مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

شیطان بزرگ در پوستین عربستان


شیطان بزرگ در پوستین عربستان

 

رهبری در ابتدای سال جدید در صحن رضوی درباره رویکرد آمریکا نکته مهمی را متذکر شدند :

« دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چه‌کار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند . »

 94/1/1 حرم رضوی

این واقع نگری رهبری متأسفانه این روزها در تحلیلات شخصیت ها و رسانه ها دیده نمی شود و غالباً شیطان بزرگ غولی بی تدبیر انگارده می شود که در حال اضمحلال است و نتیجه این رویکرد غفلت از مکر پیچیده ی کاخ سفید بوده است !

«دکتر احمدی نژاد» حکیمانه یکی از مهمترین راهبردهای شیطان را  مخفی کردن خود و غافل کردن دیگران از حضور جدیش می دانند و با توجه به ماهیّت شیطانی آمریکا این رویکرد را در سیاست های کاخ سفید به وضوح می بینیم !

دولت حاکم آمریکا پس از اتمام کار دولت دهم و پیش آمدن شرایطی که منجر به عدم تداوم آن رویکرد شد و با جایگزینی دولتی که به دنبال رفع مخاصمه با شیطان بزرگ بود در پوشش مذاکرات هسته ای توانست از لاک انفعال خارج شده و سیاست های منطقه ای خود را به سرعت پیش ببرد !

و رمز تأکید مکرر و مؤکد رهبر معزز انقلاب به این نکته که « مذاکرات با آمریکا باید صرفاً هسته ای باشد . » را می توان در همین امر جستجو کرد ، و آنرا در دو بعد ارزیابی کرد :

1-    پیامی به ملت های مظلوم جهان که به انقلاب اسلامی چشم امید دارند تا بدانند که از نظر رهبری هرگونه معامله ای با شیطان بزرگ در مذاکرات بر سر دفاع نظام از ایشان مردود می باشد !

2-    خط قرمزی ترسیم شود که مذاکره کنندگان بدانند که مذاکره در موضوعی غیر هسته ای مشروعیّت ندارد .

ولی نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که اوباما از فرصت بی نظیر پیش آمده برایش بیشترین بهره برداری را برای منافع حزبی و سامانه ی حاکم بر ایالات متحده برده و حساب شده به تحکیم مواضع خود و هم پیمانانش مثل عربستان در منطقه روی آورده .

برخی تحلیل های سطحی از اختلاف عربستان با آمریکا و امثال آن می گویند ولی اگر به سیاست آمریکا درباره ریاض درست نگریسته شود درک خواهیم کرد که در شرایط فعلی روابط ریاض و  واشنگتن به چشمگیر ترین سطح خود رسیده است !

 برنامه دقیق کاخ سفید برای حکمرانی بر منطقه با عربستان :

ماجرا باز می گردد به سفرهای مکرر و دخالت های آشکار کاخ سفید در جزییات هرم قدرت عربستان که از همان هنگامی که « ملک عبداللّه » با بیماری دست و پنجه نرم می کرد شروع شد ! چنانچه اگر به سفرهای خارجی اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی در دو سال اخیر نگریسته شود ، پس از رژیم صهیونیستی ، عربستان بیشترین مقصد آنان بوده است .

نخستین محکم کاری تیم اوباما برکناری رئیس سازمان امنیّت عربستان « بندر بن سلطان » بود ، بندر بن سلطان هم پیمان جمهوری خواهان که تشکیل داعش و طراحی کودتا علیه دولت اخوانی مصر آخرین اقداماتش بود دیگر برای فصل جدید رویکرد آمریکا در منطقه تاریخ مصرفش گذشته بود ، زیرا رویکرد رادیکالی وی برای برخورد با هر نوع انقلابیگری در منطقه و کینه اش به ایران با تعامل تعریف شده آمریکا با بخشی از حاکمیّت ایران منافات داشت ، چون این بار اوباما بسیار به همگرایی مذاکره کنندگان ایرانی در جهت سیاست های منطقه ای خودش محتاج و امیدوار است .

 برکناری بندر بن سلطان در صورتی انجام گرفت که کاخ سفید برای ولیعهدی « سلمان بن عبدالعزیز » در زمان حیات عبداللّه بی پرده عمل کرد و سلمانی که در تسلیح گروه های تکفیری افغانستان نقش داشت به دلیل تلاش هایش در زمان تصدیش در وزارت دفاع برای تسلیح بی سابقه ی عربستان به جنگ افزارهای نوین غربی به عنوان همپیمانی شایسته برای کاخ سفید گمارده شد .

اوج دخالت کاخ سفید پس از مرگ ملک عبداللّه و در سفر 4 ساعته اوباما همراه 30 تن از اعضای بلند پایه دولت آمریکا به ریاض صورت گرفت ، که خود ملک سلمان به استقبال اوباما تا پای هواپیما آمد و پس از این سفر بود که کاخ سفید در بیانیه ای موضوع اولین مذاکره با شاه جدید سعودی را « هسته ای ایران و بحران یمن » اعلام کرد .

اگرچه ملک سلمان از چند بیماری رنج می برد ولی کاخ سفید با مهره چینی هایش مثل جانشینی ولیعهدی « محمّد بن نایف » و سپردن کارهای اجرایی عربستان به دست فرزند جوان سلمان « محمّد بن سلمان » غرب گرا فکر تمام جوانب کار را کرده ، که پس از سفر اوباما به ریاض ، محمّد بن سلمان  به بی سابقه ترین حذف ها در دولت عربستان پرداخت که برخی از تحلیلگران از آن به « کودتای سلمان – اوباما » تعبیر می کنند که حتی دو فرزند ملک عبدالله ( فیصل و مشعل ) را نیز از امارت مکه و مدینه برکنار کرد و با انحلال تمام شوراهای قدیمی و تشکیل دو  شورای عالی و ادغام دو وزارت مربوط به علوم و دانشگاه ها و سپردن آن به شاهزادگان و غیر شاهزادگان تکنوکرات درس خوانده در آمریکا و انگلیس حتّی در پرورش منابع انسانی نظام آل سعود به دغدغه های آمریکا بیش از گذشته توجه کرده است !

شیطان بزرگ در پوستین عربستان سعودی :

و با روی کار آمدن ساختاری که فاقد اندک انعطاف پذیری ملک عبدالله می باشد نگرانی کاخ سفید از همگرایی آن با ایران و همچنین نگرانیش از دولت نظامی مصر که مورد حمایت عربستان می باشد نیز بر طرف شد !

 و اکنون با فرماندهی مستقیم محمد بن سلمان در تجاوز به یمن سکان کار را شیطان بزرگ به دست بی دردسر ترین شاهزاده آل سعود داده است تا با انبار تسلیحات خریداری شده با پول نفت و حج مسلمین ، جنگ نیابتی با منافع انقلاب اسلامی و مسلمانان جهان در پوستین عربستان انجام شود و تداوم رویکرد گماردن شاهزادگان و حتی غیر شاهزادگان عربی آمریکایی و عربی اروپایی ضامن حاکمیّت دراز مدّت شیطان بزرگ بر قبله گاه مسلمین دانسته شده است تا در پشت لبخند دیپلماتیک ، دست چدنی سعودی را به سوی آزادیخواهان منطقه دراز کنند .

و این تسلط کاخ سفید بر حجاز تاجایی پیش رفته که خبر اعلان مراحل مختلف حمله ظاهری عربستان به ملّت مظلوم یمن به جای اینکه از ریاض و توسط سخنگوی نظامی آن رژیم منعکس شود توسط  « عادل الجبیر » سفیر کاملاً آمریکایی ریاض در واشنگتن در جمع خبرنگاران آمریکایی اعلام می شود که گویای پیام واضحی می باشد !

بنابر این شیطان بزرگ این بار خود را پشت نقاب اشغالگران حرمین شریفین پنهان کرده تا ما را از حضور خود غافل و جنگ عرب و فارس و سنی و شیعه را القا کند ،  به خصوص با تصویب تشکیل « ارتش عربی » در « اتحادیّه عرب » به فرماندهی عربستان هم زمان با تجاوز به یمن ، شکل گیری پیاده نظام عربی برای مقابله با انقلاب اسلامی و حتّی خاستگاه آن در ایران  دنبال می شود ، که این را می شد از خریدهای نامتعارف اسلحه توسط عربستان و دیگر هم پیمانانش در منطقه فهمید . بنابراین جنایت هدفمند تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط شرطه ی سعودی در فرودگاه جدّه و یا تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه را نباید صرفا تصمیمی در ریاض دانست !

اگر چه شرایط متفاوت یمن و مردم انقلابی و آماده به رزم آنجا پوستین سعودی شیطان بزرگ را از هم خواهد درید و جنگ سرنوشت ساز یمن آغاز تحولات شگرفی در منطقه به ضرر شیاطین خواهد شد ولی تا این مرحله کاخ سفید حساب شده پیش آمده است .

فن بدل رهبری بر علیه پیشروی هدفمند اوباما در منطقه:

با این شرایط اگر اوباما بتواند در مذاکرات نیز با توافق جامعی که در بیانیه تحمیلی لوزان گنجانده است مقدمات تسلط بر ایران را فراهم کند می تواند کارنامه ی درخشان تری از رئیس جمهوران قبل از خودش به سامانه شیطانی حاکم بر کشورش ارائه کند که نکته ای که رهبری در سخنان اخیرشان در جمع مادحان فرمودند را می توان فن بدلی بر علیه این سیاست دانست ، چراکه رهبری از احتمال امضای توافق با 5+1 در مدتی بیش از سه ماه پیش بینی شده گفتند ، چنانچه خود غربی ها نیز قبلاً تأخیر هفت ماهه داشته اند !

و اگر این وقار دیپلماتیک از طرف تیم مذاکره کنند دنبال شود فشار سنگینی بر اوباما به دنبال خواهد داشت ، چرا که رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در حال گرم شدن است و اگر اوباما در موعد مقرر بتواند توافقی را به ایران تحمیل کند بر اقبال عمومی « هیلاری کلینتون » نامزد دمکرات ها می افزاید و هر قدر این توافق به تأخیر بیافتد به ضررش می باشد و رقیب سرسخت جمهوری خواهشان « جب بوش » که از بخت بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار است با تاکتیکی متفاوت شرایط جدیدی را پیش خواهد آورد ، پس باید این مطالبه از مذاکره کنندگان همه گیر شود تا برای توافق به هر قیمتی عجله نکنند !

و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین

مسعود شفیعی کیا

94/1/22

جمادی الثانی1436

پادشاهی سلمان

انقلابی به رهبری فرزند ملک سلمان

“سوابق سیاه” ملک سلمان/

از ترویج وهابیت در بوسنی تا حمایت از القاعده

به سعودی ها هشدار می دهم !

مذاکرات کشتی نجات نیست ، این تایتانیک است !

بسم ربّ الشهداء


مذاکرات کشتی نجات نیست ، این تایتانیک است !

تقابل با نگرش رهبری ، مانع اصلی همدلی و هم زبانی دولت با ملّت :

در خاطرات کارکنان نجات یافته کشتی تایتانیک آمده که تعداد قابل توجهی از مسافران این کشتی با اعتماد به تبلیغات کارتل های سازنده ی آن که مدعی بودند که ؛ « حتّی خدا هم نمی تواند این کشتی را غرق کند ! » از سوار شدن به قایق های نجات اجتناب کرده و باورشان نمی شد که این کشتی هم غرق خواهد شد و به همین دلیل نیز هلاک شدند! این قدرت باور سازی عمیق تبلیغات اغواگرانه ی جهان سرمایه داری را می رساند که افراد با اعتماد به تبلیغات و دروغ های بزرگ ، واقعیت پیش رویشان را هم باور نمی کنند !

این پارپاگاندای اغواگر شیطان بزرگ است که می تواند آدمی در ناز و نعمت را بحران زده و از طرفی شخص در حال غرق را نجات یافته القا کند !

وارونه سازی واقعیّت ها و پنهان سازی شیطان و جریانش و مخرب نمایش دادن حرکت در مسیر اعتلای انسانی آن ماجرای غم انگیزی بود که در سال های گذشته آشکار دیدیم !

اغواگری شیطان شرایط « بدر وخیبر » را به « نرمش قهرمانانه » تبدیل کرد :

این همان شعبده ای است که با آن کشور را در دوره ای که به گفته ی رهبری شرایطش « بدر و خیبر » بود در حال سقوط نمایش دادند و  عوامل با نفوذی که بر بازار و رسانه مسلط بودند آن دولت را با شایعه « قحطی » و با سیاه نمایی هایی که صدا و سیما هدفمند و حساب شده بر آن دامن می زد متهم به بی تدبیری کردند ، و از هر نوسان کوچکی در بازار موجی و التهابی می آفریدند و حتی کار به جایی رسید که اخبار صدا وسیما افزایش قیمت ناچیز سکه و ارز و کالا را روزانه منعکس می کرد و با « تورم انتظاری » و با کمبود های ساختگی سال 90 و 91  آستانه تحمل مردم را نشانه گرفته و تمام راه ها را بن بستی که فقط مذاکره با شیطان بزرگ راه گشای آن است تلقی کردند !

و حال که دو سال شرایطی حاکم شده است که « نرمش قهرمانانه » تداعی کننده صلح جانگداز امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و شرایط برای اقشار مختلف مردم به جز معدود ویژه خواران بغرنج شده و با افزایش صعودی قیمت کالا و خدمات و سیاست های انقباضی دولت ، سقوط شاخصه های رفاهی و عدالت اجتماعی را مشاهده می کنیم ولی اکنون همان سامانه ی تبلیغی در رکود بازار و سقوط قدرت خرید مردم ، ناگهان همه چیز را خوب به تصویر کشیده و آنقدر فضا را آرام نگه داشته که علیرغم افزایش قیمت هایی که مثلاً در میوه و پوشاک تا 200 درصد گرانی و در بهای آب و برق و گاز و نان 40 تا 50 درصد گرانی داشته ایم ولی به راحتی ادعای تورم پایین و حتی صفر درصد و عبور از رکود و رشد اقتصادی بالا را دارد !

معضل واردات بی حساب که رهبری نیز به صراحت نسبت به آن گلایه داشته اند به جایی رسیده که حتّی صنایع مادر مانند صنایع فولاد از واردات بی رویه فولاد از اوکراین و چین خود را متضرر می دانند و ده ها گزارش موثق و تأسف آمیزی که نقطه ی مقابل « اقتصاد مقاومتی « است به گوش می رسد ولی رسانه ها الان بر خلاف قبل نه تنها موج سازی های ساختگی ندارند بلکه موج شکنی هایی هم داشته اند و بازار تقدیرات هم در بسیاری از تریبون ها گرم است و ...

تداوم ترور های اقتصادی 90 تا 92 برای تکمیل فتنه 88 :

 بمباران تبلیغی ابتدای دوره جدید حساب شده به دنبال این بود که مردم باور کنند ، دولتی بخت برگشته روی کار آمده که کشور خراب و خزانه ای خالی تحویل گرفته تا مردم سطح توقعشان پایین بیاید و با بی تحرکی های پس از دولت پرشتاب گذشته همراهی و دندان روی جگر بگذارند ، ولی گویا این ترفند هم کارساز نبوده است و بنابراین به دنبال ناکارآمدی مذاکرات ، سامانه ای که سال های 90 تا 92 با ترورهای اقتصادی آستانه ی تحمل مردم را نشانه گرفت ، این بار نیز برای شکستن تنها سد مقاومت کشور یعنی رهبر معزز انقلاب اسلامی که با هرگونه توافقی که به ضرر ملت و کشور باشد مخالف هستند ، جریانی که در سال 88 با تکیه به بخشی از قشر متوسط به بالای جامعه ، آتش فتنه افروخت ، اینبار با تنگناهای معیشتی به طمع درگیر کردن قشر ضعیف و پابرهنگان به کار گرفته شده است که بنابر تجربه ی انقلاب اسلامی با درگیر شدن این قشر جامعه که پاکباخته و بی هراس وارد میدان اعتراض می شوند به دنبال بر هم زدن اوضاع برای پوشاندن شکست بازی خسته کننده مذاکرات می باشند تا در هرج و مرج ناشی از ناکارآمدی و سومدیریت ها بازی را به نفع شیطان بزرگ در کشور تغییر دهند تا پروژه فتنه ناتمام 88 را به خیال خود تمام کنند ، که رهبری به درستی در سخنان حرم رضوی علیه السلام از آن پرده گشودند !

مسئولانی که واقعاً دلسوز مردم و نظامند باید واقعیت شیطان بزرگ و دیگر متحدانش را درک کنند و از توهم کشتی نجات بودن این چند کشور باید خارج شوند ، چون این غول نمایان فقط هنرشان تایتانیک ساختن و هلاک کردن پناهندگان به خویش است ، همانطور که رهبری بارها تأکید داشته اند باید به مردم باور داشت و اعتماد کرد و فرصت نوکری آنان را نباید از دست داد چون هیچ عقل سلیمی اجازه نمی دهد که برای گرفتن حق خود ، کشور و ملّت خویش را ذلیل کند و تجریه نشان داده که کمک های آمریکا به افراد مطلوبشان هم مشگل گشا نبوده چنانچه اگر مشگل گشا بود جناب مرسی در مصر با میلیون ها دلار اهدایی اوباما نباید منقرض می شد و همینطور است سرانجام دیگر گدایان عزت از شیطان بزرگ چراکه شیطان فقط به هلاکت مریدانش می اندیشد !

تقابل آشکار با رهبری ، مانع همدلی و هم زبانی دولت با ملّت :

رهبری معزز انقلاب اسلامی صریحاً در جمع زائران ثامن الحجج علیه السلام در روز نخست فروردین امسال از دو نگرش برای پیشرفت اقتصاد در کشور گفتند که یکی - مثل خودشان - به نیرو های دررونی تکیه می کند و نگاه دوم به تحقیر شدن در مقابل استکبار اصرار دارد و گفتند :

«نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. »

( 94/1/1 – حرم رضوی علیه السلام )

ولی جناب « روحانی » در تبلیغ انتخاباتی تنها کلید رفع مشکل را تعامل با آمریکا ( شیطان بزرگ ) دانسته و گفت :

«نوع رابطه ما با برخی کشورها به دلیل نوع تخاصم ما با آمریکاست، روابط امروز ما با آمریکا در حد تخاصم است، باید تلاش کنیم این حد را با برنامه‌ریزی و تدبیر پایین آوریم و حداقل روابط را از تخاصم به تنش برسانیم. در شرایط کنونی نمی‌توانیم بگوییم با آمریکا می‌خواهیم تنش‌زدایی کنیم زیرا امروز بحث تهدید و تخاصم است. در 8 یا 10 سال پیش می‌شد اما امروز در مرحله دیگری قرار گرفته‌ایم. امروز با برخی از کشورهایی که پیش از این به دنبال اعتمادسازی با آن‌ها بودیم باید تنش‌زدایی کنیم و با آن‌ها که خواهان تنش‌زدایی بودیم باید به دنبال رفع تهدید باشیم. شرایط متفاوت شده، اما باید بدانیم می‌توان با دشمن هم تعامل داشت.»

 ( جام جم – خرداد 92 )

آیا این تعامل با شیطان بزرگ برای ملّت سودی داشته ؟! آیا برخورد خشمگینانه با اکثریتی که برای پیشرفت اقتصادی نگاه به ظرفیّت داخلی داشته اند و خنده ها و هم قدمی ها با نمایندگان شیطان بزرگ گره ای از کار این مردم باز کرده یا گره هایی افزوده ؟!

ولی متأسفانه در روز های اخیر برخی از دولتی ها به جای هم دلی و هم زبانی با مردم حتی بر خلاف منویات رهبری سخن گفته اند مثلا جناب « ظریف » در صفحه ی فیس بوکش ظاهرا در پاسخ شخصی  نوشته است : « آن روزی که تحریم می شدیم باید نگران می شدند نه الان که داریم خارج می شویم ! « این در صورتی است که رهبری معزز انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با اعضای مجلس خبرگان ابراز داشتند که « نگرانم ! »

  رهبری معزز انقلاب در حرم رضوی شرط ایران برای توافق را ؛ اوّلا عدم قبول زور گویی آمریکا و عدم نوشتن هرچه آمریکا دیکته میکند در توافق دانسته، در ثانی مذاکرات را صرفا هسته ای دانستند و این به معنای عدم همگرایی ایران با سیاست های آمریکا در منطقه است! و ثالثاً رفع تحریم ها در صورت توافق بدون هیچ فاصله و تأخیری باید باشد و رابعاً بازگشت ناپذیری تحریم ها و خامساً عدم بازگشت و دست کشی ملّت از صنعت مردمی هسته ای !  

این در صورتی است که معاون رئیس دولت در آستانه سال جدید در مصاحبه ای از زمان بر بودن رفع تحریم ها و چند مرحله ای بودن آن که اتفاقا ً خواست آمریکا و بر خلاف سخن رهبری می باشد سخن می گوید و در ادامه می گوید : « ما معتقدیم دامنه انتظارات مردم باید در حد شرایط مذاکرات و میزان توافق ها باشد. عده‌ای ممکن است مطالبات مردم را دامن بزنند و توقعات از شرایط توافق ها را بیش از اندازه بالا ببرند . »

چرا اقتضائات نارضایتی ها در دولت 11 زیاد است ؟!

دولت یازدهم باید یک واقعیت مهمی را در نظر بگیرد و آن این است که نسبت به دولت های گذشته به خصوص نسبت به دولت نهم و دهم از آرای کمتری برخوردار بوده و اقتضای نارضایتی عمومی از عملکردش بیش از دولت های دیگر است ، بنابر این به جاست به جای کشتی نجات انگاری غرب و – مانند دهه 70 – به جای دل دادن به وعده ها و نسخه های اقتصادی مستکبران به هشدارهای رهبری که مورد اعتماد اکثریت جامعه می باشند توجه کرده و به جای تخریب دوران بی نظیر دولت سابق راه های مردم داری و رفع مضیقه های معیشتی در فشارهای دشمن را از «دکتر احمدی نژاد» و تیم مجربش بیاموزند و با همدلی و سپس هم زبانی با مردم ، کشور را در این پیچ تاریخی از عواقب پناهندگی به تایتانیک غرب رهایی دهند !

چرا که هنوز سال دوم دولت 11 تمام نشده است ولی تجمعات اعتراضی معلمان و کارگران و پرستاران و خبر هایی از تعدیل بی سابقه نیروهای شاغل می رسد و متأسفانه در چند ماه گذشته چند نفری از فشارهای معیشتی و تنگناهای اداری به خودسوزی دست زده اند که یکی از اینها در کشورهای دیگر خیزش های اجتماعی براندازانه ای به پا می کرد ! ، بنابراین تدبیر حکم می کند دولتیان مسئله یابی کنند و گیر کارشان را ببینند کجاست که اینقدر اقتضائات اعتراضات مردمی در این مدت کوتاه از دوره شان زیاد شده و چرا هم دلی و هم زبانی با مردم فراموش شده ؟!

 

مسعود شفیعی کیا

94/1/4

شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها