیل سیاسی ، خود را به خواص تصمیم گیر و تأثیرگذار مبدّل کنند .


2- با تکیه بر قدرت تحلیل سیاسی خود ، در زمان لازم اقدام به هنگام را انجام دهند و ...
حرکت در لفافه مصلحت ها تا تکلیف آرمان گرایی جوانان :

✔️رهبری معزز انقلاب اسلامی در برهه هایی نیز گوشرد می کردند که امت و به خصوص جوانان نباید مقیّد به تکرار مواضع رهبری باشند چون رهبری و مسئولان بیشتر مکلفند در لفافه ی « مصلحت ها » حرکت کنند ولی اگر دانشجویان و یا جوانان نیز به جای آرمان گرایی مقیّد به مصلحت ها شوند کار با مشکل روبه رو می شود ، و در این زمینه به نکته ی مهمی اشاره کردند :

« برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می ریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند. توقّع من از شما عزیزان این است که پایه‌های معرفتی خودتان را در همه زمینه‌ها عمیق و مستحکم کنید. »

۸۲/۸/۱۵ دیدار با دانشجویان


اگر منتظر موضع گیری رهبری بمانید کارها قفل می شود !


مدرسه ی بیدارگر رهبری مرحله به مرحله به دنبال رشد بدنه ی نظام یعنی مردم برای اتخاذ تصمیمات مهم بدون وابستگی حتّی به رهبری بوده است ! تا جایی که رهبری روشن بین انقلاب اسلامی در آخرین اظهار نظر خود با دانشجویان در ابن رابطه بیانی آشکار دارند :

 « این‌‌جور نیست که همه‌‌ى مواضعى که آحاد مردم - از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند - اتخاذ میکنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند؛ نه، شما به‌‌عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید - که من حالا عرض خواهم کرد - نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید.

 این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانب‌‌دارى و طرف‌‌دارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید؛ این را رعایت کنید. اگر این رعایت شد، هم انتقاد خوب است، هم جانب‌‌دارى و تمجید خوب است: از شخص، از دولت، از فلان جریان سیاسى؛ از فلان حادثه‌‌ى سیاسى؛ هیچ اشکالى ندارد. البته اگر در یک زمینه‌‌اى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِ‌‌ظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفه‌‌ى افراد در مورد موضع‌‌گیرى‌‌ها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود؛ نه، هرکسى نگاه کند [و وظیفه‌‌اش را انجام بدهد]. »

۹۳/۵/۱ دیدار دانشجویان

به راستی چرا ایشان حتّی بر آنند که ما در موضع گیری ها مقیّد به تقلید از رهبری هم نباشیم  ؟!
و بلکه ایشان به قدری به دنبال رشد دادن امّت هستند که بارها با رد معصومیت خود از اشتباه ، احتمال داشتن تحلیلی برتر از خود را هم منتفی نمی دانند و تقلید محض سیاسی از خود را منجر به « قفل شدن کارها » می دانند !

✔️نظر کارشناسی مخالف نظر رهبری مخالفت با رهبری نیست !

 وقتی هوچی گرانی که پیچش موی ولایتمداری را نفهمیده اند احتمال تفاوت نظر کارشناسی « دکتر احمدی نژاد »  با رهبری – که اغلب این احتمال هم توهم بود - را بهانه اتهام ضد ولایتی ایشان می دانستند و در مواردی مانند آنچه که درباره معاون اوّلی و یا برکناری وزیری که همراه رئیس جمهور نبود و  یا ماجرای « بیداری انسانی » و  « بیداری اسلامی » پیش آمد و ظاهرنگران آنرا جواز تکفیر ولائی ترین رئیس جمهور قرار دادند حضرت آقا صریحاً فرمودند :

« گفته شد که بعضی ها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست ؛ دیگر از این واضح‌تر؟! »

دیدار دانشجویی 91/5/16

البته همیشه در اینگونه اختلاف نظرات فصل الخطاب کلام  رهبری بوده است که دکتر احمدی نژاد صادقانه و به دور از تعارفات منافقانه رایج دیگر سیاسیون ، همواره دنبال آن بوده است .
رشد جامعه برای فهمیدن تکلیف در مواقع معذوریت رهبری !

♨️در واقع رهبری در این سال ها به دنبال رشد جامعه به حدّی بوده است که اگر ایشان برای رعایت مصالح کشور و نظام مجبور به سکوت و حتّی در مواقعی مانند ائمه اطهار که مجبور به تقیه و خلاف واقع سخن گفتن بودند ، ولایتمدارانِ معقول بتوانند وظیفه و تکلیف خود را تشخیص دهند و اولویت ها را دنبال کنند ، باید دانست که هوچی گری و فرار از تفکر خصلت دشمنان ولایت می باشد ولی هنر ولایتمداری فهمیدن سخنانِ در لفافه و درک امام در دوران « تقیه مداراتی » یا همان « نرمش قهرمانانه » ایشان می باشد  !

رهبری گویا در این چند سال به دنبال خودکفایی امّت حتّی برای بعد از خود و شرایط بسیار پیچیده تر فردا بوده است .
خدا سایه ایشان را تا ظهور حضرت بهار (ارواحنا فداه) مستدام دارد ، زیرا ما مفتخریم به رهبری ولائی که آنقدر به امّت اعتماد دارد که وظیفه فکر کردن و تصمیم گیری بر اساس اصولی که واضح است را به خودشان واگذار می کند !

✔️رشد تحلیل سیاسی مردم بر هم زننده دکّان عمارپنداری :

ولی از آنجا که رایج شدن چنین روشی در جامعه ی دینی ما دکّان بولتن سازان و بصیرت افزایان جعلی را تخته می کند ، بنابراین در این چند سال همان دست ملعون نگذاشت که بخش مهمی از جوانانِ فعّال کشور ، صاحب تحلیل سیاسی شوند بلکه ترجیح داد اینان به عنوان انصار جنجالگری برای القای دوقطبی در جامعه بی خبر بمانند و به جای تحلیل های عمیق سیاسی به بازی های سیاسی گرفتار شوند !


 در همان دهه ۷۰ وقتی با تهیه جزواتی خواستیم این امر را اجرایی کنیم مراکز بصیرت افزا مانع آن شدند و ترجیح دادند که دخمه های تحلیل های تحمیلی افکار بخشی از جوانان را با موج تهمت و دروغ به خادمانی مانند دکتر احمدی نژاد و یارانش بدبین کرده و به جای رهبری اولویت تراشی کنند .

شگفتا جایی که هشیارترین و آگاه ترین فردی مانند رهبری عزیزمان جوانان را به تحلیلی مستقل از خودشان دعوت می کنند ، عمارپندارانی رشد کردند که فکر مخالف تحمیق خود را تکفیر می کنند و بگذریم که برخی از همین بولتن نویسان حتّی مدعیند که می توانند بر افکار بزرگان نظام نیز اثر بگذارند و ...
خدا را شکر که یاران وفادار دولت عدالت در مدرسه ی رهبری فرزانه انقلاب اسلامی به رشدی رسیدند که در لجن پراکنی بصیرت افزایان تقلبی دست از حمایت دولت مظلوم عدالت نکشیدند و بر تکلیفی که امامشان بر آنان نهاده بود ثابت قدم ماندند ، چراکه این است معنای واقعی بصیرت !

مسعود شفیعی کیا
۹۳/۶/۲۶

تروریست شناخته شدن سپاه و شهادت « سمیر قنطار » ؛ آغاز بوسنیاییزه شدن سوریه با پیشنهاد ایران؟!

 تروریست شناخته شدن سپاه و حزب الله و شهادت « سمیر قنطار » ؛


 آغاز بوسنیاییزه شدن سوریه با پیشنهاد ایران ؟!

متأسفانه سلطه ی رسانه به دنبال ساده انگاری تحلیل تحولات است که بنابر همین نقطه ضعف افکار عمومی ٬ دسیسه بازان جهانی با بزک ظاهر یک اتفاق از پیچیدگی های شیطانی آن اذهان را غافل می کنند مثلا ً:

حاصل نشست وین ۲ درباره سوریه عبارت بود از :

۱- توافق بر تشکیل دولتی ظرف شش ماه که روسیه آنرا « دولت وحدت ملّی » و آمریکا آنرا « دولت انتقالی » می داند ، ولی در هر صورت نتیجه این دولت پس از شش ماه کمرنگ شدن نقش اسد در دولت آینده است .

۲- در این شش ماه قرار شده قانون اساسی سابق سوریه نیز ملغا و قانون اساسی جدیدی با ادعای امکان مشارکت تمام طرف ها در اداره کشور به تصویب برسد تا پس از ۱۸ ماه انتخاباتی زیر نظر شورای امنیّت برگزار شود .

۳- این تقریباً همان مدل آمریکا در بوسنی و کوزوو بود که پس از حمام خون صرب ها با شراکت دادن به اصطلاح میانه رو های آنان در دولت ائتلافی ، نقش مسلمانان را در آینده آن کشورها کمرنگ و به حاشیه راند ! اگرچه سوریه مانند بوسنی و یا کوزوو آرام نخواهد شد و این دسیسه جز تجزیه کشور پهناور سوریه و تداوم جنگ داخلی ثمر دیگری نخواهد داشت .


✔️بنابراین نقش اسد در دولت انتقالی و دولت آینده بیشتر از مرحوم « علی عزت بگوویچ » در دولت ائتلافی بوسنی نخواهد بود که در این صورت کشوری یکپارچه و برخوردار از یک نهاد تصمیم گیری و تصمیم سازی واحد و ارتشی بزرگ ، جایش را به کشوری پرچالش خواهد داد که معارضین جدّی و بعضاً تروریست اسد قرار شده با وی دولت ائتلافی تشکیل دهند ، بنابر این در صورت عملی شدن تصمیمات وین سوریه دیگر نمی تواند حامی خوبی برای مقاومت بماند، و شیطان بزرگ به بیشتر اهداف جنگ چهارساله ی خود خواهد رسید و دومینو وار چالش عمیق سیاسی به لبنان و تجزیه به عراق سرایت می کند که این اولین عواقب این تزویر خواهد بود .

 ۴- قابل توجه اینکه در این نشست با موافقت ظریف قرار شده اردن فهرستی از گروه های تروریستی حاضر در سوریه تهیه کند تا در دولت فراگیر آینده حضور نداشته باشند و هدف حملات ائتلاف ضد تروریست نیز قرار گیرند !

این در صورتی است که اردن در این چند سال به پادگان تجهیز و آموزش تکفیری ها تبدیل شده است!

و از همه مهمتر اینکه در فهرست ۱۶۰ گروهی که اردن به نشست نیویورک ارائه کرده و مورد استقبال روسیه هم قرار گرفته نام « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » و « حزب الله لبنان » به چشم می خورد
 http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=859479

♨️این نقطه ی آغازین بوسنیاییزه کردن سوریه است که تجاوز رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از درج نام سپاه و حزب الله در فهرست تروریست های حاضر در سوریه  و قبل آن نیز تحریم حزب الله لبنان توسط اوباما ، نخستین بازخورد تصمیم نشستی است که جناب ظریف نیز حاضر در آن بوده است !

( دکتر احمدی نژاد در حال تجلیل از مقاومت شهید سمیر قنطار )


 شهادت مظلومانه « سمیر قنطار » پیر آزاده ای که از 13 سالگی در زندان های رژیم صهیونیستی به سر برد و با بلند اندیشی سید حسن نصرالله - با وجود اینکه قنطار از حزب جنبلاط که معارض حزب الله بود - ولی در تبادلی پیروزمندانه آزاد گشت و  پس از رهایی کمر همت بر رفع اختلافات جنبلاط و حزب الله بست و خود در زمره ی فرماندهان مقاومت قرار گرفت هزینه ی یک معامله ی کثیف بوده است !

جان کری روز شنبه در پایان نشست نیویورک درباره سوریه گفت :
✔️«حدود یک سال قبل هم، ایرانی‌ها  ( ظریف ، عراقچی ، تخت روانچی ، فریدون ) طرحی را برای صلح در سوریه ارائه کردند، که مشتمل بود بر آتش بس، تدوین قانون اساسی جدید، ایجاد دولت وحدت ملی و برگزاری انتخابات. خوب می‌بینید که این تا حد بسیار زیادی به این (قطعنامه شورای امنیت) نزدیک است.»
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940928000021

و این سخن کری معنایش این است که مذاکره کنندگان با تروریست شناخته شدن سپاه و حزب الله و  تقسیم سوریه عملاً همراه شده اند .

 البته « جیمز بیز » ، سردبیر « الجزیره » انگلیسی نیز که با ظریف گفتگویی داشته چندی پیش از این دیدارش چنین خبر داد  :
✔️« ظریف گفت ما از مدت ها پیش تشکیل دولت وحدت ملی در سوریه را پیشنهاد کردیم. »
http://www.asriran.com/fa/news/438608/

♨️ گویا ماجرای حمله به مقر سپاه در « سارایوو » و بازداشت و اخراج تمامی سپاهیانی که به کمک مردم مظلوم بوسنی رفته بودند بلکه خونین ترش در سوریه در دیپلماسی شگفت انگیز دولت ۱۱ در حال تکرار است ، حمله به مقر حزب الله که با سپاه عملیّات مشترک می کنند در دمشق توسط صهیونیست ها  و شهادت تنی چند از جمله « شهید سمیر قنطار » آغاز هدف شدن سپاه به عنوان گروهی تروریستی در سوریه  می باشد که نمی دانم  از این همه عزّت و حکمت و مصلحت اندیشی فرزندان دیپلمات انقلاب ازچه کسی باید متشکر باشیم ؟!

مسعود شفیعی کیا

94/10/2
ربیع الأوّل 1437

بوسنیاییزه و کوزوویی شدن دولت سوریه