مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

مسعود شفیعی کیا

سیاسی ، فرهنگی ، تحلیلی

آخرین بازمانده راست قامتان !

بسم ربّ الشّهداء

آخرین بازمانده راست قامتان ! 

حال که آشکار شده که هنوز وقت بازگشت پیرو روح الله به عرصه اجرایی نیست و انسداد پیش آمده توسط اشراف نظام گویای از دست رفتن نعمت ها و روی آوردن نقمت ها و روزهای سخت غیر انقلابی بودن ها است ، سرمستان قدرت که خود محبوبیّتی در بین مردم ندارند ولی از نیامدن آن مرد نیز در پوست خود نمی گنجند به دنبال حقّه ای دیگرند تا به خیال کودکانه ی خویش موج آرای آن مرد محبوب را به سوی بدل های خود سرازیر کنند .

✔️ ولی با دقّت در شخصیّت و ویژگی های منحصر به فرد ایشان که وی را تنها قطب مقابل جریان الیگارشی قرارا داده که قدرت موج سازیش « کابوس آدم برفی ها » شده ، در خواهیم یافت که در بین مدعیان کسی واجد اندک خصوصیّات مردمی و انقلابی ایشان نمی باشد تا سهمی از آرای اکثریّت وی داشته باشد.

دیدیم چهره های شاخص مشهور به اصولگرایی که برای اثبات خود به نفی نقاط برجسته ی ایشان نیز پرداخته اند ، در انتخابات ۹۲، چون فهمیده بودند پس از آن مرد فقط کسانی در این عرصه مانا هستند که دستکش مخملی بر دست چودنی شیطان بزرگ باشند با پیامی واضح زاویه ی خود را از انقلابی گری آشکار کردند و هر سه به طور علنی دکتر احمدی نژاد را برای سؤال از « هلوکاست » شماتت کرده و سؤال از چشم اسفندیار استکبار جهانی را همگام با دوستان مدعی اصلاحات خود تحمیل کننده هزینه به کشور دانستند و به قول رئیس جمهور سابق : بیچاره ها فکر کردند که انتخابشان رهین رضایت اسرائیل است ! ، ولی اصل جنس نیز برنده ی آن کارزار بدون نماینده ی دکتر احمدی نژاد شد.

✔️ امروز جناب قالیباف به عنوان چهره ی برجسته و دائم الحضور این جریان در این صحنه که برادران زیادی حامی وی می باشند ، - که در صورت عدم نامزدی مستقیم در سال ۹۶ احتمالاً در تیم  انتخاباتی آقای قاسم سلیمانی چهره ی اصلی آن دولت احتمالی خواهد بود - برای دادن پیام آشکار به آن طرف مجدد مانند تقبیح سؤال از هلوکاست اکنون از حمایت خود از برجامی می گوید که رهبری هم آنرا خسارت دانسته !

البته جناب قالیباف که بهترین خاطره ی دوران شهرداریش دعوتش توسط شهردار لندن و انتخابش در همایش شهرداران کلان شهرهای دنیا به عنوان شهردار نمونه و ریختن قهوه توسط شهردار لندن برایش بوده است و به عنوان نیروای تکنوکرات در رسانه های غرب شناخته می شود و با نماد های غربگرایی در تهران انتظاری بیشتر از وی نیست .

ولی سخن درباره جایگزینی شخصیّت دکتر احمدی نژاد در میان مهره های مطرح جریان مدعی می باشد که با توجه به رویکردهای انقلابی و مبانی اندیشه ای ایشان که حتّی جناب جلیلی نیز در سال های آخر دولت دهم از نظر ایشان در مذاکرات تبعیّت نمی کرد و بلکه بدون اجازه ی وی مذاکرات فرسایشی و به نفع جریان حاکم  ۱+۵ را بدون کوچکترین گزارشی به رئیس جمهور سابق از سر گرفت و یا مذاکراتی که جناب صالحی هم زمان با توصیه ی یکی از عالیجنابان با اصرار به رهبری دنبال کرد و اکنون از عدم اعتقاد دکتر احمدی نژاد به آن مذاکرات با آمریکا می گوید و مذاکرات مسقط و ارتباط گیری های فرادولتی جناب ولایتی در دولت دهم و ... همه گویای اقرار تلخ شخصی است که گفت : « احمدی نژاد رجل این میدان نبود و بلکه روحانی باید می آمد که رجل مذاکره بود و ... » و این دعواها همه برای این بود که جای آن رجل مذاکره بنشینند ،و البته دکتر احمدی نژاد حسرت کوچکترین عقب نشینی را بر دل شیطان بزرگ گذاشت ، بنابراین مانند دیگر راست قامتان سلف خود منفور مستکبرین و دوستانش می باشد .

و با رأی مجلس مشهور به اصولگرایی به برجام و دیگر ملزومات پیش و پسا برجام، افتخار عدم امضای هیچ سندی بر علیه مصالح مردم و انقلاب فقط برای دکتر احمدی نژاد ماند ، که جریانی که فقط از انقلابیگری لقلقه ی شعارهای انقلاب در محافل خاصّ را دارند هیچ چهره ی کاریزما و  مردمی و تأثیر گذار در سطح کشور و جهان نخواهند داشت که دردش ظهور و رفع بندها از مردم کشورش و جهان باشد .

از آرزوی انقلابیون مصری در میدان تحریر قاهره برای داشتن رئیس جمهوری مانند دکتر احمدی نژاد تا استقبال تاریخی ملّت لبنان و سخنرانی شجاعانه ایشان در بیروت و مرز رژیم صهیونیستی و نام احمدی نژاد که نشان مقابله ی با مستکبران و خودباوری ها در جنوب آمریکاست همه چیزهایی است که دیگر برای کسی غیر از وی تکرار نمی شود ، چراکه اکنون کاریزما ترین چهره ی ایشان در کشورهای عربی و منطقه متأسفانه به عنوان مداخله گر و اشاعه دهنده ی جنگ طائفه ای شناخته می شود و نتیجه ی عدم بلنداندیشی ها در دولت مدعی تعامل با جهان ، محکومیّت بی سابقه ی ایران در تاریخ ۵۰ ساله ی سازمان کنفرانس اسلامی است .

پس می توان گفت دکتر احمدی نژاد به عنوان آخرین بازمانده ی راست قامتان از جنس بهشتی ها و چمران ها و متوسلیان های بدون مرز است که فقط خودش می تواند نقش خودش را ایفا کند .

مسعود شفیعی کیا

دکتر احمدی نژادی که اذن عدم حضور در انتخابات خواسته ٬ چگونه ممکن است چنین ناشیانه اذن ورود بخواهد ؟!


بسم ربّ الشّهداء

دکتر احمدی نژادی که اذن عدم حضور در انتخابات خواسته ٬

چگونه ممکن است چنین ناشیانه اذن ورود بخواهد ؟!

 

✔️ این روزها قیام اصولگرانمایان برای بقای دولت برجام ٬ متأسفانه با سخنگویان و نقل قول های کودکانه از ساحت ولایت همراه شده است .

✔️ که در این میان مهره های سوخته که تاریخ مصرفشان با رد صلاحیت در انتخابات مجلس تمام شده نیز برای تکمیل این جنگ روانی به صحنه آمده و آرزوی تمکین نظر رهبری توسط رئیس جمهور سابق را می کنند .

برای اثبات کوته بینی و حماقت این جماعت که مرتکب گناه کبیره نسبت دادن سخن مگویی به رهبری شده اند حکایت ماجرای دیگری را ضروری می دانم ٬ اگرچه همان زمان که دکتر احمدی نژاد این ماجرا را حکایت کرد میل به رسانه ای شدن آن نداشت و دوستان ایشان هیچگاه به هزینه رهبری رضایت نمی دهند ولی چون منافقان امّت بی پروا به تهمت زنی و ظلم به ایشان می پردازند آنرا اینجا می آورم :

✔️ دکتر احمدی نژاد پس از سپری شدن هشت سال دولت بی نظیرش و در همین دوره سکوت چند ساله شان خبر دادند که در دیدار مقام ارشدی از نظام ایشان به وی ایراد داشتند که چرا از عرصه کنار کشیده و خواسته بودند بیشتر در صحنه باشند ٬ که دکتر احمدی نژاد خدمت ایشان گفته بود :

اگر منظور از حضور در عرصه سیاسی تبیین آرمان های انقلاب و خط امام است که بنده هیچگاه کنار نمی کشم و همیشه سرباز این میدانم ولی اگر منظور عرضه کردن خودم در انتخابات و بازگشت به امور اجرایی است ٫ با وجود ساختار موجود اگر اجازه دهید در این عرصه وارد نشوم ٬ مگر اینکه حکم و تکلیف کنید و ...

حال کدام عقل سلیمی می پذیرد که گوینده این سخنان ولع بازگشت و آن هم چنین ناشیانه را داشته باشد ؟!

آنچه از این جنگ روانی محرز است که امثال خبرگزاری فارس آتش بیارش شده اند - همان خبرگزاری فارسی که قبل از انتخابات سال ۸۸ میرحسین را اصول گراتر از دکتر احمدی نژاد هم می دانست - چند هدف را دنبال می کنند :

۱- متهم کردن رهبری به دخالت در انتخابات ٬ در صورتی که رهبری حتّی سال ۷۶ وقتی محافل و نمازجمعه ها و نهادهای خاص خاتمی را بنی صدر معمم می دانستند و جو سنگینی علیهش بود در پاسخ شیخ مهدی کروبی که از ایشان خواسته بود:اگر با بودن خاتمی مخالفید از انتخابات انصراف می دهد ٬ که رهبری از حضورش استقبال و اصل را پر شور شدن انتخابات دانسته بود ٬ و همینگونه از آمدن موسوی ٬ منتقد تیزش در سال ۸۸ هم مانع نشد ٬ پس چگونه ممکن است مانع آمدن به قول خودشان محبوب ترین دولت مرد در صد سال گذشته شوند ؟!

۲- دوّمین هدف منافقین امّت از این جنگ روانی تحکیم پایه های دولت مورد نظر جناب رفسنجانی است چون طراحان این دسیسه می دانند با حذف دکتر احمدی نژاد که در تعهدات مخفی برجام به انگلیس خبیث و شیطان بزرگ متعهد شده اند ٬ رقیب اصلی دولت ۱۱ کنار گذاشته می شود و با وجود اینکه احتمال آمدن ایشان هم بعید بود ولی با طرح چنین نقل قولی از بالاترین مقام ٬ به نفع روحانی القای رضایت ایشان از وضع موجود را می کنند .

۳- هدف دیگر این دسیسه زمینه سازی حملات مکرر برای انزوای دکتر احمدی نژاد می باشد ٬ مثلا اگر سفرهای استانی تبیین گر انقلاب اسلامی را دنبال کند اصولگرانمایان اجاره ای و آنان که با رد صلاحیت تاریخ مصرفشان تمام شده برای احیای خود ایشان را که در جهت خواست رهبری به تبیین شعارهای انقلاب می پردازند را زاویه دار از ولایت می دانند تا دوستان ملکه ی خبیث انگلیس در داخل راحت به حراج انقلاب بپردازند .

اگر لیدر فکری این جریان امثال  صفارهرندی هایند که ایمانش را با تهمت به مؤمنان به باد قدرت طلبی داده است و دیروز پیش از خطبه های نمازجمعه قم دکتر احمدی نژاد و یارانش را بی نماز می دانست و حال مدعی است که دکتر احمدی نژاد اصلا از اسلام در سازمان ملل نمی گفت ! پس نباید از مابقی این سیاهی لشگر جهل و نفاق توقع بیشتری داشت ...

مسعود شفیعی کیا

از دیدگاه رهبری تکلیف دربرابر این همه تحقیر انقلاب و کشور چیست؟!

بسم ربّ الشهداء

 

از دیدگاه رهبری تکلیف دربرابر این همه تحقیر انقلاب و کشور چیست؟!

 

✔️ حرکت رو به شتاب سه سال گذشته کشور به قهقرا که از همکاری دولت ۱۱ با  مجلس جناب لاریجانی پیش آمده ، و در تحمیل برجام ناقص و نافی حقّ ایرانیان که به تعطیلی پیشرفت هسته ای و فضانوردی منجر شده و در خطرات پسابرجامی ، مانند قراردادهای استعماری نفتی و یا التزام بانک های ایران به « گروه اقدام مالی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم » FATF و باز شدن منافذ جدّی نفوذ در تمام ارکان نظام مواردی است که خیلی را سردرگم کرده و سکوت بعضا محکی از تأیید رهبری نیز مزید بر این علّت شده .

مثلاً در بحبوحه ی اعتراضات جدّی به بی توجهی مذاکره کنندگان به چیدمان برجام و یا تعهدات پسا برجامی ناقض استقلال ، رهبری در غیبت ظریف و در دیدار دولت با وجود تخطئه ی سرانجام برجام ولی مذاکره کنندگان را بی تقصیر دانسته و از آنان تقدیر می کنند :

✔️ « به‌هرحال ما از کسانی که در زمینه‌ی برجام، شبانه روز واقعاً زحمت کشیدند و تلاش کردند، از آنها قدردانی میکنیم. بنده به برجام انتقاد دارم، ایراد دارم، این را هم گفته‌ام؛ هم به شماها گفته‌ام، هم در عَلَن گفته‌ام؛ منتها این ایراد به طرف مقابل است، ایراد به خودی نیست، ایراد به عناصر خودمان نیست، عناصر خودمان زحمت خودشان را کشیدند و همان‌قدر که میتوانستند کار کردند . » دیدار دولت ۹۵/۶/۳

بنابراین که رهبری سال ها جوانان را به « تحلیل و تشخیص و اقدام به موقع » فرا می خواندند و با اشاره ی ایشان که از جانبازی خواستند تا گلایه خود از مجلس درباره برجام را خود به آنان برسانید ، عدّه ای مقابل مجلس گرد آمدند و به تبع در مسجد اعظم قم عدّه ای دیگر جمع شدند که با برخوردهای حذفی مواجه گردید و به خصوص در مسجد اعظم قم به هتک بانوان متحصن منجر شد و سپس نیز مکشوف شد که رهبری انقلاب از اصل با این حرکت ها موافق نیستند  :

«  اینکه مثلاً فرض کنید علیه برجام بروند جلوی مجلس شورای اسلامی اجتماع کنند، من فکر نمیکنم یک منطقی پشت سر این باشد؛ خب، حالا مگر نمایندگان مجلس چقدر فرصت دارند؟» دیداردانشجویی ۹۵/۴/۱۲
اگر چه ایشان در این سخن از اجتماع در سالن ها حمایت داشتند ولی باز هم مقیّد بودن حرکت ها به قانون را گوشزد کردند که متصدیّان اعتراضات بعد نوشتند که برای گرفتن سالن هم با ممانعت شدید و قهرآمیز نیروهای امنیّتی و انتظامی مواجه بودند ، پس اجتماع در غیر مقابل مجلس نیز منع قانونی دارد و بنابراین عملاً اعتراض اجتماعی به خصوص پس از برخورد های انتظامی با دانشجویان مخالفِ قرار دادهای نفتی ناممکن می باشد .

رهبری معزز که در مقابل افشای ۵ دقیقه از فیلمی توسط رئیس جمهور قبل در صحن مجلس که در واکنش سؤال خصمانه بی سابقه ی آن مجلس بود ،عکس العمل صریحی داشته و آن کار را خلاف شرع و قانون دانستند ،  بنابر این برخی جوانان انقلابی با این سابقه ذهنی متوقعند ایشان به همان صراحت وارد این میدان ها شود و درباره خود تحریمی ها و شکست های پسابرجامی موضع صریحی بگیرند ، ولی این موارد می تواند به دلائلی با آن ماجرا متفاوت باشد که یا این رئیس دولت مانند آن رئیس جمهورِ ولائی ، سنگ صبور و مطیع نیست و یا شرایطی حاکم است که ورود به این میدان را غیر ممکن کرده است و یا به زعم حامیان برجامیون خلاف شرع و قانونی صورت نگرفته تا رهبری مجریان فعلی را مانند قبل سرزنش کند .
ولی دلیل هرچه باشد این سخن رهبری تکلیف دیگری مشخص کرده :

«این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. « ۹۳/۵/۱ دیدار دانشجویان

اگرچه در این شرایط اقدام و عمل منوط به آزادگی و انقلابی بودن خواص است و با عدم حمایت و بالا رفتن هزینه های اقدام نیروهای میدانی انقلاب ، صلاح نیست بیش از این ایشان خرج شوند ، ولی حداقل تکلیفی که ما داریم تبیین است ولی خاموش کردن این آتش حضور خواصی که آلوده فیش ها و املاک حرام - البته قانونی - نیستند را می طلبد که هنوز شرایط برای آن مردان مهیا نشده !

ولی فراموش نکنیم که به فرموده امیرمؤمنان علیه السّلام : نعمت هایی که از دست بروند چه مشکل به دست آیند ! آن روزگاران که بی توجه به هشدارهای رهبری کفران نعمت دولت انقلاب کردند و هنوز هم بر نفرت افزایی و کینه ی بی ریشه خود می دمند ٬ باید حساب این روزها را می کردند که «این مرغ وحشی ز بامی که برخاست چه مشکل نشیند !» و تنها چاره٬توبه جفاکاران به دکتر احمدی نژاد و دوستانش می باشد.

مسعود شفیعی کیا

چرا در دولت مدعی تعامل،روابط کشور با منطقه به تخاصم رسیده؟!

بسم ربّ الشهدا

چرا در دولت مدعی تعامل،روابط کشور با منطقه به تخاصم رسیده؟!

روحانی در تبلیغ انتخابات در لفافه ی متلک به دولت قبل وعده داد کشورهای متخاصم و تنشگر با ایران به کشورهای کنشگر تبدیل شوند، ولی متأسفانه به مرور کشورهای دوست نیز به صف متخاصمین پیوسته اند که نمونه اش محکومیّت بی سابقه ی ایران در تاریخ ۵۰ ساله سازمان کنفرانس اسلامی به «حمایت از تروریست و دخالت در کشورهای منطقه» بوده است . و اخیراً نیز در اجلاس اتحادیّه عرب ایران کشوری « مداخله گر و غیر دوست و حامی تروریست » معرفی شد .

✔️ حال چرا با وجود ادعای جریان حاکم این چنین کشور به ورطه ی جنگ با کشورهای مهم منطقه افتاده است ؟! باید به چند علّت اساسی توجه کرد :


۱- پیشرفت های هسته ای و موشکی و فضانوردی یکی از مهمترین زیرساخت های قدرت بود که ملّت سال ها برایش هزینه داده و ابهت ایران در چشم جهانیان و منطقه بود ، ولی تعلیق آنها بدون دریافت ضمانت محکم در برجام و قطعنامه الحاقی جز اینکه ایران را کشوری تحت اشغال به تصویر بکشد حاصلی نداشت ،  ولی این را خواص بی لیاقت ندانستند و جشنش خواندند !


۲- از بتن ریزی هسته ای و باز کردن درهای مراکز محرمانه به دشمن بدتر اتحاد شوم در داخل بود که برای زدن دکتر احمدی نژاد ایجاد شد و مردی که ستون فقرات رژیم صهیونیستی را به لرزه انداخت و به تصریح آقا سیّد حسن نصرالله ، پیروزی جنگ۳۳ روزه مدیون وی بود و به اقرار بوش و وزیر خارجه اسبق آمریکا تمام طرح های خاورمیانه ی جدید کاخ سفید را بر هم زد و با بازخوانی مکتب امام خمینی امید مستضعفان جهان بود و به گفته رهبری ، کشور را در جهت استقلال شتاب بیش از گذشته داد . ناگهان به خواست رئیس رژیم صهیونیستی موجی علیهش ایجاد شد تا که بودن با وی تبدیل به ننگ شود و حتّی شخصیّت ها را واداشتند تا از رابطه خود با دکتر احمدی نژاد تقیّه کنند !  آری ! وقتی رئیس جمهوری که در صف مقدّم مبارزه و مجاهدت است و با پشتوانه ی ۲۵میلیون رأی توسط رئیس مجلسی کمتر از ۲۰۰هزار رأی از صحن مجلس اخراج می شود و توسط برخی از شخصیّت های حوزه به شنیع ترین انحرافات متّهم می شود این یعنی مرگ شعارهای انقلاب و مردم سالاری و شکست کشور در حال جنگ ، چون هیچ عاقلی زیرپای فرمانده در حال نبرد را نمی کشد . ولی اینجا حتّی ابلهانه در توئیت خود به صهیونیست نوید دادند:«آن مرد که هلوکاست را انکار می کرد ، رفت.»!

۳- علّت دیگر دیپلماسی عقیم و یک سویه می باشد ؛ توهم جریان حاکم این است که «اگر دم کدخدا را ببینی همه را راضی کرد ه ای»، ولی این در روابط پیچیده ی امروز نظریه ای منقرض است ٬ زیرا در کشورهای همسو با آمریکا بله قربان گویی دیپلماتیک فعلی ایران را مشاهده نمی کنیم و حتّی اردوغان و عربستان هم حاضر به انجام تمام خواسته های آمریکا نیستند و صد البته که هیچ دوست و متخاصمی برای کشوری که تحقیر کننده آمریکا بوده ولی اکنون خیابان دیپلماسی اش یک طرفه به سوی کاخ سفید است کف نمی زند و هورا نمی کشد ، و شیطان بزرگ نیز از این نقطه ضعف در ایجاد حس رقابت خونین بین ما و اعراب کمال سواستفاده را کرده است ٬ ولی رئیس دولت۱۱ با وجود ادعای تعامل با جهان به اندازه یک صدم دکتر احمدی نژاد نخواسته یا نتوانسته با کشورهای منطقه مثل عربستان و مصر ارتباط برقرار کند ، و به جای سفرهای تنش زدا به منطقه ترجیح می دهد زیر سمّ اسب فاتح پارت و یا با مدیر پژو سیتروئن فرانسه ی حامی تروریست قرار داد امضا کند و ...
۴- پر رنگ شدن حضور نظامی؛ دیگر علّت این وضعّیت می باشد ، بدیهی است وقتی کشورهای منطقه در موج دروغ پراکنی تکفیری سازان توسط دستگاه دیپلماسی اقناع نمی شوند و در دام پارپاگاندای سلطه ی رسانه ای صهیونیست به موج قهرمان سازی از نظامیان در کشورهای زخم خورده از تکفیریون بدون اقناع افکار عمومی می پردازند و یا وقتی مشاور عالی رئیس دولت هدفمند از تشکیل امپراتوری ایران می گوید باید هم منتظر جنگ بود.

به جا دکتر احمدی نژاد در نحوه ی ورود ایران به فتنه ی شام و عراق هشدار داد و به حقّ مسئولان را تحذیر داد از اینکه ، ایرانی که می تواند تأثیر گذار در منطقه باشد و پدرانه به حل مناقشات بپردازد را یک طرف دعوا نکنید ، و تخاصم فعلی کشورهای منطقه گویای بازی خوردن ایران در زمین شیطان بزرگ می باشد ، چون ما فراموش نکردیم که جنابان دیپلمات به طرف های آمریکایی در حین مذاکرات قول همکاری برای جنگ با داعش دادند .

ولی در یک کلام ، نفس برجام ابهت ایران را شکست چنانچه رهبری معزز انقلاب به پشتوانه ی دولت قبل در ۹۱/۱۱/۲۸، درست تذّکر دادند :
« از سال های اول انقلاب، یکی از اهداف آنها همین بود که ایران را پای میز مصالحه و "بده بستان" بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا می کرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پای میز مذاکره ؟! » ( دیدار رهبری با مردم تبریز )

مسعود شفیعی کیا

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

بسم ربّ الشهداء

( بسیار مهم )

چرا تقلید سیاسی حتّی از رهبری کارها را قفل می کند ؟!

✔️فرق نظام اسلامی مبتنی بر ولایت با دیگر نظامات در این است که اساس حرکت و تداوم آن بر پایه بصیرت و بیداری ملت ها می باشد .
این در حالی است که در نظام های غیر إلهی جهان اساسِ حرکت بر پایه تحمیق و تحمیل و موج سازی رسانه ای اغواگر می باشد.
متأسفانه بخش هایی از درون نظام به گند نظامات متداول سیاسی جهان آلوده شده و با تکیه بر فن آوری های بیانی و رسانه ای اغواگر مانند دیگر نظامات برای قدرت طلبی و ثروت اندوزی به دنبال فریب افکار عمومی بوده اند ، بنابر این اهتمام این جریان همواره بر بی خبری و درگیری جوانان به مسائل سطحی بوده است .
چراکه همواره قدرت طلبان تزویر گر برای گمراهی افکار عمومی و هدایت نیروی متراکم جوانان کشورهایشان و برای بازیچه قرار دادن مقولات جدّی جامعه همواره به دنبال این بوده اند که بازی ها را جدّی و موضوع اصلی گفتگو های جوانان کرده و نیمه شب های جوانان را با نودهای بیهوده پر کنند !

 

دست های ملعونی که نمی خواهند جوانان سیاسی باشند !

ولی رهبری عادل و مدیر ولائی به دنبال مدیریت اقناعی و بیداری و هشیاری مردم و جوانان است ، بنابر این از سال ۷۲ ایشان مدرسه ای هدفمند برای بیداری و خودکفایی نیروهای انقلاب به راه انداختند .
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی صریحا فضای بی خبری دهه هفتاد را که دولت وقت مشوق آن بود و مسئولان آن رسماً اعلام کرده بودند که دانشگاهی غیر سیاسی می خواهند ، را شکسته و با لعن مسببان بی خبری جوانان ، تحلیل سیاسی داشتن را حتّی برای دانش آموزان ضروری دانستند :

« بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!
خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟
بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟
عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند. » ۷۲/۸/۱۲ دیدار دانشجویان و دانش آموزان


عوام ! مقلد خواص نمانید و خود صاحب تحلیل و خواص شوید :

ایشان با تکرار این مطالبه در مناسبت های دیگر در 20 خرداد سال 75 در جمع رزمندگان لشکر 27 محمدرسول الله صل الله علیه و آله بحت حیاتی « عبرت های تاریخ » و « خواص و عوام » را مطرح کردند و بارها در مواقع دیگر نیز بر ضرورت قرار گرفتن جوانان در جرگه خواص که شاخصه شان « تحلیل و درک سیاسی » است تأکید کردند و بر جوانان تکلیف کردند که :

1 – اگر جزو عوامی هستند که دنباله روی خواصشان می باشند ، با قدرت تحلیل سیاسی ، خود را به خواص تصمیم گیر و تأثیرگذار مبدّل کنند .


2- با تکیه بر قدرت تحلیل سیاسی خود ، در زمان لازم اقدام به هنگام را انجام دهند و ...
حرکت در لفافه مصلحت ها تا تکلیف آرمان گرایی جوانان :

✔️رهبری معزز انقلاب اسلامی در برهه هایی نیز گوشرد می کردند که امت و به خصوص جوانان نباید مقیّد به تکرار مواضع رهبری باشند چون رهبری و مسئولان بیشتر مکلفند در لفافه ی « مصلحت ها » حرکت کنند ولی اگر دانشجویان و یا جوانان نیز به جای آرمان گرایی مقیّد به مصلحت ها شوند کار با مشکل روبه رو می شود ، و در این زمینه به نکته ی مهمی اشاره کردند :

« برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می ریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند. توقّع من از شما عزیزان این است که پایه‌های معرفتی خودتان را در همه زمینه‌ها عمیق و مستحکم کنید. »

۸۲/۸/۱۵ دیدار با دانشجویان


اگر منتظر موضع گیری رهبری بمانید کارها قفل می شود !


مدرسه ی بیدارگر رهبری مرحله به مرحله به دنبال رشد بدنه ی نظام یعنی مردم برای اتخاذ تصمیمات مهم بدون وابستگی حتّی به رهبری بوده است ! تا جایی که رهبری روشن بین انقلاب اسلامی در آخرین اظهار نظر خود با دانشجویان در ابن رابطه بیانی آشکار دارند :

 « این‌‌جور نیست که همه‌‌ى مواضعى که آحاد مردم - از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند - اتخاذ میکنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند؛ نه، شما به‌‌عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید - که من حالا عرض خواهم کرد - نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید.

 این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانب‌‌دارى و طرف‌‌دارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید؛ این را رعایت کنید. اگر این رعایت شد، هم انتقاد خوب است، هم جانب‌‌دارى و تمجید خوب است: از شخص، از دولت، از فلان جریان سیاسى؛ از فلان حادثه‌‌ى سیاسى؛ هیچ اشکالى ندارد. البته اگر در یک زمینه‌‌اى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِ‌‌ظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفه‌‌ى افراد در مورد موضع‌‌گیرى‌‌ها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود؛ نه، هرکسى نگاه کند [و وظیفه‌‌اش را انجام بدهد]. »

۹۳/۵/۱ دیدار دانشجویان

به راستی چرا ایشان حتّی بر آنند که ما در موضع گیری ها مقیّد به تقلید از رهبری هم نباشیم  ؟!
و بلکه ایشان به قدری به دنبال رشد دادن امّت هستند که بارها با رد معصومیت خود از اشتباه ، احتمال داشتن تحلیلی برتر از خود را هم منتفی نمی دانند و تقلید محض سیاسی از خود را منجر به « قفل شدن کارها » می دانند !

✔️نظر کارشناسی مخالف نظر رهبری مخالفت با رهبری نیست !

 وقتی هوچی گرانی که پیچش موی ولایتمداری را نفهمیده اند احتمال تفاوت نظر کارشناسی « دکتر احمدی نژاد »  با رهبری – که اغلب این احتمال هم توهم بود - را بهانه اتهام ضد ولایتی ایشان می دانستند و در مواردی مانند آنچه که درباره معاون اوّلی و یا برکناری وزیری که همراه رئیس جمهور نبود و  یا ماجرای « بیداری انسانی » و  « بیداری اسلامی » پیش آمد و ظاهرنگران آنرا جواز تکفیر ولائی ترین رئیس جمهور قرار دادند حضرت آقا صریحاً فرمودند :

« گفته شد که بعضی ها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست ؛ دیگر از این واضح‌تر؟! »

دیدار دانشجویی 91/5/16

البته همیشه در اینگونه اختلاف نظرات فصل الخطاب کلام  رهبری بوده است که دکتر احمدی نژاد صادقانه و به دور از تعارفات منافقانه رایج دیگر سیاسیون ، همواره دنبال آن بوده است .
رشد جامعه برای فهمیدن تکلیف در مواقع معذوریت رهبری !

♨️در واقع رهبری در این سال ها به دنبال رشد جامعه به حدّی بوده است که اگر ایشان برای رعایت مصالح کشور و نظام مجبور به سکوت و حتّی در مواقعی مانند ائمه اطهار که مجبور به تقیه و خلاف واقع سخن گفتن بودند ، ولایتمدارانِ معقول بتوانند وظیفه و تکلیف خود را تشخیص دهند و اولویت ها را دنبال کنند ، باید دانست که هوچی گری و فرار از تفکر خصلت دشمنان ولایت می باشد ولی هنر ولایتمداری فهمیدن سخنانِ در لفافه و درک امام در دوران « تقیه مداراتی » یا همان « نرمش قهرمانانه » ایشان می باشد  !

رهبری گویا در این چند سال به دنبال خودکفایی امّت حتّی برای بعد از خود و شرایط بسیار پیچیده تر فردا بوده است .
خدا سایه ایشان را تا ظهور حضرت بهار (ارواحنا فداه) مستدام دارد ، زیرا ما مفتخریم به رهبری ولائی که آنقدر به امّت اعتماد دارد که وظیفه فکر کردن و تصمیم گیری بر اساس اصولی که واضح است را به خودشان واگذار می کند !

✔️رشد تحلیل سیاسی مردم بر هم زننده دکّان عمارپنداری :

ولی از آنجا که رایج شدن چنین روشی در جامعه ی دینی ما دکّان بولتن سازان و بصیرت افزایان جعلی را تخته می کند ، بنابراین در این چند سال همان دست ملعون نگذاشت که بخش مهمی از جوانانِ فعّال کشور ، صاحب تحلیل سیاسی شوند بلکه ترجیح داد اینان به عنوان انصار جنجالگری برای القای دوقطبی در جامعه بی خبر بمانند و به جای تحلیل های عمیق سیاسی به بازی های سیاسی گرفتار شوند !


 در همان دهه ۷۰ وقتی با تهیه جزواتی خواستیم این امر را اجرایی کنیم مراکز بصیرت افزا مانع آن شدند و ترجیح دادند که دخمه های تحلیل های تحمیلی افکار بخشی از جوانان را با موج تهمت و دروغ به خادمانی مانند دکتر احمدی نژاد و یارانش بدبین کرده و به جای رهبری اولویت تراشی کنند .

شگفتا جایی که هشیارترین و آگاه ترین فردی مانند رهبری عزیزمان جوانان را به تحلیلی مستقل از خودشان دعوت می کنند ، عمارپندارانی رشد کردند که فکر مخالف تحمیق خود را تکفیر می کنند و بگذریم که برخی از همین بولتن نویسان حتّی مدعیند که می توانند بر افکار بزرگان نظام نیز اثر بگذارند و ...
خدا را شکر که یاران وفادار دولت عدالت در مدرسه ی رهبری فرزانه انقلاب اسلامی به رشدی رسیدند که در لجن پراکنی بصیرت افزایان تقلبی دست از حمایت دولت مظلوم عدالت نکشیدند و بر تکلیفی که امامشان بر آنان نهاده بود ثابت قدم ماندند ، چراکه این است معنای واقعی بصیرت !

مسعود شفیعی کیا
۹۳/۶/۲۶