مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مأموریت دکتر احمدی نژاد همچنان ادامه دارد ...


بسم ربّ الشّهداء

مأموریت دکتر احمدی نژاد همچنان ادامه دارد ...

✔️ چند سال پیش دکتر احمدی نژاد در جمع برخی دوستان از فلسفه ی ورودش به انتخابات ریاست جمهوری ٬ نکات جالبی مطرح کرد که پاسخ بسیاری از شبهات امروز می باشد .

ایشان در کنار تلاش اقتدارگرایانه دو جریان موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا که مخالف ورود ایشان بودند ٬ از عده ای دیگر حکایت کرد که ناصحانه و دوستانه مخالف ورود ایشان به عرصه سیاسی بودند ٬ به دلیل اینکه ساختار سیاسی را فراآرمانی و عدالت ستیز می دانستند که فقط اهل معامله در آن دوام می آورند و چون روحیه ی انقلابی دکتر احمدی نژاد را در عدم تن دادن به بده بستان ها و معاملات پست سیاسی را می شناختند بنابراین دوام دولت وی را محال می دانستند پس سؤال بزرگی از انگیزه ورود ایشان برایشان مانده بود .

دکتر احمدی نژاد در پاسخ این دسته ٬ رسالت خود را چنین شرح داده بود : من دیدم در این نظام همه مدعیند که انقلابی اند ٬ از آن کسیکه خود و خانواده اش سال ها از این نظام خورده است و برده اند تا آن جانباز ۷۰ درصد که سال های جوانی اش را روی تخت آسایشگاه گذرانده همه از انقلاب می گویند و نسل جوان باید متوجه می شد که چه کسی راست می گوید و چه کسی راست نمی گوید ! گویا قبل از ظهور هم باید صف ها جدا شود ؟!...

دکتر احمدی نژاد با وجود ایجاد انسجام ملّی ای که نظیرش فقط اوائل انقلاب بود و ایجاد وحدت طیف های مختلف مردم در سال های دولتش که در راهپیمایی ها و مشارکت های بی نظیر آن سال ها مشهود بود ٬ ولی تأثیر اصلی اش جدا سازی صف کثیر مدعیان انقلاب که زندگی انگلی نسبت به نظام دارند و جز مکیدن منابع ملّت و فروش دستاوردهای انقلاب ٬ هنری نداشته اند از انقلابیون گمنام بوده است .

مدعیان زیادی که سال ها خود را پشت نام امام و انقلاب و ارزش ها پنهان کرده بودند با حضور ایشان حقدها و کینه های بدری و خیبری شان بروز کرد که امثال میرحسین موسوی تنها یک نمونه از ده ها مورد آن است .

✔️ سوای منتقدان دلسوز که مورد استقبال دکتر احمدی نژاد هم هستند ٬ ولی هرکس تاکنون به کینه ورزی و دشمنی با دکتر احمدی نژاد پرداخته است اگر ناآگاه نباشد ٬ گویای انحرافش از خط امام و آرمان های انقلاب بوده است که سرانجام گیر کارش افشا خواهد شد ٬ چراکه تنها گناه ایشان عمل در جهت آرمان های عدالتخواهانه و انقلابی امام خمینی بوده است ٬ پس این جدا سازی صف ها همچنان ادامه دارد .

همانطورکه پیامبر بزرگ خدا ٬ امیرمؤمنان را شناسه ی مؤمنان بعد از خودش دانست ٬ به گفته مبتنی بر ادله ی عقلی و نقلی یکی از اساتید بزرگ اخلاق ٬ دیگر مؤمنان نیز بسته به اندازه ایمانشان همین خصوصیت را در جدا سازی صف مؤمنان و منافقان دارند ٬ پس نباید از این خالص سازی صف انقلابیون و انقلابی نمایانِ فرصت طلب در درون نظام هراس داشت و آنرا دوقطبی سازی انگارد چون این مأموریت دکتر احمدی نژاد و سایر مؤمنان همچنان ادامه خواهد داشت و یکسان دانی انقلابیون و منافقین انقلابی نما خود مخرّب ترین آفت درونی نظام و انقلاب است .

مسعود شفیعی کیا

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

بسم ربّ الشهداء

( بسیار مهم )

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

✔️فرق نظام اسلامی مبتنی بر ولایت با دیگر نظامات در این است که اساس حرکت و تداوم آن بر پایه بصیرت و بیداری ملت ها می باشد .
این در حالی است که در نظام های غیر إلهی جهان اساسِ حرکت بر پایه تحمیق و تحمیل و موج سازی رسانه ای اغواگر می باشد.
متأسفانه بخش هایی از درون نظام به گند نظامات متداول سیاسی جهان آلوده شده و با تکیه بر فن آوری های بیانی و رسانه ای اغواگر مانند دیگر نظامات برای قدرت طلبی و ثروت اندوزی به دنبال فریب افکار عمومی بوده اند ، بنابر این اهتمام این جریان همواره بر بی خبری و درگیری جوانان به مسائل سطحی بوده است .
چراکه همواره قدرت طلبان تزویر گر برای گمراهی افکار عمومی و هدایت نیروی متراکم جوانان کشورهایشان و برای بازیچه قرار دادن مقولات جدّی جامعه همواره به دنبال این بوده اند که بازی ها را جدّی و موضوع اصلی گفتگو های جوانان کرده و نیمه شب های جوانان را با نودهای بیهوده پر کنند !

 

دست های ملعونی که نمی خواهند جوانان سیاسی باشند !

ولی رهبری عادل و مدیر ولائی به دنبال مدیریت اقناعی و بیداری و هشیاری مردم و جوانان است ، بنابر این از سال ۷۲ ایشان مدرسه ای هدفمند برای بیداری و خودکفایی نیروهای انقلاب به راه انداختند .
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی صریحا فضای بی خبری دهه هفتاد را که دولت وقت مشوق آن بود و مسئولان آن رسماً اعلام کرده بودند که دانشگاهی غیر سیاسی می خواهند ، را شکسته و با لعن مسببان بی خبری جوانان ، تحلیل سیاسی داشتن را حتّی برای دانش آموزان ضروری دانستند :

« بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!
خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟
بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟
عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند. » ۷۲/۸/۱۲ دیدار دانشجویان و دانش آموزان


عوام ! مقلد خواص نمانید و خود صاحب تحلیل و خواص شوید :

ایشان با تکرار این مطالبه در مناسبت های دیگر در 20 خرداد سال 75 در جمع رزمندگان لشکر 27 محمدرسول الله صل الله علیه و آله بحت حیاتی « عبرت های تاریخ » و « خواص و عوام » را مطرح کردند و بارها در مواقع دیگر نیز بر ضرورت قرار گرفتن جوانان در جرگه خواص که شاخصه شان « تحلیل و درک سیاسی » است تأکید کردند و بر جوانان تکلیف کردند که :

1 – اگر جزو عوامی هستند که دنباله روی خواصشان می باشند ، با قدرت تحلیل سیاسی ، خود را به خواص تصمیم گیر و تأثیرگذار مبدّل کنند .


2- با تکیه بر قدرت تحلیل سیاسی خود ، در زمان لازم اقدام به هنگام را انجام دهند و ...
حرکت در لفافه مصلحت ها تا تکلیف آرمان گرایی جوانان :

✔️رهبری معزز انقلاب اسلامی در برهه هایی نیز گوشرد می کردند که امت و به خصوص جوانان نباید مقیّد به تکرار مواضع رهبری باشند چون رهبری و مسئولان بیشتر مکلفند در لفافه ی « مصلحت ها » حرکت کنند ولی اگر دانشجویان و یا جوانان نیز به جای آرمان گرایی مقیّد به مصلحت ها شوند کار با مشکل روبه رو می شود ، و در این زمینه به نکته ی مهمی اشاره کردند :

« برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می ریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند. توقّع من از شما عزیزان این است که پایه‌های معرفتی خودتان را در همه زمینه‌ها عمیق و مستحکم کنید. »

۸۲/۸/۱۵ دیدار با دانشجویان


اگر منتظر موضع گیری رهبری بمانید کارها قفل می شود !


مدرسه ی بیدارگر رهبری مرحله به مرحله به دنبال رشد بدنه ی نظام یعنی مردم برای اتخاذ تصمیمات مهم بدون وابستگی حتّی به رهبری بوده است ! تا جایی که رهبری روشن بین انقلاب اسلامی در آخرین اظهار نظر خود با دانشجویان در ابن رابطه بیانی آشکار دارند :

 « این‌‌جور نیست که همه‌‌ى مواضعى که آحاد مردم - از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند - اتخاذ میکنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند؛ نه، شما به‌‌عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید - که من حالا عرض خواهم کرد - نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید.

 این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانب‌‌دارى و طرف‌‌دارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید؛ این را رعایت کنید. اگر این رعایت شد، هم انتقاد خوب است، هم جانب‌‌دارى و تمجید خوب است: از شخص، از دولت، از فلان جریان سیاسى؛ از فلان حادثه‌‌ى سیاسى؛ هیچ اشکالى ندارد. البته اگر در یک زمینه‌‌اى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِ‌‌ظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفه‌‌ى افراد در مورد موضع‌‌گیرى‌‌ها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود؛ نه، هرکسى نگاه کند [و وظیفه‌‌اش را انجام بدهد]. »

۹۳/۵/۱ دیدار دانشجویان

به راستی چرا ایشان حتّی بر آنند که ما در موضع گیری ها مقیّد به تقلید از رهبری هم نباشیم  ؟!
و بلکه ایشان به قدری به دنبال رشد دادن امّت هستند که بارها با رد معصومیت خود از اشتباه ، احتمال داشتن تحلیلی برتر از خود را هم منتفی نمی دانند و تقلید محض سیاسی از خود را منجر به « قفل شدن کارها » می دانند !

✔️نظر کارشناسی مخالف نظر رهبری مخالفت با رهبری نیست !

 وقتی هوچی گرانی که پیچش موی ولایتمداری را نفهمیده اند احتمال تفاوت نظر کارشناسی « دکتر احمدی نژاد »  با رهبری – که اغلب این احتمال هم توهم بود - را بهانه اتهام ضد ولایتی ایشان می دانستند و در مواردی مانند آنچه که درباره معاون اوّلی و یا برکناری وزیری که همراه رئیس جمهور نبود و  یا ماجرای « بیداری انسانی » و  « بیداری اسلامی » پیش آمد و ظاهرنگران آنرا جواز تکفیر ولائی ترین رئیس جمهور قرار دادند حضرت آقا صریحاً فرمودند :

« گفته شد که بعضی ها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست ؛ دیگر از این واضح‌تر؟! »

دیدار دانشجویی 91/5/16

البته همیشه در اینگونه اختلاف نظرات فصل الخطاب کلام  رهبری بوده است که دکتر احمدی نژاد صادقانه و به دور از تعارفات منافقانه رایج دیگر سیاسیون ، همواره دنبال آن بوده است .
رشد جامعه برای فهمیدن تکلیف در مواقع معذوریت رهبری !

♨️در واقع رهبری در این سال ها به دنبال رشد جامعه به حدّی بوده است که اگر ایشان برای رعایت مصالح کشور و نظام مجبور به سکوت و حتّی در مواقعی مانند ائمه اطهار که مجبور به تقیه و خلاف واقع سخن گفتن بودند ، ولایتمدارانِ معقول بتوانند وظیفه و تکلیف خود را تشخیص دهند و اولویت ها را دنبال کنند ، باید دانست که هوچی گری و فرار از تفکر خصلت دشمنان ولایت می باشد ولی هنر ولایتمداری فهمیدن سخنانِ در لفافه و درک امام در دوران « تقیه مداراتی » یا همان « نرمش قهرمانانه » ایشان می باشد  !

رهبری گویا در این چند سال به دنبال خودکفایی امّت حتّی برای بعد از خود و شرایط بسیار پیچیده تر فردا بوده است .
خدا سایه ایشان را تا ظهور حضرت بهار (ارواحنا فداه) مستدام دارد ، زیرا ما مفتخریم به رهبری ولائی که آنقدر به امّت اعتماد دارد که وظیفه فکر کردن و تصمیم گیری بر اساس اصولی که واضح است را به خودشان واگذار می کند !

✔️رشد تحلیل سیاسی مردم بر هم زننده دکّان عمارپنداری :

ولی از آنجا که رایج شدن چنین روشی در جامعه ی دینی ما دکّان بولتن سازان و بصیرت افزایان جعلی را تخته می کند ، بنابراین در این چند سال همان دست ملعون نگذاشت که بخش مهمی از جوانانِ فعّال کشور ، صاحب تحلیل سیاسی شوند بلکه ترجیح داد اینان به عنوان انصار جنجالگری برای القای دوقطبی در جامعه بی خبر بمانند و به جای تحلیل های عمیق سیاسی به بازی های سیاسی گرفتار شوند !


 در همان دهه ۷۰ وقتی با تهیه جزواتی خواستیم این امر را اجرایی کنیم مراکز بصیرت افزا مانع آن شدند و ترجیح دادند که دخمه های تحلیل های تحمیلی افکار بخشی از جوانان را با موج تهمت و دروغ به خادمانی مانند دکتر احمدی نژاد و یارانش بدبین کرده و به جای رهبری اولویت تراشی کنند .

شگفتا جایی که هشیارترین و آگاه ترین فردی مانند رهبری عزیزمان جوانان را به تحلیلی مستقل از خودشان دعوت می کنند ، عمارپندارانی رشد کردند که فکر مخالف تحمیق خود را تکفیر می کنند و بگذریم که برخی از همین بولتن نویسان حتّی مدعیند که می توانند بر افکار بزرگان نظام نیز اثر بگذارند و ...
خدا را شکر که یاران وفادار دولت عدالت در مدرسه ی رهبری فرزانه انقلاب اسلامی به رشدی رسیدند که در لجن پراکنی بصیرت افزایان تقلبی دست از حمایت دولت مظلوم عدالت نکشیدند و بر تکلیفی که امامشان بر آنان نهاده بود ثابت قدم ماندند ، چراکه این است معنای واقعی بصیرت !

مسعود شفیعی کیا
۹۳/۶/۲۶

امام حسن علیه السلام در خیانت و إهمال کارگزاران مجبور به نرمش قهرمانانه شد!


بسم ربّ الشهداء

 


مفاد صلح نامه را امام حسن علیه السلام مهندسی


و معاویه مجبور به امضا شد !



امام حسن علیه السلام در خیانت و إهمال کارگزاران مجبور به نرمش قهرمانانه شد!



( در حاشیه قیاس مع الفارق توافق 5+1 با صلح شرافتمندانه ی امام حسن علیه اسلام )



 

این روزها برخی با وعده های انباشته و تحقق نیافته و در تراکم مشکلات معیشتی مردم  ، پس از گذشت ماه ها از مذاکرات بی ثمر با شیطان بزرگ ، سرخوشانه به مقایسه ی این وضعیت نامطلوب با صلح قهرمانانه ی امام حسن مجتبی علیه السلام می پردازند ، بنابراین تذکر چند نکته به تحریف گران تاریخ و غافلانی که این خطا را می کنند ضروری است تا هیچگاه تحمیل دنیا طلبانِ به دور از روحیه ی انقلابی را با تدبیر حکیمانه امام معصومی قیاس مع الفارق نکنند که گناهی نابخشودنی است  :

1-    مهمترین علّت صلح تحمیلی امام مجتبی علیه السلام با معاویه ، ریشه در خیانت مسئولان وقت و سرداران میدان جنگ داشت که به جای رزم عاشقانه و جهاد سرنوشت ساز با معاویه ، وی را کدخدا دانستند و به ثمنی ناچیز خود را فروختند و سر به آستان شیطان گذاشتند و فرزند پیامبر را میان ددان و گرگ ها تنها رها کردند ، بنابراین اگر امروز کارگزاری ادعا کند که شرایط امروز ما و رهبری همان شرایط صلح امام حسن علیه السلام است بیش از هر چیزی خود را متهم کرده است .


2- از آن صلح تحمیلی فقط دو طائفه خرسند شدند که یکی معاویه و دنباله هایش و دیگری کارگزاران و سرداران خائن دنیا طلب بودند و در عوض یاران حضرت آن صلح را به مثابه ی جام زهری تلقی کرده و بغض خود را در سینه نهان می کردند و هیچگاه از آن به عنوان جشنی ملّی یاد نمی کردند .


3- مفاد و شرایط توافق را امام حسن مجتبی علیه السلام خود مهندسی کرد و  هیچگاه در زمین آنان بازی نکرد بلکه معاویه را واداشت تا در زمین امام بازی کند !

  و شرایط و مفاد صلح نامه به گونه ای بود که تله های مختلفی سر راه تعدی و طغیان معاویه قرار داده و زمینه ای برای نبرد سرنوشت ساز أباعبدالله علیه السلام با بنی أمیّه را فراهم کرد ، مثلا با معاویه شرط شد که :  نام خود را امیرالمؤمنین نگذارد !  شهادتی نزدش اقامه نشود ! به امیرمؤمنان علیه السلام در نمازها لعن نکنند و از شیعیان امیرمؤمنان علی علیه السلام کسی را تعقیب نکند و برای آنان مصونیّت در نظر بگیرد و حقوقشان را به آنان بازگرداند .

 و خزانه کوفه برای امام بماند و مبلغ یک میلیون درهم از خراج « دارابجرد » بین خانواده ی شهیدان در رکاب امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ های صفین و جمل تقسیم کند که گویا معاویه گمارده ای از سوی ائمه شده است که موظف به رسمیت شناختن شهیدانی است که بخشی از آنان را خود کشته است .

 

4- در مفاد صلح نامه حضرت امام مجتبی علیه السلام ، معاویه را مکلف به اجرای قرآن و سنّت کرده و از برگزیدن جانشین برای خود منع کردند و وی را ملزم به عدم تبعیض نژادی نسبت به اقوام بلاد اسلامی کرده  و از وی خواستند جان و مال و نوامیس شیعیان و یاران علی علیه السلام در امان باشد و نه بر علیه امام حسن علیه السلام و نه بر علیه امام حسین علیه السلام و هیچکدام از اهل بیت نباید آشوب به پا کند که همه اینها گویای حصر معاویه در مفاد و شرایط امام حسن علیه السلام بود و به قول شهید مطهری همین عدم انتخاب جانشین یعنی موقت بودن صلح نامه چون باید حکومت پس از معاویه به امام حسن علیه السلام و یا امام حسین علیه السلام انتقال پیدا می کرد و چینش دقیق این صلح نامه توسط امام در اصل برای آگاهی مردم از عهد شکنی و مکاری منافقان اموی بود  .

( ر.ک « الفروق بین الأباطیل و الحقوق » - محمّد البحر الشّیبانی – بحارلاأنوار ج 44 )


مفاد صلح نامه را امام حسن مهندسی کرد نه معاویه !

حال چگونه توافقی که طراحیش توسط دشمنانمان بوده و حقّ مسلم هسته ای ما را زیر سؤال برده و به طراحان و حامیان هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران و به متجاوزان مستمر به حقوق مسلمانان و به تروریست های دانشمندان هسته ای اجازه ی سال ها إعمال محدودیت پیشرفت هسته ای و نظارت بی سابقه بر کشورمان را داده و با توافقی ذیل اصل هفت منشور ملل متحد بهانه ی جنگ با کشور مان را ایجاد کرده است را می توان با صلح عزتمند و مدبرانه ی امام حسن علیه السلام مقایسه کرد که مفاد و شرایط آن همه علیه شیطان بزرگ زمان بوده است ؟!
از آن گذشته وقتی امامِ امّت مجبور به نرمش قهرمانانه با شیاطین می شود که مردی در رکابش نباشد .

آری ! وقتی مردان می روند نرمش قهرمانانه تنها تدبیر تلخی است که رهبری عاقل جامعه ی اسلامی آنرا دنبال می کند .

دنیاطلبی یاران منجر به نرمش قهرمانانه شد :

گذشته از آن امام حسن مجتبی علیه السلام خود علّت صلح تحمیلی را دنیاگرایی مسئولان و سردارانش دانست و ناگواری آنرا چنین متذکر شدند :

« أمّا والله ما ثنانا عن قتال أهل الشّام  ذلّة و لا قلّة ، و لکن کنّا نقاتلهم بالسّلامة و الصّبر ، فشیب السّلام بالعداوة ، و الصّبر بالجزع ، و کنتم تتوجّهون معنا و دینُکم أمام دنیاکم ، و قد اصبحتم الآن و دنیاکم أمام دینکم ، و کنّا لکم و کنتم لنا ، و قد صرتم الیوم علینا ...

و إنّ معاویة قد دعا إلی أمرٍ لیس فیه عزّ و لانصفةٌ ، فإن أردتم الحیاة قبلناه منه ، و اغضضنا علی القذی ، و إن أردتم الموت بذلناه فی ذات الله ، و حاکمناه إلی الله ؟ - واضاف الرّاوی:  فنادی القوم بأجمعهم ؛ بل البقیة و الحیاة ! - » ( بحارالأنوار ج44 ص 21 )

« أمّا به خدا سوگند ! ما را ذلّت و کم تعدادی از جنگ با أهل شام ناامید نکرد !

 بلکه ما با شما ( یاران بد عهد ) با همدلی و صبر به جنگ با دشمن می پرداختیم که همدلی با دشمنی و صبر با ناشکیبی پیر شد .

 آن روز که شما به ما روی خوش نشان می دادید دینتان پیشروتر از دنیاتان بود ( دنیاطلب نبودید ) و ما با شما بودیم و شما با ما ، ولی الان دنیاتان از دینتان پیشی گرفته است ( دنیاطلب شده اید ) بنابراین بر علیه ما شده اید ! ...

معاویه ما را به چیزی دعوت می کند که در آن نه عزّت است و نه انصاف ، اگر جان دوست هستید صلحش را قبول کنیم و چشم بر این خس و خاشاک ببندیم ، و  اگر جان نثار و شهادت طلب هستید حکم معاویه را حواله به سوی خدا کنیم  ؟! – راوی گوید : جماعت فریاد کردند که ما ماندن و زندگی می خواهیم ! »

و اینجا فقط معاویه و عافیت طلبان دنیاگرا از صلح خلاف عزت و انصاف خشنودند و مؤمنان و آزادگان سردرگریبان نظاره گر جشن دنیاطلبان بودند .

وقتی رهبری انقلاب بارها از بی اعتمادی به آمریکا و عدم خوشبینی به مذاکرات می گوید و  مدبّرانه در دیدار ماه رمضان با مسئولان نظام  شرایطی را پیش پای دشمنان برای توافق خوب می گذارند باید مراقب بود تاریخ باردیگر در دنیاطلبی خواص تکرار نشود ! و اگر تحمیلی هم بر فرض صورت گرفت ،  اظهار شادمانی نکنند که یاران  ولایت از هیچ تحمیل دشمن و شیطان بزرگ شادمان نمی شوند .

« خداوندا ! تلخى این روزها را به شیرینى فرج حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما. »

( پیام جام زهر 598 - صحیفه نور    ج‏21    95  )


مسعود شفیعی کیا
94/4/13
ماه مبارک رمضان 1436

سوم تیر ؛ روز غلبه ی انسان رحمانی بر شیطان

بسم ربّ الشهداء


سوم تیر

 

روز غلبه ی انسان رحمانی بر شیطان


 


حرکت اصیل امام  خمینی بر پایه نبرد همیشگی انسان رحمانی با شیطان از خرداد 42 شکل گرفت و انقلابی بر پایه کرامت های انسانی و فطرت جهانی پایه گذاری شد که به فرموده امام راحل به دنبال تشکیل « حزب جهانی مستضعفین » فراتر از هر دین و نژادی برای تحقق آن حکومت جهانی موعود بود ! ( ر.ک : صحیفه امام ج19 صص 280 ، 331 .339 ) .

و این کارزار آخر شیطان است برای عدم تحقق وعده موعود ، بنابر این شیطان در این نبرد حیثیتی خود با جنود رحمانی خمینی بت شکن از تمام لشگریانش برای مهار و به بیراهه بردن این انقلاب زمینه ساز ظهور استفاده می کند ، و چنانچه آن امام سفر کرده از تصاحب انقلاب توسط « نااهلان و نامحرمان » نگران بود و هشدار داده بود که :

 « آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مى‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخ نشین ها تباهى داشته است . »  

صحیفه نور    ج‏17    377

و به واسطه ی کاخ نشینی ها و قدرت طلبی ها سال ها بود که علیرغم سفارش ها و تأکیدات رهبری - این خلف صالح خمینی بت شکن - ولی قدرت طلبان روزی با دروغ راست و چپ و روزی با عاریت واژه اصول گرایی و اصلاح طلبی به خط کشی بین مردم و تنگ کردن حلقه برای مطامع دنیایی خود پرداختند و همان حقّه ی دمکراسی غربی که به مظلومان اروپا و آمریکا تحمیل شده را با نام انقلاب فرامرزی خمینی بت شکن به خورد مردم دادند و ...

برای دلسوزان تغییر این معادله و بازگشت انقلاب به ریلش به یک آرزوی نزدیک به محال تبدیل شده بود !

افرادی رسما مثل خاتمی و حتی جناب روحانی در انتخابات 75 و 76  گفتند : « دوران شعار و انقلابی گری تمام شده و دوران عمل و تعقل است ! » ولی دیده بان نظام گفت :

 « گاهی شنیده می شود که بعضی بر زبان می آورند که امروز روز شعار نیست ، روز عمل است ، این حرف درستی نیست ، یک ملت برای اینکه بداند کجا می رود باید شعاری را صراحتا داشته باشد ...  ! »

( رهبری 13 آبان 1375)

سال ها شعارهای انقلاب به فراموشی سپرده شد و حتی در خانه دشمن یاران خاتمی از به موزه سپرده شدن امام خمینی گفتند !

کاخ و کاخ نشینی عادی ، و مسابقه ی رفاه طلبی رقابت اصلی سیاسیون شد و به تبع آن قدرت برخورد با دشمن و شیطان بزرگ کاسته شد و باج دهی ها به شیاطین و توافقات خفت بار عادت سیاسیون و ...

ولی انقلابی دیگر رخ داد ! 27 خرداد و سوم تیر 84 در میدان رقابتی که مدعیان انقلابی گری و مرتزقین از شهیدان و انقلاب هم با تکیه بر ثروت و زرق و برق های شیطانی به دنبال بالا آمدن بودند و حتی مدعیان این میدان در فیلم تبلیغی خود از زنی که جایزه نوبل گرفته و حامی همجنسگرایی است نیز برای کسب آراء کمک گرفته و با کت و شلوارها و تبلیغات گران قیمت و رنگین و رفتار مترفین به دنبال جلب آرای مردم بودند ، مردی از تبار همان جنود رحمانی خمینی بت شکن بدون هیچ گونه از آرایه های پر زرق و برق دیگر سیاسیون و فقط ساده و مردمی آمد و باردیگر جوشش 57 را زنده کرد و نشان داد که این انقلاب نیست که مرده ، بلکه علائم حیاتی نا اهلان و نامحرمان است که از کار افتاده و مردم کشور مانند هزاران انسان خدا جوی دنیا فقط انسان شان آرزوست !

آری دکتر احمدی نژاد آمد تا مرزها و خط کشی هایی که شیاطین برای به موزه سپردن انقلاب خمینی بت شکن به کشور تحمیل کرده بودند کنار رود و دولت اسلامی با شعار مهرورزی حاکم شد ، دوستی با همه و محبت به همه و سرمایه ها و در آمد های بیکران کشور برای همه ، ولی کسانی که به زندگی انگلی و مکیدن بیت المال خو گرفته بودند و پشت شعارهای انقلاب و اسلام پنهان شده بودند برنتابیدند و شیطان بزرگ هم که با جای گیری جنود رحمان و حاکمیت مجدد مردم سنگرهایش را یکی پس از دیگری در منطقه و جهان از دست می داد با لشگریانش در داخل متحد شد و در تمام این هشت سال با اخلال در بازار و بانک و مدیریت های میانی و اوجش در فتنه 88 و فتنه 90 تا 92 برای براندازی این دولت کریمه تمام قد به میدان آمد و به فرموده رهبری هر چقدر دولت دکتر احمدی نژاد بر شعاری های انقلاب و پیشرفت کشور و تأثیر گذاری بر بیداری منطقه مصّرتر بود دشمنی ها بیشتر می شد و بنابر همین واقعیت -که مدعیان نمی خواهند ببینند - رهبری هجمه ی دشمن در دو سه سال آخر دولت دهم را بیشتر از گذشته ارزیابی کردند :

« خب، هر بیننده‌‌ای احساس می کند و می بیند که تلاش دشمنان در مقابله‌‌ی با جمهوری اسلامی در این سالهای اخیر، بخصوص در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزه‌‌های دشمن از کجا ناشی میشود، تکلیف خود را در برنامه‌‌ریزی هامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکی از علل این دشمنیها، همین پیشرفتهای شماست؛ یعنی میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهوری اسلامی با داعیه‌‌ی اسلام‌‌خواهی، با داعیه‌‌ی مردم‌‌سالاری اسلامی، با داعیه‌‌ی رد و نفی مستدل لیبرال دموکراسی، برای تشکیلات استکباری دنیا یک خطری است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر برای آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوی این را بگیرند.

عامل دوم این دشمنی ها، زنده شدن شعارهای انقلاب است. وقتی شعارهای انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان می‌آید و چهره‌‌ی همراه‌‌تری میگیرند؛ هرچه شما شعارهای انقلاب را پررنگ‌‌تر کنید، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر میشود؛ این چیزِ طبیعی است.

عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیداری اسلامی و آنچه که در منطقه‌‌ی ما رخ داد، که حادثه‌‌ی فوق‌‌العاده مهمی است. به نظر من هنوز ابعاد عظیم این حادثه‌‌ای که در شمال آفریقا و منطقه‌‌ی اسلامی ما اتفاق افتاده، برای خیلیها درست شناخته‌‌شده نیست؛ خیلی چیز عظیمی اتفاق افتاده. پشت این مسئله، دست قدرت الهی است ... »

(92/6/2 دیدار دکتر محمود احمدی نژاد و دولت دهم با رهبری انقلاب اسلامی )

و این مرد نه تنها تا روز آخرِ هشت سال مجاهدتش تغییر نکرد بلکه آبدیده تر و رحمانی تر شد که سرّ دروغ پراکنی و داستان سرایی شیاطین برای منحرف نشان دادن این مرد در همین هراس شیطان از بازگشت جنود رحمان به جایگاه اصلی خود می باشد ، ولی غافلند که اراده الهی بر حاکمیت بندگان صالحش تعلق گرفته است .

إنّهم یرونه بعیدا و نریه قریبا

مسعود شفیعی کیا

94/3/8

شعبان 1436

مهدی گرایی انقلاب ؛ سمّ مهلک برای شیاطین !


بسم ربّ الشهداء

 

( مکتب امام خمینی )


مهدی گرایی انقلاب ؛ سمّ مهلک برای شیاطین !

یکی از مصادیق مهم تحریف مکتب امام خمینی ( سلام الله علیه ) ، انحراف افکار عمومی از هدف ایشان از نهضت و پنهان کردن آن آرمان شهری است که انقلاب و نظام منبعث از آن باید به آن برسد !

 هر انقلاب و نهضتی باید جامعه الگو و هدفی را برای مردم ترسیم کند تا مسیر گم نشود و چگونه می توان برای انقلاب بزرگ ایران که با شعار « نه شرقی و نه غربی » شکل گرفته است جامعه ی هدفی مجزا از مکاتب دیگر تصور نکرد ؟!

امام خمینی برای مقابله با این تحریف محتوایی انقلاب در فحوای تمام سخنان خویش همه را متوجه این امر مهم می کردند که نظام اسلامی و رکن رکین آن یعنی « ولی فقیه » ساختاری مجزا از امام عصر علیه السلام نیست و هیچ استقلالی از خود ندارند .

ایشان در ترسیم هدف مبارزه با اولیگارشی شاهنشاهی چنین خط و مشی ای داشتند :

« اینجا مملکت امام عصر- سلام اللَّه علیه- است ؛ باید اجانب در او دست نداشته باشند؛ باید کسانى که پیوند با امام عصر- سلام اللَّه علیه- ندارند کنار بروند. »

صحیفه نور    ج‏6    81   

« آن وقتى که ما به نهایت برسیم؛ به پیروزى نهایى که عبارت از رفتن همه قواى شیطانى و جانشین شدن قواى رحمانى در مملکتى که تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد .» صحیفه نور    ج‏6    82 

به تعبیر دیگر اگر یاران امام عصر علیه السلام حاکم نباشند جنود شیطان حاکمند !

حضرت امام در بحبوحه ی نهضت نیابت خود از امام عصر علیه السلام و حرکت در مسیر اوامر ایشان را صریحا متذکر می شدند مثلاً در پیام تسلیت فاجعه ی 17 شهریور فرمودند :

« من به نیابت حضرت ولى عصر امام زمان به همه مسلمانان جهان مصیبت چهارم شوال سال 98 ه. ق (17 شهریور) را خاصه به خانواده‏هاى داغدار تسلیت مى‏گویم، و در عین حال تبریک. » صحیفه نور    ج‏3    462 

حضرت امام حتّی کوتاهی در کمک به نهضت را موجب مطرودیت از جانب امام عصر علیه السلام می دانستند :

« در این موقع حساس که سرنوشت ملت ما باید تعیین شود، هرکس در هر مقامى که هست، اگر سستى کند و از پشتیبانى نهضت شانه خالى کند، مطرود پیشواى عظیم ما، امام عصر- عجل اللَّه فرجه الشریف- است و بر ملت لازم است او را طرد کنند و عذرى از او نپذیرند. »

صحیفه نور    ج‏5    154

پس از پیروزی نهضت نیز ایشان همواره به گرایشات مختلف گوشزد می کردند که نظام ، نظام امام زمان علیه السلام است مثلا در تشکیل دولت موقت فرمودند  :

« از دولت جناب مهندس بازرگان، که دولت شرعى و دولت امام زمان- سلام اللَّه علیه- است، تشکر مى‏کنم‏ . » صحیفه نور    ج‏6    109

امام راحل که سخنانش از تعارفات رایج سیاسیون به دور بود به اقشار مختلف مثل بانوان ، نظامیان و کارمندان گوشزد می کردند که به واسطه ی انقلاب دیگر سرباز امام عصر علیه السلام هستند . مثلاً در سخنی ایشان نگرانی خود را از خشونت های احتمالی در بدو پیروزی انقلاب اینگونه ابراز داشته و رسیدگی پرونده ی انقلابیون توسط امام عصر علیه السلام را بارها چنین خاطر نشان می کردند :

« آقا مسئله مهم است. قضیه، قضیه کشت و کشتار نیست. قیام و نهضت ما، نهضت یک رژیم طاغوتى نیست. قیام و نهضت ما یک نهضت انسانى است؛ یک نهضت اسلامى است. ما به کتاب و سنت مى‏خواهیم عمل بکنیم. شما به کتاب و سنت باید عمل بکنید. اگر یک وقت نامه عمل یک روحانى را بردند و [به‏] امام زمان- سلام اللَّه علیه- دادند و آن ملائکة اللهى که بردند دادند گفتند که این هم روحانى شماست، اینها هم پاسداران اسلام شما، و امام زمان خجالت بکشد، «نعوذباللَّه» او علاقه دارد به شما. »  صحیفه نور    ج‏8    371   

 

« شما پلیس ها الآن پلیس امام زمان هستید و باید به وظایف اسلامى عمل بکنید. با مردم مثل سابق عمل نشود؛ الآن مثل سابق نیست‏ .»

صحیفه نور    ج‏6    447  


« شماها از جنود اسلامى هستید. لشکر اسلام هستید. شما کارمند اسلام و کارمند امام زمان هستید. توجه کنید که نبادا یک وقتى یک خطایى بکنید برخلاف مسیر اسلام. »

صحیفه نور    ج‏11    249  


« شما ارتش عزیز ایران، شما نیروهاى انتظامى ایران، از هر طبقه‏اى که هستید شما امروز، تمام نیروهاى شما امروز نیروى امام زمان- سلام اللَّه علیه- است. کوشش کنید که رضاى او را به دست بیاورید. »

صحیفه نور    ج‏12    511 

امام راحل پس از 22 بهمن 57 وقتی عفو عمومی برای بدنه ارتش و اداره جات دادند عفو خود را به نمایندگی امام عصر علیه السلام دادند :

« و ما به تبع امام زمان- سلام اللَّه علیه- عفو عمومى نمودیم و از اشخاصى که گناه صغیره کردند و خداى نخواسته مرتکب بعضِ صغایر ذنوب‏ شدند [گذشتیم‏]. خداوند همه شما را عظمت، عزت و قدرت عنایت کند. »

صحیفه نور    ج‏7    93  

چراکه ایشان ولایت فقیه را تابعی از امام عصر علیه السلام می دانند و فرمودند :

« قضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم مى‏ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان- سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلمها مخالف‏اند با او . »

صحیفه نور    ج‏10    308

این تأکیدات امام خمینی برای این بود که :

« بفهمند که پیشرو این قضیه اسلام است، امام این قضیه، امام زمان است . »

صحیفه نور    ج‏13    29   

« مملکتى است مال امام زمان- سلام اللَّه علیه. مملکت از آن وجود مقدس است، و ما همه پاسداران آن هستیم و باید این مملکت را حفظ کنیم‏ . »

صحیفه نور    ج‏7    492  

امام خمینی اصل انقلاب را در هنگام ظهور امام زمان علیه السلام می دانستند و مهمترین تکلیف انقلابیون و نظام سرزده از این انقلاب را زمینه سازی برای ظهور حضرت می دانستند :

«  انقلاب کلى ‏اش با ظهور امام زمان- سلام اللَّه علیه- است ولى خوب، ما تکلیف داریم. این درست است، اما ما تکلیف داریم تکلیف این است که ما جدّیت کنیم در اینکه هرچه مى‏توانیم قوّه هایمان را سر هم بگذاریم که جلو بگیریم از این مسائل‏

ما تکلیف داریم آقا! این‏طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستیم پس دیگر بنشینیم تو خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم «عَجّلْ عَلى‏ فَرَجِهِ». عجّل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید براى آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید.ان شاء اللَّه ظهور مى‏کند ایشان‏ » صحیفه نور    ج‏18   صص 268 و 269  

بنابراین امام خمینی در یکی از آخرین پیام های عمر شریفشان که گویا نگران نفوذ شیطان در مسئولین بودند ، غفلت آنان از زمینه سازی ظهور را « خیانتی سهمگین » دانستند :


« مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏اى مسئولین را از وظیفه‏اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند. »

صحیفه نور ج‏21 ص 327


امام راحل در راستای تذکر حضور ولی عصر ارواحنا فداه در پیامی به مناسبت نیمه شعبان مردم را آماده باش برای درک حضور حضرت علیه السلام می دادند :

« من امیدوارم که در این عید سعید مردم به تمام معنا جشن بگیرند و خودشان را مهیا کنند از براى زیارت امام زمان- سلام اللَّه علیه- » صحیفه نور    ج‏12    484  

ایشان به شدّت از سخن انقلابی نمایانی که کشور را مستقل از امام زمان علیه السلام می دانستند برافروخته می شدند :

« استقلالى که تو [ى‏] آن امام زمان نیست، آزادى که تو [ى‏] آن قرآن نیست، آزادى که در آن پیغمبر اسلام نیست. ملت ما این را مى‏خواهد؟ خونش را داد براى این؟ »

صحیفه نور    ج‏7    461

بنابراین کسانیکه به شدّت با نام و یاد امام زمان علیه السلام می جنگند و هشت سال دولتی که بر اساس گفتمان امام خمینی احیاگر نام امام عصر علیه السلام در جهان بود را سمّ مهلک می دانند در تحریف انقلاب حنجره ی شیطان هستند ، امام راحل یکی از خصوصیات منحرفین از امام زمان علیه السلام را که اتفاقاً شاخصه ی اصلی حجتیه ها و ولایتی های بی ولایت است همین بی تفاوت کردن مردم در قبال امر حیاتی ظهور می دانند که درباره انحراف این گروه می فرمودند :

« یک دسته دیگرى بودند که انتظار فرج را مى‏گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه مى‏گذرد، بر ملت‏ها چه مى‏گذرد، بر ملت ما چه مى‏گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‏هاى خودمان را عمل مى‏کنیم، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللَّه، درست مى‏کنند؛ دیگر ما تکلیفى نداریم ، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کارى به کار آنچه در دنیا مى‏گذرد یا در مملکت خودمان مى‏گذرد، نداشته باشیم. ... »

صحیفه نور، ج‏21، صص 14 تا 16

مسلماً وقتی این انحراف توسط نامحرمان در این مسیر شکل گرفت محتوای انقلاب ما به جای امام عصر علیه السلام از لندن و نیویورک و سانفرانسیسکو تغذیه می شود و جنگ احزاب فارغ التحصیلان خاستگاه شیطان را با دولتی که احیاگر نام صاحب اصلی انقلاب است را می بینیم که جسورانه و بی پروا بدون بیم از پیگرد قضایی از خون ریزی برای کور کردن این مسیر نورانی نیز می گویند !

 حال که دو سال دکتر احمدی نژاد سکوت کرده و عدم دخالتش در انتخابات آینده محرز شده و بهانه ها کنار رفته ، علت اصلی دشمنی ها با این موضع گیری ها افشا شده ، که تمام کینه ها به ایشان برای احیای نام امام عصر علیه السلام بوده است !

مسلّم است اگر در نظام ، امام زمان گم شود جنود شیطان قبله ملّت را به سمت کدخدایان قلّابی منحرف می کنند و به جای رازق مطلق ، نان و آب ملّت را هم از شیطان دریوزگی می کنند !

یادمان نرفته سخنگوی دولت 11 را که در رقابت انتخابات 84 به نمایندگی از اکبر رفسنجانی در مناظره با نماینده ی دکتر احمدی نژاد ، چراغانی نیمه شعبان را به سخره گرفت و پاسخ کوبنده ای از ملت امام زمانی گرفتند ، بنابراین سال 92 دیگر با این چهره ظاهر نشدند ، مسلماً جریانی که دستور جمع آوری تابلوهای دعای فرج از دفاترش را می دهد با مکتب امام خمینی تضاد و دشمنی دارد !

و در این بازار مکّاره دین فروشان مرتزق از لباس دین و کم سوادانی بی معرفتی که منبرهای میلیونی شان زبان زد است به هتاکی به تشخیص رهبری عزیز انقلاب و امثال مرحوم آیت الله بهجت ها می پردازند ! در صورتیکه این بزرگواران زنده کردن نام امام عصر علیه السلام در سازمان ملل را از شاخصه های برجسته دکتر احمدی نژاد می دانند ، البته چنین موضع گیری هایی شگفت انگیز نیست !

 برخی بی اعتقادی خود به ولی الله الأعظم ارواحنا فداه را چنین پشت هتاکی به سرباز ایشان پنهان می کنند !

روحانیت آگاه و خداترسی که سال ها گمنام و بی منت به تبلیغ دین می پردازند ، باید در این برهه صفشان از چسبیدگان به اولیگارشی و مرتزقین از قدرت طلبان یغماگر جدا شود و امام راحل نیکو درباره ی آخوندهای درباری فرمودند که :

« روزى که ولى اللَّه الأعظم، امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف ظاهر شوند و در کعبه نداى عدالت سردهند و بر خلاف ظالمان و کافران فریاد کشند، همین آخوندها هستند که او را تکفیر کنند و از ستمگران پشتیبانى نمایند. خداوند ان شاء اللَّه تعالى اسلام و مسلمین را از شرّ ستم پیشگان نگهدارى فرماید. » صحیفه نور    ج‏19    25   

و إن شا الله این جداسازی و صف بندی همان صف بندی آخرالزّمانی خواهد بود .

و نره قریباً إن شا الله

مسعود شفیعی کیا

دوم تیر 1394
ماه مبارک رمضان 1436